لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ تهران ۰۹:۲۴

خواست‌های بهینه جنبش سبز: «گفتن آنچه نهفته ماند»


از راست- سروش، بازرگان، گنجی، کدیور و مهاجرانی
از راست- سروش، بازرگان، گنجی، کدیور و مهاجرانی
اندکی پس از انتشار بیاینه هفدهم میر حسین موسوی که در آن پنج راهکار برای برون‌رفت از بحران فعلی به حکومت ایران پیشنهاد شده بود، پنج تن از روشنفکران ایرانی مقیم خارج از کشور نیز بیانیه‌ای با عنوان «خواست‌های بهینه جنبش سبز» منتشر کردند.

این بیاینه را عبدالعلی بازرگان، عبدالکریم سروش، محسن کدیور، اکبر گنجی و عطاء‌الله مهاجرانی نوشته‌اند که در آن ضمن حمایت از بیانیه هفدهم میرحسین موسوی، خواست‌های دهگانه‌ای مطرح شده است.

در این بیانیه بر اینکه «جنبش سبز ایران مدافع تمامیت ارضی ایران، مخالف حمله نظامی به کشور، مخالف دخالت بیگانگان در تعیین سرنوشت مردم ایران و نگران تحریم‌های اقتصادی زیانمند به حال ملت ایران است»، تاکید شده است. در عین حال به ماهیت مسالمت‌آمیز جنبش سبز اشاره شده و آمده است: «نزاع جنبش با اقتدارگرایان، نزاع بر سر رعایت حقوق بشر و گردن نهادن به خواست‌های دموکراتیک مردم، تحقق جامعه مدنی، مدارا دینی، به رسمیت شناختن تکثر و تنوع در فضای سیاسی کشور و بالاخره نفی ولایت جائر است».

اکبر گنجی از امضاءکنندگان این بیاینه به رادیو فردا می‌گوید: آقای موسوی سعی کردند حداقل و کف مطالبات جنبش سبز را بیان کنند و ما هم از آن حمایت به عمل آوردیم و بعضی‌ها را که آقای موسوی در بیانیه شان مطرح کرده‌اند، نهفته است، ما سعی کردیم آنها را روشن تر کنیم. مثلاً در همان مورد اول در مورد دولت موجود، ایشان خواهان پایان یافتن حمایت‌های غیرمعقول از دولت شده‌اند. خب این حمایت‌های غیرمعمول از دولت یعنی این که این دولت از راه تقلب آمده بالا، از راه نظارت استصوابی آمده بالا، مورد حمایت بی چون و چرای آقای خامنه ای بوده و ایشان دولت را آورده‌اند بالا و به نیروهای مسلح، قوه قضائیه و مجلس دستور داده و می‌دهند که از این دولت حمایت کنید.

ما این را روشن کردیم و در خصوص این موضوع به صراحت گفتیم که دولت محصول تقلب است. محصول همین حمایت‌های غیرمعقول روی کار آمده و باید استعفا دهد تا امکان برگزاری انتخابات آزاد مهیا شود.

یا در بند انتخابات، آقای موسوی گفته‌اند که قانون انتخابات باید اصلاح شود به گونه ای شود که قانون شفاف و اعتماد برانگیز باشد و از سوی دیگر ایشان گفته‌اند که رقابت آزاد و منصفانه و بدون خدعه و دخالت باشد. تمام این‌ها حداقل چیزی که هست، نفی نظارت استصوابی است. این حداقل چیزی است که در آنجا وجود دارد. ضمن این که این نظارت استصوابی باید لغو شود باید دخالت نیروهای نظامی و شبه نظامی در انتخابات هم حذف شود. یعنی ما به یک قانون انتخابات آزاد، رقابتی و منصفانه نیاز داریم که انتخابات تحت نظارت نیروهای بی‌طرف برگزار شود و نه شورای نگهبان.

یا در مورد احزاب و تشکل‌هایی که آقای موسوی به صراحت بر آن تاکید کرده‌اند، ما هم تاکید داریم. مساله ای که هست، به صورت حداقلی می‌گویم، مسائل کشور ما و مسائلی که الان وجود دارد، بسیاری از آنها ناشی از تئوری ولایت فقیه و مصداق آن آقای خامنه ای است و این چیزی است که همه می‌دانند و آقای موسوی با توجه به شرایط داخل کشور نمی‌توانستند به صراحت در بیانیه خودشان روی آن انگشت بگذارند. ما این را در بیانیه مان برجسته کرده‌ایم.



