لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۱۳:۱۳

سعید لیلاز؛ «۹ سال زندان برای نقد وضعیت اقتصادی کشور»


سعید لیلاز در چهارمین دور از محاکمات انتخاباتی
سعید لیلاز در چهارمین دور از محاکمات انتخاباتی
۹ سال زندان برای سعید لیلاز، روزنامه نگار و تحلیلگر مسایل اقتصادی، حکمی که تا این لحظه یکی از سنگین‌ترین احکام صادر شده از سوی دادگاه انقلاب اسلامی برای یک متهم حوادث پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران به شمار می رود.

حکم آقای لیلاز به صورت شفاهی به محمود علیزاده طباطبایی وکیل مدافع اوابلاغ شده است. سپهرناز پناهی، همسر سعید لیلاز، در گفت‌وگویی با رادیو فردا با تأیید این خبر به حاشیه‌های صدور این حکم پرداخته است.

  • رادیو فردا: خانم پناهی، حکم آقای لیلاز به چه طریق به اطلاع شما رسید؟

سپهرناز پناهی: حکم ۹ سال زندان به طور شفاهی به وکیل ایشان آقای علیزاده طباطبایی ابلاغ شده است و فعلا در حال طی مراحل اداری است تا به صورت رسمی اعلام شود.

اتهامات آقای لیلاز شرکت در اجتماعات و تظاهرات پس از انتخابات، مصاحبه با خبرگزاری‌های خارجی و شرکت در میهمانی‌های سفارتخانه‌های خارجی در تهران بوده است که این مورد آخر بسیار امر معمول و عادی محسوب می‌شد و طی سالیان دراز و با اطلاع نیروهای امنیتی و زیر ذره‌بین آنها بود.

جالب اینجاست که طی تمام این سال‌ها تذکری در این باره به ایشان داده نشد و اتهام دیگر هم نوشته‌ها و نقدهایی است که در مورد وضعیت اقتصادی کشور منتشر کرده‌اند، به هر حال این اتهامات مبنایی برای صدور حکم سنگین ۹ سال زندان برای ایشان بوده است.

  • شما در جریان دادرسی که برای آقای لیلاز انجام گرفت حضور داشتید و اطلاع دارید که در جریان محاکمه ایشان چه گذشت؟

اولاً در این پنج ماه و چند روز دوندگی بسیاری داشتیم فقط برای اینکه بتوانیم وکالت نامه وکلای ایشان را به امضاشان برسانیم و حداقل،‌ امکان دیدار را برقرار کنیم اما بالاخره دو سه روز مانده به تشکیل دادگاه یکی از وکلا به مدت ۲۰ دقیقه، آن هم در حضور یک مأمور امنیتی توانستند با آقای لیلاز دیدار کنند. آقای لیلاز خودشان از محتویات پرونده اطلاع نداشتند و تا زمان دادگاه هم آن را رویت نکرده بودند.

دو روز مانده به تشکیل دادگاه ایشان باید لایحه دفاعیه را برای ارائه در دادگاه می‌نوشتند. برای این کار خودکار و لوازم‌التحریر در اختیارشان نبود . من به آقای دادستان نامه نوشتم و گفتم که با توجه به اینکه زمان دادگاه نزدیک است و من نگران این موضوع هستم لطفاً وسایل نوشتاری در اختیار ایشان گذاشته شود. ایشان تعجب کرده بودند و گفته بودند مگر چنین چیزی امکان دارد؟ باور نکرده بودند. رئیس دادگاه با من تماس گرفتند و گفتند آقای دادستان از این صحبت شما ناراحت شده است.

  • دلیل ناراحتی دادستان از شما چه بود؟

ایشان ظاهراً باورشان نشده بود. لابد فکر کرده بودند این ادعا کذب است. دو روز مانده به دادگاه خودکار و کاغذ در اختیار ایشان گذاشتند و یک لایحه دفاعی خود آقای لیلاز نوشتند. جالب است بدانید شبی که فردای آن روز قرار بود دادگاه تشکیل شود، مسئولان زندان لایحه دفاعی ایشان را گرفته بودند و گفته بودند روزی که عازم دادگاه هستی به تو پس می‌دهیم.

اما آن را روز دادگاه پس ندادند و ایشان دست خالی به دادگاه رفتند و به طور فی‌البداهه و شفاهی از خودشان در برابر موارد اتهامی دفاع کردند در برابر شش اتهام سنگین در مدتی بسیار کوتاه.

