(rm) صدا | [ 5:45 mins ]
گروه تئاتر کودکان که به همت دو هنرمند ایرانی، خانمها مهر منصوری و رویا موفق در نیویورک به وجود آمد، اینک هفت ساله شده است. خانم مهر منصوری، بنیانگذار و مدیر هنری این گروه تئاتری که اینک با بیش از 550 کودک و نوجوان در این شهر کار میکند، در مصاحبه با رادیوفردا می گوید از متون نویسندگان معروف و عبارات نغز بزرگان هنر و سیاست و فرهنگ در تاریخ برای تهیه نمایشنامه های موزیکال استفاده می کند. این گروه تئاتری سال گذشته با نلسون ماندلا در سالگرد تاسیس صندوق کودکان سازمان ملل UNICEF برنامه اجرا کرد و برنده جایزه Literacy از شرکت تلفن نیویورک بود و در 9 فیلم یونیسف در باره جنبه های مختلف آموزشی کودکان برنامه اجرا کرده است. بهنام ناطقی (رادیوفردا، نیویورک): گروه تئاتر کودکان نیویورک، Children’s Theater Company در هفت سالگی به نوعی بلوغ میرسد. این گروه تئاتر در نمایشهای موزیکال خود جملاتی از زبان بچهها میگنجاند به نقل از فلاسفه و رهبران برجسته معاصر و قدیم، که هم بچهها و هم بزرگها را به فکر وامیدارد.
مهر منصوری (بنیانگذار گروه تئاتر کودکان، نیویورک): همه فکر میکنند ما داریم برنامه برای بچهها میگذاریم، ولی کسی که واقعا دارد رشد میکند، خود هنرمندها هستند.
خانم مهر منصوری، بنیانگذار گروه تئاتر کودکان در مصاحبه با رادیوفردا میگوید
مهر منصوری: سعی میکنیم به جز تئاتری که فقط برای entertainment و خوشی و شنگولی است، بچهها میتوانند فکرشان را در یک چیزی بگذارند که واقعا بتوانند یک الهامی یک پیامی بدهند. پیام ما پیام اتحاد است. پیام اتحاد نژادی، دینی، فرقهای مختلف. سعی میکنیم نمایشنامههایمان را روی سوژه وحدت در کثرت بیاریم جلو و تمهامان را از سازمان ملل پیدا میکنیم. پس مثلا در دسامبر حقوق بشر، در آوریل محیط زیست. این سوژههای مختلف را سعی میکنیم بکنیم تم هر اجرا و نمایشنامههائی را که درست میکنیم با یک بند و ارکستر و گیتار و پیانو، یک تئاتر موزیکال ازشان میسازیم.
ب.ن: طی هفت سال اخیر، فعالیت گروه تئاتر کودکان که ابتدا با تعداد اندکی کودک علاقمند از محلات فقیرنشین و اقلیتهای محروم آغاز به کار کرد، گسترش چشمگیری یافته است، علاوه بر 150 کودکی که در چهار گروه مختلف در تئاتر کوچکی که در مرکز وحدت بهائی در نیویورک در اختیار آنها گذاشته است، هر هفته برنامه دارند، این گروه با 400 کودک دیگر در تالارهای هفت مدرسه دولتی نیز برنامه میگذارد و سال گذشته همراه با نسلن مندلا، رئیس جمهوری سابق آفریقای جنوبی در سالگرد یونیسف UNICEF، صندوق کودکان سازمان ملل برنامه اجرا کرد، برنده جایزه سواد Literacy Award شرکت تلفن نیویورک Verizon بود و قبل از آن، یک تلویزیون محلی، کانال یک نیویورک، خانمها مهرمنصوری و رویا موفق را به عنوان نیویورکیهای ماه انتخاب کرد. از متن وموسیقی و نمایشهائی که این گروه تهیه میکند، شعبههای آن در اروپا و استرالیا و آفریقای جنوبی هم بهره مند میشوند.
