لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۰۰:۳۹

فيلم مستند دو مهاجرنسل دومي در آمريكا در باره واكنش آمريكاييان به مهاجران ايراني


بهنام ناطقي (مجله نيويورك)، مصاحبه با طناز اسحاقيان و سارا نجومي

بهنام ناطقي (راديوآزادي): امروز در مجله نيويورك، دو فيلمساز جوان ايراني تبار از نسل دوم مهاجران ايراني در آمريكا از فيلم مستندي مي گويند كه در باره واكنش آمريكايي ها نسبت به ايراني تباران و از تجربه ايراني هاي مقيم آمريكا از زندگي در اين كشور بعد از 11 سپتامبر ساخته اند. فيلم من خود را پرشين مي خوانم يا I call myself Persian خانم ها طناز اسحاقيان و سارا نجومي، اين هفته از چندتلويزيون وابسته به شبكه تلويزيوني غيرتجاري آمريكا پخش مي شود. تجربه نسل دومي ها از ايراني بودن در آمريكا، امروز در مجله نيويورك. آرم برنامه فيلم مستند I call myself Persian كار مشترك خانم ها طناز اسحاقيان و سارا نجومي از طريق مصاحبه با جوانان ايراني تبار مقيم آمريكا و همچنين از ديدگاه چند كارشناس مسئه مهاجرت و نگاه غربي ها به شرقي ها، با پيامد فاجعه تروريستي 11 سپتامبر از ديدگاه ايرانيان مهاجر روبرو مي شود. بعد از اين حادثه، بسياري از ايراني ها تجربه هايي در برخورد با جامعه آمريكا داشتند كه براي آنها خاطره تلخ دوران گروگان گيري را زنده كرد. دوراني كه ايرانيان مهاجر در اين كشور خود را به ناچار مسئول پاسخ گفتن به روندي يافتند كه به زغم خود از آن گريخته و به آمريكا پناه آورده بودند. براي آنها سخت بود كه ببينند جامعه اي كه در آن پناه جسته اند، آنها را با جرياني كه از آن خود نمي دانستند، همسان مي يبند و از آنها در باره چيزي توضيح مي خواهد كه خود را نسبت به آن بيگانه مي پنداشتند. موسيقي فاصله خانم طناز اسحاقيان، مستند ساز 30 ساله، با فيلم "نجيب" در محافل سينمايي و مستندسازي آمريكا گل كرد. اين فيلم تجربه شخصي اين دخترخانم جوان بود از بزرگ شدن در مدار بسته جامعه يهودي مهاجر ايراني در آمريكا كه در آن به سنت قديمي جوامع شرقي، اقوام و آشنايان مي كوشند براي دختران جوان شوهر پيدا كنند و ازدواج نكردن دختر بعد از 20 سال را براي او و براي خانواده او باعث سرشكستگي مي دانند. صراحت لهجه اين فيلمساز و جسارتي كه در نشان دادن خصوصي ترين مسائل خانواده و اجتماع اطراف خود نشان داده بود، چشمگير بود. در فيلم جديد خود، خانم طناز اسحاقيان با فيلمساز 30 ساله ديگري همكار شده است، خانم سارا نجومي، كه كار فيلمسازي را در آمريكا با ساختن فيلم هاي تبليغاتي شروع كرد. خانم سازا نجومي در باره كار مشترك خود با خانم طناز اسحاقيان، فيلم مستند I call myself Persian كه اين هفته در تلويزيون هاي وابسته به شبكه غيرتجاري آمريكا پي بي اس نمايش داده مي شود، و همكاري مشترك خود، در مصاحبه با بخش فارسي راديواروپاي آزاد چنين توضيح مي دهد: سارا نجومي (فيلمساز ايراني تبار مقيم نيويورك): واسه من خيلي جالب بود كه اين نسل بابا و مامان و اينها زندگي شان چه جوري عوض شده به خاطر انقلاب و اين چيز ها براي اينكه بيشتر ايراني ها نخواسته بودند كه بيايند آمريكا، يعني كشورشان را دوست دارند و مي خواستند توي آنجا بمانند، ولي نتوانستند به خاطر خيلي مسائل و اين واسه من جالب بود و طنار هم مي خواست همين، راجع به نسل ما فيلم درست بكند راجع به ايراني ها در آمريكا و خيلي سال بود همديگر را مي شناختيم و فكر كرديم كه چيز خوبي باشد كه باهم كار كنيم. بهنام ناطقي: صداي خانم سارا نجومي، مستند ساز جوان ايراني تبار را مي شنيديم كه در