شما به آزادی احزاب اشاره کرده‌اید. در بخش چهارم خواست‌هایتان هم می‌گویید: «به رسمیت شناختن حق فعالیت قانونی احزاب سیاسی، جنبش دانشجویی، زنان، ان جی او‌ها و غیره مطابق اصل ۲۷ قانون اساسی.» خیلی از کسانی که در حمایت از جنبش سبز جانشان را گروه گذاشته‌اند، موافق جمهوری اسلامی و محدود کردن فعالیت‌های سیاسی و حقوق بشری با «اما» و «اگر» نیستند.

ما خواستار یک دموکراسی، جمهوری تمام عیار هستیم که بدون «اما و اگر» باشد. اما موقعی که شما دارید از خواست‌های حداقلی صحبت می‌کنید (و ما آزادی احزاب، آزادی سندیکاها، آزادی اتحادیه‌های کارگری و آزادی همه این‌ها را خواستاریم)، به عنوان خواست حداقلی و در این خواست حداقلی می‌گوییم به صراحت در قانون اساسی جمهوری اسلامی هم آمده است. در قانون اساسی جمهوری اسلامی به اصلی که اشاره شده آنجا حق تجمعات را اجازه داده و هیچ اما و اگری هم ندارد. ولی دولت جمهوری اسلامی نمی‌گذارد. یعنی همین خواست حداقلی را هم گفتیم در قانون اساسی جمهوری اسلامی وجود دارد.

آقای گنجی، شما از یک سو، در این نوشته، حرکت آقای موسوی را برای بازکردن راه گفت‌وگو و حل مسالمت آمیز بحران کنونی و جلوگیری از خونریزی و کشته شدن بیشتر مردم تحسین می‌کنید. اما در بخش ششم بیانیه تان می‌گویید خواهان محاکمه عاجل شکنجه گران، قاتلان، آمران و عاملان جنایات چند ماه اخیر هستید. برخی از ناظران معتقدند که چنین برخوردی می‌تواند نیروهای نظامی و به طور کلی نیروهایی را که قدرت را در دست دارند به وحشت بیاندازد و فکر کنند که اگر محاکمه شوند و کشته شوند، پس بهتر است به خشونت ادامه دهند و این خودش می تواند راه گفت‌وگو و مصالحه را ببندد. شما با این موضوع موافقید؟

قطعاً من به عنوان فردِ خودم و دوستان ما همیشه بر این تاکید داشتیم که هیچ قصدی برای انتقام و برای این نوع مسائل نیست. ما از اصل «ببخش ولی فراموش نکن» دفاع می‌کنیم اما چیزی که هست موقعی که یک جنبش دموکراسی در جامعه ای راه می‌افتد، در این جنبش خواست‌های خودشان را مطرح می‌کنند، مطالبات خودشان را (تازه گفتیم این‌ها مطالبات حداقلی است) مطرح می‌کنند. وقتی طرفین پشت میز مذاکره نشستند، آنجا نمایندگان جنبش می‌توانند با دولت حاکم که مذاکره می‌کنند بر سر اصول توافق کنند. لذا این نیست که ما از اول بگوییم هیچ مسئله ای برایمان مهم نیست و آنها هم با خیال راحت به جنایات خودشان ادامه دهند. اما اگر توافقی صورت بگیرد، گفت‌وگویی صورت بگیرد و آن گفت‌وگوها منتهی شود به گذار به دموکراسی، به انتخابات آزاد، به احزاب آزاد، به مطبوعات آزاد، به آزادی زندانیان سیاسی و تمام آزادی‌هایی که هست و اعلامیه جهانی حقوق بشر اجرا شود، طبعاً در چنین شرایطی رهبران و نمایندگان اصلی جنبش می‌توانند با رژیم حاکم در پشت میز مذاکره به توافق برسند.

نکته ای که هست این است که به هرحال در کشور ما جنایاتی صورت گرفته است و این جنایات ادامه دارد، مردم را در خیابان‌ها به گلوله بسته‌اند، مردم را زیر شکنجه کشته‌اند. بسیاری را الان بیگناه در زندان‌ها داریم. این چیزی نیست که من یا کس دیگری نمایندگی داشته باشد از طرف جنبش بخواهد بگوید می‌خواهم این‌ها را ببخشم. بخشش در درجه اول و یا مجازات جنبی به افراد و خانواده‌هایی بر می‌گردد که به طور مستقیم صدمه دیده‌اند.
XS
SM
MD
LG