مهر منصوری: بچهها را دعوت میکنیم در سنهای خودشان نه فقط از حفظ کنند شعر و رقص و فکر و این چیزها، بلکه واقعا بتوانند چیزی باشند که ما به انگلیسی میگوئیم voices of positive change یا صدای تغییر مثبت. و هدف ما همین است دیگر یعنی اینکه بچهها یک طوری باشند که هم بتوانند فکر کنند و هم بتوانند اجرا کنند و هم با آن بچگی یا خوشیشان یک پیامی، یک الهامی به دنیا بدهند.
ب.ن.: این بچهها کی هستند که در گروههای شما میآیند و در تئاترهای شما شرکت میکنند؟ از کجا پیدا میکنید این بچهها را و چه جوری جذب میکنید؟
مهر منصوری: بعد از این همه سال، بهترین ماشین تبلیغ خود بچهها هستند. بچهها به دوستان و به همسایگان و به همه فک و فامیلها و مدرسه خود میگویند و اینها دوستان خودشان را میآورند. ولی در سالهای اول هم دو سه تا از مدرسههائی که هیچ نوع هنر، هیچ نوع تئاتر، هیچ نوع art در آنها نبود را یک آگهیهائی میدادیم خیلی راحت که اگر کسی میخواهد role پیدا کند در این نمایشنامهها بیایند و ما را پیدا کنند و صدتا بچه زنگ زدند و از سن چهار تا 18 از همه سنها آمدند و بیشترشان از هارلم، برانکس و محلاتی که فقیر هستند و مدرسههاشان هیچ نوع وقت وبودجهای ندارد برای کارهای هنری.
ب.ن.: خود شما بودجهتان ازکجا تامین میشود؟
مهر منصوری: چقدر سئوالهاتان خوب است. ما فعلا بودجهمان از دو سه تا از پسرخالهها وپسرعمههای پولدار و از دولت محلی و از دولت فدرال، و حالا که هفت سالمان شده است اصولا این grant ها خیلی بیشتر آدم را serious میگیرند و با ید ببینند بعد از 5 سال اگر بمانی، آن وقت قبولت دارند وامسال تازه ما را قبول کردهاند و شروع کردهایم در مدارس دولتی public school ها و تئاترما دیگر در center بهائی در خیابان 11 نیست و حالا تئاترهای ما در هفت مدرسه دولتی public school است و در کوئینز Queens و هارلم Harlem و برانکس Bronx و مدرسههای دولتی برنامههامان را حالا میگذاریم و چون که رفتهایم در مدرسههای دولتی، بودجه ما شده است سه برابر و باید همهاش 24 ساعته در حال fund-raising یا جمع کردن اعانه باشیم.
ب.ن.: بچههائی که میآیند پیش شما بعدا چه استفادهای از بودن با شما و کار با شما میبرند.
مهرمنصوری: خیلی جالب است. این بچهها وقتی میآیند روزهای اول که گلوشان گیر است وصداشان گیر است و پشت مامان باباشان قایم میشوند و از تینایجرها که اصلا انگار میخواهند هم روی صحنه باشند و هم ناپدید باشند و انگار خودشان را دوست ندارند وهمین که رشد اینها را تماشا میکنی که اینها چه جوری میروند و از هیچ چیزی به چه چیزی میرسندو حالا این سوژهها شده همه انشاءها کلاسشان و مدرسهشان و از جغرافیا و تاریخ همهاش شده چی از این تئاتر کودکان یاد گرفتهاند و جایزههائی که بردهاند برای انشاء هائی که دارند مینویسند و حالا که ما هفت سالمان شده است آنها که بزرگترین بودند چهارسال پیش حالا در کالج هستند و دانشگاه و خیلیهاشان نامه مینویسند که در کالج میخواهند چه کار کنند وچه جوری دارند این سوژه را در زندگیهای خودشان ادامه میدهند و بعضی از این مادرهاشان هم که جوان هستند، چون مادرهاشان بعضی خیلی کم سن بودند و مادرهای بدون شوهر single mothers هستند، و آنها حالا خودشان را خیلی بیشتر درگیر کردند در این داستانها و میخواهند بروند مدرسه و خیلی جالب است که میبینیم که این مادر هم یک جوانانی هستنتد که میخواهند چیزی بگویند به این دنیا.