لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۱۰:۳۲

سیاست‌ خارجی کلینتون؛ هم جنگ و هم صلح


اگر کلینتون انتخابات را ببرد، بعد از ۱۶۰ سال بار دیگر کسی در آمریکا رئیس جمهور خواهد شد که زمانی وزیر خارجه بوده.
اگر کلینتون انتخابات را ببرد، بعد از ۱۶۰ سال بار دیگر کسی در آمریکا رئیس جمهور خواهد شد که زمانی وزیر خارجه بوده.

از صد و شصت سال پیش تا کنون، ایالات متحده آمریکا رییس جمهوری نداشته که پیش از ورود به کاخ سفید، هدایت دستگاه دیپلماسی آن کشور را بر عهده داشته باشد؛ اگرچه این سنت پیشتر از سومین تا پانزدهمین رییس جمهوری آمریکا، دستکم شش بار تکرار شده بود.

حال که هیلاری کلینتون نامزد ریاست جمهوری از حزب دموکرات یکی از کسانی‌ است که می تواند به شکل بالقوه تا چند هفته دیگر به کاخ سفید برسد، این امکان وجود دارد که او پس از حدود ۱۶۰ سال، اولین رییس جمهوری باشد که پیشتر وزیر خارجه آمریکا بوده است.

هیلاری کلینتون ۶۸ ساله، در سال ۲۰۰۸ نیز وارد کارزار انتخابات ریاست جمهوری شد، اما در انتخابات مقدماتی حزب دموکرات مغلوب باراک اوباما شد.

در آن دوره، بعد از پیروزی آقای اوباما، او رقیب پیشین خود را برای هدایت دستگاه دیپلماسی برگزید. اینگونه هیلاری کلینتون به مدت چهار سال درگیر چالش سیاست خارجی آمریکا شد.

حال گروهی از تحلیلگران می گویند همین تجربه، در صورت برگزیده شدنش به ریاست جمهوری،‌ می تواند به او کمک کند .

صنم وکیل، محقق در بنیاد چاتم هاوس، با اشاره به سفر هیلاری کلینتون به ۱۱۲ کشور در دوران وزارت خارجه، این پیشینه را مثبت ارزیابی می کند و می‌گوید:

«برخلاف روسای جمهور پیشین ،‌هیلاری کلینتون در سطح بین المللی با رهبران جهان در ارتباط بوده است. یکی از مسایلی که او برای آن مشهور است این است که او به کشورهای مختلف دنیا سفر کرده و تلاش کرده است در ارتباط با رهبران کشورهای مختلف، سابقه آمریکا پس از جنگ های عراق و افغانستان را بهبود بخشد. او یک حضور خیلی آشکار در صحنه جهانی دارد و این می‌تواند قدرت او را به عنوان رییس جمهور خصوصا برای یافتن مسیری تازه برای سیاست خارجی تقویت کند.»

روند سیاستگذاری در عرصه دیپلماتیک در آمریکا، ترکیبی از اقدامات قوای مجریه،‌مقننه و قضاییه است. اما در نهایت این رییس جمهوری است که وزیر خارجه و روسای سایر دستگاههای مرتبط با سیاست خارجی و امنیت را برمی‌گزیند و سیاست‌ها را اجرا می‌کند.

آنطور که جان تیرمن استاد علوم سیاسی و مدیر اجرایی مرکز مطالعات بین‌المللی در دانشگاه ام آی تی آمریکا می گوید اگرچه خود هیلاری کلینتون، تسلط زیادی بر حوزه سیاست خارجی دارد، اما گزینه او برای وزارت خارجه هم بر عملکرد دولتش در این حوزه تاثیرگذار است:

«اگر کلینتون کسی مانند ویلیام برنز را انتخاب کند، این یک سیگنال بسیار مهم است، چون بدین معناست که او برای سیاست خارجی، اهمیت بسیار بالایی قائل شده است. اما اگر کسی را مثلا از میان سناتورها، یا سناتور های پیشین یا افراد نظامی انتخاب کند، به نظرم سیگنال ضعیف تری خواهد بود.

