(rm) صدا | [ 3:02 mins ]
برگزاری هفته مالیات در ایران، که شنبه آغاز شد، فرصتی است برای بررسی ضعف نظامی مالیاتی کشور که آشکار ترین نشانه آن، وابستگی شدید دولت به در آمد نفتی است. در بسیار از کشورهای صادر کننده نفت، از جمله ایران، دولت بخش اصلی نیازهای مالی خود را را از محل رانت نفتی تامین میکند و نیازمند مالیات نیست. تداوم استبداد، و حتی شدت گرفتن آن در تاریخ معاصر خاورمیانه، با پدیده دولت رانتخوار بیارتباط نیست. در ایران، نسبت در آمد حاصل از مالیات به تولید ناخاص داخلی، تنها پیرامون 5.5 در صد نوسان میکند، حال آنکه در کشورهای اسکاندیناوی همان نسبت به پنجاه درصد و در بلژیک به بالای 45 در صد میرسد. دولت آقای احمدینژاد حتی بیش از دولت پیشین وابسته به نفت است، زیرا سهم مالیات در تامین هزینه های جاری از 55 در صد در بودجه سال گذشته به 44 در صد در بودجه 1385 کاهش یافته است. فریدون خاوند (رادیو فردا، پاریس): در دیدار با مودیان نمونه مالیاتی و جمعی از کارگزاران نظام مالیاتی کشور، که دیروز، به مناسبت برگزاری هفته مالیات در ایران انجام گرفت، محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری اسلامی گفت «با اصلاح روش ها و دیدگاه ها باید طوری عمل کرد که پرداخت مالیات به جای امری اجباری، اقدامی برای تسریع در ساختن و آبادانی کشور تلقی شود». او همچنین از مردم خواست با پرداخت به موقع مالیات، دولت را در اداره مطلوب کشور یاری کنند.
در کشورهای پیشرفته جهان، شهروند به عنوان پرداخت کننده مالیات، دولت را زیر نظارت دقیق دارد و این یکی از بنیانهای استوار مردمسالاری است. درعوض در بسیار از کشورهای صادر کننده طلای سیاه، از جمله ایران، دولت بخش اصلی نیازهای مالی خود را را از محل رانت نفتی تامین میکند و نیازمند مالیات نیست. تداوم استبداد، و حتی شدت گرفتن آن در تاریخ معاصر خاورمیانه، با پدیده دولت رانتخوار بیارتباط نیست.
در ایران، نسبت در آمد حاصل از مالیات به تولید ناخاص داخلی، تنها پیرامون 5.5 در صد نوسان میکند، حال آنکه در کشورهای اسکاندیناوی همان نسبت به پنجاه درصد و در بلژیک به بالای 45 در صد میرسد. دولت آقای احمدینژاد حتی بیش از دولت پیشین وابسته به نفت است، زیرا سهم مالیات در تامین هزینه های جاری از 55 در صد در بودجه سال گذشته به 44 در صد در بودجه 1385 کاهش یافته است.
کوتاه سخن آنکه دولت رانتخوار خاورمیانهای، به دشواری میتواند پرداخت مالیات را به پدیدهای عادی در جامعه بدل کند، مگر آنکه ماهیتش، چه در عرصه سیاسی و چه در عرصه اقتصادی، دگرگون شود.
ایران نیازمند این دگرگونی بزرگ است، زیرا در آمدش از محل نفت، حتی در بازار پر رونق کنونی این کالا، تنها بخش کوچکی از نیازهای یک جمعیت هفتاد میلیون نفری را تامین میکند. تنها اقتصادی آزاد متکی بر شکوفایی صنعت و بازرگانی، می تواند مالیات لازم را، زیر نظارت شهروندانی آزاد، در اختیار یک دستگاه اجرایی پویا، کار آمد، صرفه جو، مسئولیت پذیر و پاسخگو قرار دهد.