باره همكاري خود با خانم طناز اسحاقيان توضيح مي داد. خانم اسحاقيان در باره فيلم تازه مشترك خود با خانم نجومي مي گويد: طناز اسحاقيان (فيلمساز ايراني تبار مقيم نيويورك): ما تا سپتامبر 11 فقط مي خواستيم يك تكه كوچك فيلم يكساعته مان را كه هنوز درست نكرده ايم، راجع به آن اول ها باشد كه ايراني ها آمدند، مثلا 79 يا 80، و اينكه چه جوري آمريكايي ها اول اذيت شان كردند. چون كه مثلا ايران hlstage گرفته بود، خيلي آمريكايي ها به ايراني هايي كه اينجا بودند نگاه مي كردند و مي گفتند شما هم همان ها هستيد و تقصير شما است. ايراني هايي كه تا يك حد اينجا بودنداز دست آن چيز ها در رفته بودند. مي خواستيم اين را نشان بدهيم كه براي آمريكايي ها سخت بود كه اين فرق را بفهمند. بعدا چرا فكركرديم كه الان خوب فكري است كه بكنيمش يك فيلم نيم ساعته، چونكه ديديم سپتامبر 11 درست شد و بعدش همان چيز را شروع كردند، مثلا بدبخت هنديه توي آريزونا، يا در همين بروكلين، مثلا سرش يك عمامه بود، كشتندش، چونكه براي آمريكايي ها، نه براي همه شان ولي، آن قدر media قصه ها را ساده مي كنه و نمي ذاره و به آدمه هاي information نمي ده كه بييند چه مي شه و مثلا، اوكي، آدمي كه عمامه پوشيده اي، پس اسامه هستي. و هي بدبخت ها را مي كشند واين درست چيزي است كه تا يك حدي به ايراني ها شده و فكر كرديم جالب مي شود نشان بدهيم چه جوري اينها به همديگر ربط دارند و كساني را آورديم در فيلم كه اين چيز ها را سئوال داشته باشند راجع بهش. مثلا بگويند چرا اينجوري مي شود يا چه جوري اينجوري مي كنه كه آدم ها فردا بروند يك كسي را توي خيابان بكشند. بهنام ناطقي: خانم سارا نجومي توضيح همكار خود خانم اسحاقيان را كامل مي كند: سارا نجومي: ما اول داشتيم يك فيلم يك ساعته درست مي كرديم در باره ايرانيها در آمريكا، كه كي هستيم. واسه چي آمديم. مي خواستيم نشان بدهيم كه ايران فقط كشور مسلماني نيست. يهودي هست، بهايي هست، زرتشتي هست، همه اينها هست. بعد يك تكه از اين فيلم يكساعته كه مي خواستيم نشان بدهيم اين بود كه ايرانيهايي كه توي آمريكا هستند چه جوري مردم آمريكا مردم ايراني را درك مي كنند و مثلا چه جوري تماشاشان مي كنند. مثلا من خودم كه داشتم بزرگ مي شدم هميشه مي گفتم ايراني هستم، مي گفتندايران كجاست و بايد بهشان مي گفتم وبعد مي گفتند، آهان، تو كيفت تفنگ داري؟ يا مثلا، بابات تروريست است؟ البته همه اش شده بود شوخي، ولي خوب، نگاهشان اينجوري بود. اين يك تكه از فيلم بزرگمان مي خواست باشد. خوب بعد از سپتامبر كه اين خبر ها شد، دوباره تلويزيون و اينها شروع كردند به فوكوس كردن به مسلمان ها و اينجور كشورها كه فقط وقتي كرايسيس هست مي آيند توي اخبار. بعد فكر كرديم به خاطر اينكه اين فوتج را داريم، شايد مهم باشد كه الان يك چيزي در باره اين بساريم كه چه جوري آمريكايي ها و مديا و تلويزيون و راديو و اينها مسلمان ها و اينجور كشورها را نشان مي دهند. و چه جوري ايراني ها كه توي آمريكا هستند، تحت تاثير اينجور چيزها مي شوند. خلاصه برايمان مهم بود كه نشان بدهيم آدم ها چه احساس هايي دارند. بهنام ناطقي: صداي خانم طناز اسحاقيان را مي شنويم، يكي از سازندگان فيلم مستند "من خود را ايراني مي خوانم" در باره برخوردجامعه آمريكا با ايرانيان مقيم اين كشور بعد از فاجعه 11 سپتامبر كه اين هفته در تلويزيون هاي شهرهاي مختلف آمريكا به نمايش در مي آيد. در اين فيلم نيمساعته، چند تن از ايرانيان مقيم آمريكا تجربه هاي برخورد خشونت آميز بعضي از آمريكايي ها را باخود با شگفتي