(rm) صدا | [ 5:58 mins ]
هنرمند موسیقی راک جان بانجووی Jon Bon Jovi هفته گذشته در پی انتشار آلبوم تازهای تحت عنوان روز خوبی داشته باشید، در زادگاه خود نیوجرسی در استادیوم جاینتز Giants که 80 هزار گنجایش دارد روی صحنه رفت، و فریاد زد برای همه چیز آماده است زیرا به خانه بازگشته است. اما راز موفقیت بیست ساله این هنرمند 44 موسیقی راک مردمی به گفته منتقد نیویورک تایمز در این است که او در این مدت تغییری در کار خود نداده است و با ماندن در نیوجرسی، به اصطلاح خانه را هرگز ترک نکرد. بهنام ناطقی (رادیو فردا، نیویورک): ترانه سرا، گیتاریست و خواننده گروه بان جووی Bon Jovi آقای جان بان جووی، فرزند خلف ایالت نیوجرسی، مانند هنرمند دیگر این خطه، بروس اسپرینگستین، یک قهرمان مردمی است که علیرغم شهرت جهانی و فروختن میلیونها آلبوم در بیست سال گذشته، چهره مردمی خود را حفظ کرده است. سهشنبه شب این هفته، جان بان جووی ترانه «روز خوبی داشته باشید» از آلبوم جدید خود به همین نام را برای 80 هزار تماشاگر علاقمندخود در استادیوم فوتبال جاینتز نیویوجرسی اجرا کرد در حالیکه تماشاگران با او همصدا شده بودند: Have A Nice Day
پیش از اجرای ترانه، بان جووی فریاد زد «من برای همه چیز حاضرم، از باران و توفان و رعد و برق و تگرگ گرفته تا برف. من به خانه برگشتهام» منظور آقای بان جووی از خانه، از یکسو ایالت نیوجرسی زادگاهش است که به داشتن جمعیتی کارگری و زحمتکش معروف است و از سوی دیگر، منظور او استادیوم جاینتز بود که بان جووی برای سه کنسرت پیاپی این هفته آنجا تمام بلیتها را از ماهها قبل پیش فروش کرده است، یعنی دیداری تازه میکند با 240 هزار تن از هواداران خود. سومین کنسرت آخر ماه ژوئیه، یعنی ده روز دیگر است.
ولی سیا میچل، منتقد روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی در باره کنسرتهای بان جووی، مینویسد دلیل موفقیت بان جووی بازگشت به وطن و خانه نیست بلکه دلیل آن این است که بان جووی مانند هنرمند دیگر برخاسته از میان طبقه کارگر در نیوجرسی، یعنی بروس اسپرینگستین، هرگز نیوجرسی را ترک نکرد و دلیل دیگر موفقیت او هم این است که در این 20 و چند ساله، در فرمولی که او را به موفقیت رساند، کمترین تغییری نداد.
بان جووی در 44 سالگی هنوز قیافه پسربچهها را حفظ کرده است، و همچنان hard rock مینوازند با صدای بلند، و همچنان به ارزشهای کارگری و موهای بلند بیست و چند سالگی خود وفادار مانده است. در این ماندگاری و تداوم، چیزی اطمینانبخش برای میلیونها هواخواه او وجود دارد، اطمینان به اینکه همیشه مردانی خواهند بود که در شهرکهای کوچک کارگری به دنیا میآیند، با همکلاسی دبیرستان خود عروسی میکنند و علیرغم فروش 100 میلیون آلبوم میفروشند، در قلعهای فاخر در گوشهای از ایالتی که ناعادلانه مورد بیمهری قرار میگیرد، میمانند.
علاقمندان بانجووی همیشه میگویند برای دوست داشتن او باید او را زنده روی صحنه دید زیرا بان جووی اجراکنندهای ماهر است که همیشه میداند دوربین کجا را نگاه میکند و در اجراهای زنده، که با نورپردازی حرفهای و صحنهآرائی ماهرانه همراه بود، هر چند ترانه یکبار، دختران نوجوان محلی با تیشرتهای چسبان به روی صحنه آورده میشوند و بان جووی به آنها لبخند میزند، که روی پرده ویدیوئی بزرگ منعکس میشود.
در توصیف دقت صحنهآرائی همین بس که در یکی از لحظات از پیش برنامه ریزی شده اجرا، وقتی بان جووی با دستهای گشاده پز مسیح گونه خود را گرفت، ناگهان بادی که معلوم نیست از کجا راه افتاده است، در موهای طلائی او میافتد، که زیر نور برق میزنند.
بان جووی در کنسرت خود در جاینت استادیوم نیوجرسی هواداران را با اجرای ترانههای مشهور و قدیمی، از خود راضی کرد و وقتی وسط کنسرت ناگهان باران شدیدی شروع شد، بان جووی بدون اینکه مکث کند گفت یقین کسی آن بالابالاها از اینکه نتوانسته بلیط کنسرت بان جووی را پیدا کند، خشمگین است. وقتی بان جووی ترانه جدید کاونتری میوزیک خود با نام «چه کسی گفت نمی توان به خانه برگشت» را اجرا کرد، سراپای او از باران خیس شده بود.