این البته فقط درباره وزارت خارجه نیست بلکه کسی که کلینتون برای هدایت شورای امنیت ملی هم انتخاب می کند، اهمیت دارد. چون این شخص به او بسیار نزدیک خواهد بود، در کاخ سفید است و هر روز به رییس جمهور گزارش می‌دهد. به این افراد باید رئیس سی آی ای و وزیر دفاع را هم اضافه کرد تا بتوان تصویر دقیق‌تری از مسیری که بر می‌گزیند به دست آوریم.»

فارغ از اینکه این افراد چه کسانی خواهند بود،‌ از آنجا که هیلاری کلینتون سابقه هدایت دستگاه دیپلماسی آمریکا را دارد، رویکرد او به مقوله سیاست خارجی، برای تحلیلگران ناشناخته نیست و از همین رو هم در مقایسه با ‌دونالد ترامپ، رقیب او از حزب جمهوری خواه، پیش بینی سیاست های او در صورت انتخاب به ریاست جمهوری، قابل پیش بینی تر به نظر می رسد.

خانم کلینتون نامزد حزب دموکرات است و انتظار می‌رود که او اصول این حزب را در سیاست‌هایش اعمال کند. اما صنم وکیل تحلیلگر ایرانی آمریکایی بنیاد چاتم هاوس می‌گوید خانم کلینتون تفاوت‌هایی هم با دموکرات‌های سنتی دارد. این تحلیلگر، خانم کلینتون را یک «باز چندجانبه‌گر Multilateralist Hawk» توصیف می‌کند.

در بررسی سیاست خارجی آمریکا، Hawk به معنای باز (پرنده)، توصیفی است برای کسانی که از یک سیاست خارجی هجومی و گاه جنگ‌طلبانه در روابط بین‌الملل استقبال می‌کنند. این ایده در مقابل حمایت از روابط چند‌جانبه یا Multilateralism قرار دارد که در حزب دموکرات طرفداران بسیاری دارد. هواداران روابط چند‌جانبه معتقدند که نخستین اولویت برای حل بحران‌های بین‌المللی، مذاکرات چندجانبه است؛ شبیه به‌ آنچه در توافق هسته‌ای ایران رخ داد.

خانم وکیل در شرح این توصیف متناقض برای هیلاری کلینتون می‌گوید:

«به نظرم این تعریف خوبی برای اوست. چون او در عین حال که اصل چندجانبه‌گرایی که حزب دموکرات از آن حمایت می کند را می پسندد اما تمایلات سر سختانه‌تری در مقایسه با دیگر دموکرات‌ها دارد. در نتیجه او در جایی بین دموکرات‌ها و جمهوریخواهان قرار می گیرد.»

با چنین رویکرد دوگانه‌ای، هیلاری کلینتون، در صورت انتخاب، باید در کنار مسایل داخلی آمریکا با چالش‌های بین‌المللی هم روبرو شود؛ چالش‌هایی که محدود به یک منطقه و یک موضوع هم نیستد.

برخی از تحلیلگران، چالش اصلی هیلاری کلینتون را در مواجهه با روسیه می بینند؛ کشوری که خانم کلینتون به عنوان یکی از اولین اقدامات در دوران وزارت خارجه‌اش در سال ۲۰۰۹، فشردن دکمه نمادینreset و تلاش برای بهبود روابط با آن بود.

از زمان درگیری در شرق اوکراین و الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه، روابط مسکو و واشنگتن یکبار دیگر سیر نزولی را آغاز کرد.

از حدود یکسال پیش که مسکو تصمیم به ورود نظامی به جنگ سوریه گرفت این روابط پر تنش تر هم شد و حال در مقطعی قرار دارد که حکومت ولادیمیر پوتین در مسکو، متهم به دخالت در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از طریق هک کردن ایمیل‌های افراد و سازمان‌های مختلف شده است؛ اتهامی که کرملین آن را رد می‌کند.