شرح مي دهند. اما بخش عمده اي از اين فيلم، به مصاحبه با كارشناسان و هنرمندان اختصاص يافته است كه از خاطره سال هاي اول مهاجرت خود به آمريكا، يعني دوران گروگان گيري، سخن مي گويند. اما مصاحبه هاي جالب تر فيلم، و آنچه به نام اين فيلم مربوط مي شود، توضيح ايرانيان مقيم آمريكا است كه هريك به نوعي سعي مي كنند تا جاي ممكن، ايراني بودن خود را پنهان كنند يا آن را با استفاده از واژه Persian، كه در انگليسي معناي ايراني مي دهد اما بار عاطفي متفاوتي با واژه ايرانين Iranianدارد، مبهم بسازند. خانم سارا نجومي، يكي از سازندگان فيلم I Call Myself Persian در مصاحبه با بخش فارسي راديواروپاي آزاد، راديو آزادي مي گويد: سارا نجومي: كسايي كه آورديم توي اين فيم صحبت كنند، خيلي هاشان همسن هاي خودمان هستند كه وقتي 5 يا 6 سالشان بود، گروگان ها توي ايران گرفتار شده بودند. واسه ما جالب بود كه اين اكسپرينس را... يكي كه يك خورده پيرتر باشد، يك اكسپرينس يك جور ديگر دارد. آن ها را هم داريم ولي واسه من جالب بود آنهايي كه همسن هاي ما هستند، توي ذهنشان چي مانده و چه جوري به خاطر آن الان خودشان را نشان مي دهند، مثلا مي گويند ايراني نيستيم بلكه پرشين هستيم براي اينكه لغت پرشين براي آمريكايي ها يك معني ديگر دارد. بهنام ناطقي: خانم طناز اسحاقيان اين توضيح را باز تر مي كند ولي مي افزايد كه پنهان كردن مليت توسط ايراني هاي مقيم آمريكا، ناشي از نوعي عقده حقارت است كه در اثر زندگي در اين جامعه به آن دچار شده اند. طناز اسحاقيان: اين تيكه خيلي جالبي است. چون يك تيكه فيلم نگاه مي كند كه اوكي، ايراني ها در آمريكا اينجوري اذيت شدند. خوب، حالا بياييم نگاه بكنيم كه چه جوري ايراني ها سعي كردند از اذيت شدن ها خودشان جلوگيري كنند. مثلا دخترهاي جوان مي گفتند ما در شهرمان و در مدرسه مان، مثلا، من به آدمها مي گفتم، نه، من ايتاليايي هستم. مثلا يك زن كليمي توي نيويورك در فيلم مي گويد من تا مي گويم ايراني هستم فورا مي گويم كليمي هستم. كه فكر نكنند من بدم يا ديوانه ام يا عقب مانده ام. خيلي ناراحت كننده است تا يك حدي، چونكه زير همه اين چيزها، يك احساس اينفريوريتي كامپلكس هست. چونكه تا يك حدي وقتي مي بيني بيرون چه جوري بهت نگاه مي كند، بدون اينكه لازم باشد بيرون چيزي بهت بگويد، احساس مي كند كه دارد تو را كوچيك مي بيند. بعدا، آدمهاجوري كه در باره خودشان حرف مي زنند دارند با آن موضوع كنار مي گويند. هي مي گويند نه ايراني نيستم. مثلا اول مي گويند ارمني ام، نمي گويند ايراني هستم. مي گويند كليمي هستم. يك چيزهايي كه آن طرف، به آن تيكه اي كه توي من هست و احساس كوچكي مي كند ربط نشود. بهنام ناطقي: خانم سارا نجومي، حرف همكار خود را ادامه مي دهد: سارا نجومي: فكر مي كنم تجربه شان همان است كه تجربه ما بود. مثلا من توي آمريكا دنيا آمدم و فكر مي كنم هر چقدر كه ايراني هستم، شايد بيشتر آمريكايي باشم. ولي اين مانده توي من. وقتي مردم مرا تماشا مي كنند، نمي دانند كه از كجا آمده ام. اين سئوال، اين مكالمه هميشه مي شود بين من و آدمهاي ديگر، كه از كجا هستي و بعد بايد تعريف كني كه ايران كجاست و ايران چي شده و بعد، هنوز اين مانده است توي من كه هميشه بايد از خودم دفاع بكنم كه نه، ما اينطوري نيستيم. من بابام مسلمان است و مادرم كليمي است و نه، مثلا من چادر نمي گذارم سرم و نه، من اينجوري نيستم. فكر مي كنم تجربه آنهايي كه باهاشان حرف زديم همين بود كه آن موقع ها خيلي و هنوز هم به خاطر هاستيج گرايسس در ايران و به خاطر اينكه پاليتكز آن تكه دنيا كه هميشه اين قدر چيز هاي ضد آمريكايي در ما هست، آمريكايي هاي اينجا خيال مي كنند كه ما اينجوري هستيم. ما هم ضد آمريكايي هستيم و ماهم مثل آنها هستيم. و اين يك تجربه اي كه فكر مي كنم همه احساس كرده اند. بهنام ناطقي: با كي ها صحبت كرديد؟ چندتا نمونه هاي آدم هايي كه با آن ها صحبت كرده ايد، اسم ببريد. طناز اسحاقيان: بله، با كساني كه صحبت كرديم مثلا كه موضوعي كه مي خواستيم نشان بدهيم، كه انشاء الله از اين فيلم آدم هاي بفهمند، اول موضوع را به شما مي گويم كه آنجا چندتا آدم ها آمدند كه بگويند خيلي آسان است كه بگوييم به آدم هاي روي تلويزيون در ايران كه بگوييم نگاهشان كنيد دارند داد مي زنند و بگوييم اينها يك مشت شيطان ديوانه هستند. اين خيلي آسان است و كارمهمي نيست. اما چيزي كه سخت است و مهم است اين است كه بگوييم نگاه بكنيد اين ها كي هستند چرا اينجوري هستند و چه جوري به اين روز رسيده و شايد آمريكا اين وسط يك كارهايي كرده كه اين قدر آدم ها مي خواهند بزنند توي سرش. مي دانيد نه اينكه درست است اينطرف درست است يا آن طرف بد است. اين چيزها عقب مانده است بايد نگاه كنيم ببينيم چرا به اين روز رسيده و اين آدمها كه به اين شكل هستند، تاريخ اينها چي است. اين حرف را هم ادوارد سعيد مي آيد مي گويد در فيلم ما، كه كتاب "اورينتاليسم" را نوشته و واقعا بيشتر حرفهايش در باره اين موضوع است كه وقتي غرب به شرق نگاه مي كند، به جاي اينكه شرق را از طريق منطق خودش بفهمد، فقط نگاه مي كند كه بيشتر خودش را بفهمد. مي خواهد بگويد ما اين نيستيم. اينها ديوانه اند و ماخوب هستيم. بيشتر براي خوبي خودش نگاه مي كند. اين را مي خواستيم نشان بدهيم و اينكه چه جوري تلويزيون هم همين كار را مي كند وقتي مي خواهد خبر را بدهد. خبر را نمي دهد، بلكه فقط اين منطق را جلو مي برد. بعدا، شيرين نشاط هم كه آرتيست ايراني است مي آيد و درست همين حرف را تا يك حدي مي زند و مي گويد كه من با كارم مي خواهم به آدمها بگويم كه لازم است كه صددرصد به ما نگاه بكنيد در منطق خودمان نه جوري كه براي شما خوب است يا دلتان مي خواهد. بايد نگاه كنيد ببينيد ما كي هستيم و چرا اينجوري هستيم و چرا اين شكلي هستيم. بهنام ناطقي: علاوه بر آقاي ادوارد سعيد، نويسنده فلسطيني تبار، از ديگر صاحبنظراني كه در فيلم مستند با او مصاحبه شده است، خانم شرين نشاط، هنرمند ايراني مقيم نيويورك است كه چيده مان ها يا اينستاليشن هايي با ويديو در باره زنان ايراني درست مي كند. خانم سارا نجومي حرفهاي خانم نشاط را به موضعي كه آقاي اداوارد سعيد ابراز كرده است، تشبيه مي كند. سارا نجومي: چيزي هم كه شيرين نشاط مي گويد اين است كه خودش به عنوان يك هنرمند چه جوري با اين موضوع روبرو شده است. يعنني خودش فكر كرده كه من بايد يك كاري بكنم كه شايد آدم هاي شرق بيشتربفمند آدمهايي كه از آنجا مي آيند چه جوري هستند كه كامپلكس تر هستند از اينكه ما فكر مي كنيم. چيزهايي ديگر دارند كه ما بايد سعي كنيم يك جوري اين چيزهارا بفهميم. موسيقي آرم برنامه

خانمها، طناز اسحاقيان و سارا نجومي، فيلمسازان ايراني مقيم نيويورك، در مصاحبه با راديوآزادي، از مستند جديدي مي گويند كه در باره واكنش مردم آمريكا به مهاجران ايراني در روز هاي بعد از 11 سپتامبر ساخته اند. اين فيلم، تحت عنوان "من خود را ايراني مي نامم" I call myself Persian طي هفته جاري در چندين ايستگاه تلويزيوني وابسته به شبكه تلويزيون غيرتجاري آمريكا، از جمله در سانفرانسيسكو، سان ديه گو پخش مي شود.
XS
SM
MD
LG