  • چه مدت زمان برای دفاع در اختیار ایشان گذاشته بودند؟

از همان اول گفته بودند فقط ۱۰ دقیقه اجازه صحبت دارید و ایشان که شروع کرده بودند به دفاع از خودشان این مدت کمی طولانی‌تر شده بود و گویا تحت تأثیر صحبت‌های خودشان جو دادگاه را تغییر داده بودند.

  • ایشان چه صحبت‌هایی بیان کردند که جو دادگاه تغییر کرده بود؟

من فکر می‌کنم بیشتر مسئله بر سر موضوعات اقتصادی بوده است. ایشان متهم شده‌اند که دولت را به رانت اقتصادی و فساد اقتصادی محکوم کرده‌اند. به او گفته‌اند شما گفته‌اید که دولت آقای احمدی‌نژاد ۵۰ سال اقتصاد کشور را به عقب رانده است.

آقای لیلاز گفته بودند که من این ادعا را با آمار و ارقام و نظر کارشناسی اثبات می‌کنم و در آنجا آمار و ارقام خودشان را ارائه کرده بودند. از آنجایی که من در دادگاه حضور نداشتم از مسائل دیگر بی‌اطلاعم. اما می‌دانم که وقتی از دادگاه خارج شدند هم خودشان و هم وکیل ایشان راضی بودند.

  • شما به این نکته اشاره کردید که موانعی برای دیدار آقای لیلاز با وکیلش وجود داشت می‌توانید بیشتر توضیح دهید؟

ایشان دو وکیل داشتند که من معرفی کرده بودم. این دو نفر قرار بود توأمان وکالت پرونده را در اختیار داشته باشند. منتهای مراتب چند روز مانده به دادگاه کارشکنی کردند و وکالت نامه یکی از وکلای ایشان را که دوست آقای لیلاز بودند به طور مرتب از پرونده برمی‌داشتند.

هر بار که ایشان برای پیگیری پرونده می‌رفتند می‌گفتند برگه وکالت نامه شما نیست یا اینکه آن را فرستاده‌ایم زندان یا اینکه گم شده است.

ایشان دوباره اقدام کردند و وکالت نامه جدیدی به پرونده اضافه کردند در نهایت اما کار به جایی رسید که گفتند اصلاً وکالت نامه‌ای وجود ندارد و یکروز بالاخره گفتند که آقای لیلاز اصلاً به وکیل نیاز ندارد و یکبار هم گفته بودند که گویا همسرشان وکیل دیگری را معرفی کرده است، ‌به این شکل مانع از این شدند که این دو نفر بتوانند در جریان پرونده با هم همراهی کنند.

منتها آقای علیزاده به مدت ۲۰ دقیقه با حضور یک مأمور موفق به دیدار ایشان شدند اگر چه ایشان هم پرونده را نتوانسته بودند به طور عمیق مطالعه کنند و خود آقای لیلاز هم تا روز دادگاه پرونده را ندیده بودند.

  • شما پس از این چه خواهید کرد؟

اعتراض خواهیم کرد. این حکم بسیار سنگین است. نه تنها برای من و همسرم که انتظار صدور یک حکم غیرعادلانه را داشتیم بلکه برای افکار عمومی هم سنگین است. من دو روز است دارم به ابراز شگفتی مردم جواب می‌دهم. با من تماس می‌گیرند و می‌گویند برای چه یک روزنامه‌نگار و تحلیلگر اقتصادی و نظریه‌پردازی که فعالیت تشکیلاتی نداشته و به هیچ حزبی هم وابسته نبوده باید چنین حکم سنگینی برایش صادر شود؟

  • روند دادگاه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

این حکم به هیچ عنوان با فعالیت‌های ایشان مطابقت ندارد. من رد پای خصومت‌ها و اغراض شخصی و انتقامجویی را در این حکم به وضوح می‌بینم. البته ما منتظر آن بودیم. ما انتظار داشتیم رد پای همان افرادی را که چهار سال مانع فعالیت‌های اقتصادی ایشان شدند، در جریان دادگاه مشاهده کنیم که متأسفانه این طور شد.

آقای لیلاز یک مدیر موفق دولت بودند. کارنامه اقتصادی موفقی از خودشان در شرکت‌های مختلفی چون رنا،‌ تینا،‌ قبا،‌ ایران خودرو دیزل و سازمان گسترش و نوسازی از خودشان به جا گذاشتند. این حکم مسلماً برای یک استاد دانشگاه ناعادلانه است.
XS
SM
MD
LG