چنین فضایی خانم کلینتون را در موقعیتی قرار می‌دهد ‌که مسکو تبدیل به چالش اصلی او در حوزه دیپلماتیک ارزیابی می شود و آنطور که جان تیرمن در بوستون می‌گوید، او رویکردی دوگانه در این زمینه خواهد داشت

«نباید فراموش کرد که سالها در زمان جنگ سرد، گفتمان بسیار خصمانه‌ای در قبال شوروی برقرار بود و آنها هم درباره آمریکا چنین رویکردی داشتند. اما در همان سال‌ها ما توانستیم درباره توافق‌های بسیار پیچیده در زمینه کنترل سلاح و مسایل دیگر مذاکره کنیم. در نتیجه این امکان وجود دارد که موضع سرسختانه داشت اما از گزینه‌های دیپلماتیک هم بهره برد. فکر می کنم این شیوه کار کلینتون باشد.»

آقای تیرمن از همین رو تاکید می کند که رویکرد هیلاری کلینتون به عنوان رییس جمهوری آمریکا در قبال روسیه مبتنی بر درک همه جانبه این چالش و درعین حال برقراری ثبات در روابط با مسکو خواهد بود.

اما چه از دید این تحلیلگر و چه از دید بسیاری دیگر، از جمله دیگر چالش‌های برجسته برای رییس جمهوری آینده آمریکا، موضوع روند گفتگوهای اسراییلی‌ها و فلسطینی‌هاست که در این روزها با بن بست مواجه است.

هیلاری کلینتون همسر بیل کلینتون رییس جمهوری آمریکاست که از جمله پیمان اسلو و نشست کمپ دیوید را در کارنامه خود دارد. اگرچه این تلاش ها در نهایت به صلح پایدار نیانجامید اما در عین حال بسیاری از جمله دن اربِل از تحلیلگران مرکز سیاست‌های خاورمیانه در موسسه بروکینگر آن را یکی از نقاط اتصال او با این موضوع ارزیابی می کنند:

«خانم کلینتون به عنوان وزیر خارجه، سناتور نیویورک و بانوی اول درگیر موضوع فلسطینی‌ها و اسراییلی‌ها بوده و بسیار درباره آن می داند و آشکار است که او این موضوع را دست می گیرد و سعی خواهد کرد ببیند چه می‌توان کرد و با توجه به اینکه می‌داند اشکالات سیاست‌های اوباما چه بوده، می‌تواند به این فکر کند که حال چه می‌توان کرد.»

روند گفتگوهای صلح خاورمیانه، در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما با فراز و نشیب‌های فراوانی همراه بود و با ادامه شهرک سازی‌های اسراییلی‌ها در شرق بیت المقدس ( اورشلیم) عملا به بن بست رسیده است.

اما جان تیرمن در آمریکا اگرچه به این مسئله خوش بین نیست، معتقد است که خانم کلینتون شاید بتواند در این زمینه راهی به پیش پیدا کند:

«من فکر می‌کنم هیلاری کلینتون که پیشینه بی عیب و نقصی در حمایت از اسراییل دارد (‌که به نظرم زیاد از حد است) می تواند به عنوان فردی چون نیکسون که به چین رفت، مورد استفاده قرار گیرد. او مورد اعتماد اسراییلی‌هاست و اگر اصرار به مذاکره برای تشکیل کشور فلسطین بکند، و برخلاف بی‌تصمیمی اوباما، پیگیر این مسئله شود، اگرچه من خیلی خوش‌بین نیستم، اما می‌تواند به یک موفقیت منجر شود.»

در کنار چنین موضوعات پیچیده‌ای، تحلیلگران از بحران کشمیر، تنش در روابط با فیلیپین یا توافق بازرگانی با اتحادیه اروپا هم به عنوان آزمون های بزرگ سیاست خارجی دولت آینده آمریکا یاد می‌کنند.

(در بخش دوم این گزارش، نگاهی به دیگر چالش‌های سیاست خارجی هیلاری کلینتون، در خاورمیانه، از جمله جنگ سوریه و ایران ِ پس از توافق اتمی خواهیم داشت.)

  • 16x9 Image

    هانا کاویانی

    هانا کاویانی، از سال ۱۳۸۶ با رادیو فردا به عنوان خبرنگار و گزارشگر همکاری می‌کند. او در این مدت تحولات سیاسی و دیپلماتیک از جمله فراز و فرودهای مرتبط با پرونده هسته‌ای ایران، و مذاکرات منتهی به توافق هسته‌ای ایران و قدرت‌های جهانی را از نزدیک دنبال کرده است.

XS
SM
MD
LG