لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۱۳:۲۷

ماجرای شکار در ایران؛ شکارچی یا شکارکش؟


پس از تایید حکم اعدام اسد تقی‌زاده، محیط‌‌بان منطقهٔ حفاظت‌شدهٔ دنا، اکنون خانوادهٔ مقتول هم گفته‌اند که رضایت به بخشش او نخواهند داد.

گفت‌وگوی فهیمه خضر حیدری با سام خسروی فرد
please wait

No media source currently available

0:00 0:03:14 0:00
لینک مستقیم


این آخرین واکنش خانوادهٔ شکارچی کشته‌شده است، واکنشی که می‌تواند نقشی اساسی در تعیین سرنوشت این محیط‌‌بان داشته باشد.

  • رادیوفردا در همین زمینه با سام خسروی‌فرد، کار‌شناس محیط زیست، گفت‌و‌گو کرده و پیش از هر چیز از او پرسیده است در صورت اجرای حکم اعدام آقای اسدزاده، این اتفاق چه اثری بر جامعهٔ محیط‌‌بانی ایران خواهد گذاشت؟

سام خسروی فرد: در این صورت محیط‌بانان انگیزه‌شان را از دست می‌دهند، چون احساس می‌کنند که حمایت قانونی ندارند.

اما به یک نکته توجه کنید، اگر حتی حکم سنگینی برای آقای تقی‌زاده اجرا نشود، باز هم امکان این وجود دارد که سایر محیط‌بانان فکر کنند که می‌توانند آن جور که دل‌شان می‌خواهد قانون را اجرا کنند. هر دو سمت و هر دو سر ماجرا دارند یک نقاط بحرانی را دنبال می‌کنند.

ولی باید یک بار برای همیشه تکلیف این مناقشه و گرفتاری مابین محیط‌‌بان و شکارچی حل شود. با اعدام آقای تقی‌زاده مشکلی حل نمی‌شود. با اعدام نشدنش هم مشکلی حل نمی‌شود.

به مناقشه و درگیری بین شکارچی و محیط‌‌بان اشاره کردید، کمی در مورد مسئله شکار و شکارچی برای‌مان بگویید.

شکارچی کسی است که علاقه‌مند به گونه‌ای خاص است و برای شکار گونه‌ای خاص به طبیعت راهی می‌شود و به هر جنبده‌ای تیراندازی نمی‌کند.

ما اصطلاح دیگری به نام «شکارکش» داریم. صحنه‌هایی که از کشته شدن خرس و توله‌هایش دیدیم و در همه جا منتشر شد، کسی به آن افراد شکارچی نمی‌گوید، بلکه آن افراد شکارکش هستند.

یعنی به هر جنبده‌ای در هر وقتی که دل‌شان می‌خواهد تیر می‌اندازند. هم شکارچی درست و قانونی و هم محیط‌‌بان، هر دو علاقه‌مند هستند تا گونه‌های موجود در طبیعت افزایش پیدا کنند.

شکارچی علاقه‌مند است که از گونه‌های اضافه شده و مازاد بر آن‌ها برداشت کند و محیط‌‌بان هم موظف است بر اساس وظایف قانونی با صدور مجوزهای لازم، چنین شکارچیانی را که از مازاد جمعیت به وجود آمده برداشت می‌کنند کمک کند.

محدودیت در شکار در طول ۳۰ سال گذشته نشان داده است که راه حل درستی برای حل این معضل نبوده است.

  • ممکن است این سوال برای شنوندگان ما پیش بیاید که این که شکار را محدود نکنیم به چه معناست؟ طبعا عده‌ای هستند که به شکار علاقه‌مندند و می‌خواهند هر گونه‌ای از جانوران را که می‌خواهند، حتی ممکن است یک گونه محافظت شده هم باشد، شکار کنند.

در پاسخ به سوال شما باید اول این نکته را روشن کنم که من شخصا طرفدار شکار نیستم. اما صد در صد مخالف این نظرم که شکار را به عنوان پدیده‌ای که وجود دارد و فعالیتی که برخی بر آن عناوین «ورزشی یا حتی تفریحی» می‌گذارند، نادیده بگیریم.

در همه جای دنیا از توان و دانشی که شکارچیان دارند استفاده می‌کنند و در قدیم، در ایران هم از این توان استفاده می‌شده و از توانایی آن‌ها برای بهبود شرایط محیط زیست کمک گرفته می‌شده است.

در استان فارس و پیش از انقلاب، شکارچیان به مدیر کل محیط زیست استان فارس مشاوره می‌دادند و می‌گفتند که کدام منطقه در استان فارس مثلا، گونه‌های قوچ و میش بیشتری دارد و می‌شود از مازاد جمعیت این گونه‌ها، برداشت کرد و در کدام منطقه نمی‌شود شکار کرد.

در سایر مناطق دنیا هم همین طور است. بنیانگذار حفاظت از محیط زیست خودش یک شکارچی بوده است و به دلایلی شکار را کنار می‌گذارد و بهترین حافظان و کار‌شناسان محیط زیست ما از شکارچیان بوده‌اند.

  • آقای خسروی، در ایران «کانون شکار» وجود دارد؟

کانون شکار به مفهومی که در قدیم و در دوران پیش از انقلاب وجود داشته است، خیر. الان دسته‌ها و تشکل‌ها و یا ان‌جی‌او‌هایی [سازمان‌های غیردولتی] هستند که با همین عناوین فعالیت می‌کنند، اما متاسفانه بردشان و دامنه اثرگذاری‌شان مانند گذشته نیست.

در گذشته شکارچیان آموزش داده می‌شدند به این که چه فصلی و در کجا و به شکل و به چه حیوانی می‌توانند تیراندازی کنند و باید چه مجوز‌ها و مراحل قانونی را طی کنند.

  • آقای خسروی، در ایران تا آنجایی که من اطلاع دارم بر اساس استاندارهای جهانی در عرصه محیط زیست، ما به تعداد بسیار بیشتری محیط‌‌بان نیازمندیم. یعنی بر اساس این استاندار‌ها حدود ۱۱ هزار محیط‌بان برای حفاظت از محیط طبیعی ایران لازم است، این در حالی است که حدود سه هزار محیط‌بان در کشور مشغول به فعالیتند.

  • تعداد زیادی از همین محیط‌بان‌ها هم در طول ۳۰ سال گذشته با فجایع زیادی مواجه بوده‌اند. تعدادی کشته شده‌اند، تعدادی قطع عضو شده‌اند، کمی درباره شرایط محیط‌بان‌ها در ایران برای شنوندگان ما توضیح بدهید لطفا.

محیط‌بانی یک کار بسیار سخت، پرمرارت و مشقت‌بار است. شما تصور کنید که در گرمای بسیار زیاد و در منطقه کویر در چله تابستان، این افراد موظفند که از مناطق طبیعی محافظت کنند و در گرمای تابستان در منطقه گشت بزنند و مراقب این مناطق باشند تا تاسی و تعرضی نسبت به آنجا صورت نگیرد.

همان طور که شما گفتید، متاسفانه به آماری که در رابطه با محیط‌بانان وجود دارد از هر منظری که نگاه کنید، آمار ناخوشایندی است. تعداد محیط‌بانان ما نسبت به استانداردهای جهانی بسیار بسیار کمتر است.
XS
SM
MD
LG