لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ تهران ۲۲:۲۴

بازي جنگ مجله آتلانتيک: شبيه سازي تخيلي عمليات نظامي احتمالي آمريکا براي تغيير نظام حاکم در ايران (بخش چهارم و پایانی)


(rm) صدا | [ 9:49 mins ]
نشريه آتلانتيک پاييز امسال با شرکت کارشناسان و متخصصان امور دفاعي جوانب حمله احتمالي به ايران و تغيير رژيم ايران را مورد بررسي قرار داد. در بخش هاي پيشين شنيديد که چگونه برنامه هسته اي ايران سبب رويارويي کشورهاي غربي با ايران شده است. همچنين شنيديد که اگر حمله احتمالي آمريکا به ايران صورت گيرد، چه احتمالاتي ممکن است رخ دهد و همچنين آمريکا از جنگ عراق چه آموخته است. در بخش چهارم و آخر کارشناسان به جمع بندي و نتيجه گيري پرداخته اند. تارا عاطفي (راديو فردا): فرمانده ستاد فرماندهي از اهميت باز بودن تمام گزينه ها دفاع مي کند و همينطور اصول هشداردهنده وقتي که خبرها درز کرده و نقشه آشکار مي شود. وقتي گاردينر پايان بازي را اعلام کرد، هيچ اعتراضي نسبت به انجام حمله انتقامي به سپاه پاسداران از سوي جمع وجود نداشت. در مورد حمله به شيوه حمله اي که به نيروگاه تموز شد، تنها فهرست وار اشاره شد. اما پس از آن بسياري در مورد هزينه اين عمل شک داشتند. اطلاعات ايالات متحده آمريکا در مورد پروژه هاي هسته اي در دست اقدام اندک است و نمي داند از چه طريقي مي توان آنها را نابود کرد. اگر ايالات متحده آمريکا به تاسيسات اتمي ايران حمله کند و آنها را نابود سازد، نمي داند که حمله اش چند سال يا چند ماه پيشرفت اتمي ايران را عقب مي اندازد و آيا اين حمله به عکس العمل ايراني ها و حمله احتمالي متقابل آنها مي ارزد. گاردينر پس از برنامه مي گويد: حمله پيش گيرانه تنها تاکتيکي است که پيشرفت برنامه هسته اي را عقب مي اندازد، ولي باعث نمي شود که برنامه کاملا متوقف شود. زيرا سرويس هاي اطلاعاتي ما آنقدر محدود هستند که نمي دانيم از اين حمله چه نصيب ما خواهد شد. اگر هم حمله را يک سال عقب بياندازيم پس از يک سال چه خواهيم کرد؟ يک حمله پيش گيرانه خطر نظامي اندکي دارد، اما از نظر راهبردي خطر آن بسيار زياد است. طي بازي جنگ طرح تغيير رژيم پنج راي منفي آورد، اما مشخص شد که چند مساله ديگر هم وجود دارد که آنها هم حل نشده باقي مي ماند. اگر مشاوران رئيس جمهوري به اين نتيجه برسند که هيچ گزينه نظامي خوبي به عنوان تهديد پيش رو ندارند، چطور رئيس جمهوري مي تواند با ايراني ها معامله کند. چگونه قدرتمندترين و مجهزترين قدرت نظامي دنيا توانايي آن را ندارد که حريفش را غافلگير کند. چطور فرماندهان ارتش پس از ماجراي عراق مي توانند بگويند که جنگ کوتاه مدت را اداره خواهند کرد. چرا طرح نقشه اي که اجازه ندهد رقيبي اينقدر بي رحم و باهوش به وجود آيد تا اين حد دشوار بود. چرا براي ايالات متحده پيش بيني نقاط قوت و ضعف رژيمي که 25 سال با آن مخالف بوده تا اين حد دشوار است. ظهر بازي جنگ خاتمه يافت. در اين شبيه سازي به رئيس جمهوري توصيه مي شود از اسرائيل بخواهد محتاط تر باشد و در حوزه هوايي آسياي مرکزي حرکتي صورت ندهد. مشاورانش توصيه مي کنند نتيجه نقشه ستاد فرماندهي در حمله به ايران را هم انتشار ندهد. آشکارا معلوم بود که در اين سه ساعت تمرين مشاوران رئيس جمهوري در مورد سياست جديد نسبت به ايران به نتيجه اي نرسند، اما قصد فقط اين بود که گزينه هاي واقعي مد نظر قرار گيرد و روشن شود. در نهايت شرکت کنندگان در بازي جنگ وجوه افتراق ايران و عراق را بررسي کردند. اين که چرا ايران عراق نيست. نقاط قوتش چيست و چرا نوع برخوردي که با عراق انجام شده در مورد ايران ممکن است کارساز نباشد. اما اين بازي چه چيز را در مورد ايران نشان داد. در مورد اهداف و نيت هاي ايران هيچ اختلاف نظري وجود ندارد. ايران قصد توسعه سلاح هاي اتميش را دارد، مگر آن که بنا به دلايل و انگيزه هاي به خصوصي سياستش تغييرکند. يا اين که هشدارهايي که به ايران داده مي شود موثر واقع شود. در غير اين صورت در توسعه سلاح هاي اتمي موفق خواهد بود. در مورد گزينه هاي نظامي آمريکا نقطه نظر روشني وجود دارد. اگر لازم باشد تحت شرايطي آمريکا مي تواند به ايران حمله کند. به عنوان مثال اگر به دلايلي دخالت ايران در حمله هاي تروريستي يا تحريک خشونت ها در عراق ايران آمريکا را تحريک کند، ايالات متحده آمريکا احتمالا يک حمله مقابله به مثل چه به صورت بمباران و يا حمله موشکي عليه واحد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي انجام خواهد داد. عمليات همه جانبه تغيير رژيم خطرهاي پنهان و آشکاري دارد. خطرهاي آشکار اين است که ايالات متحده نيروي انساني کافي و تجهيزات براي حمله به ايران، در حالي که هنوز در عراق درگير است را ندارد و همچنين اعتراض هاي داخلي و بين المللي زيادي وجود خواهد داشت. مهمترين مشکل پنهان اين است که يک حمله کامل نياز به آماده سازي دارد و دولت ايران ماه ها پيش از حمله امکان توانايي برنامه ريزي و آماده شدن را خواهد داشت. رهبران ايران انگيزه هاي بسياري براي حمله پيشگيرانه براي دفاع از خود دارند. بر خلاف عراق صدام حسين، ايران زير تهديد راه هاي بسياري آسيب رساندن به آمريکا و منافعش دارد. به جز اخلال و خرابکاري در مرز طولاني در عراق، ممکن است با القاعده متحد شده و يک حمله جديدي را در آمريکا ترتيب دهد يا اينکه براي تنبيه اقتصادي آمريکا با ديگر توليد کنندگان نفت همکاري کند، يا مي تواند آنطور که حماس پيشتر اخطار داده منطق جنگ نابرابر را در پيش گيرد و در چنين جنگي طرفي که ظاهرا ضعيفتر است از درگيري مستقيم با قدرت نظامي آمريکا اجتناب کند و در عوض به آسيب پذيرترين نقاط جامعه ضربه وارد مي آورد و اين دقيقا همان کاري بود که القاعده در 11 سپتامر انجام داد. اگر حکومت ايران فکر کند که هدف آمريکا استقرار يک رژيم کاملا جديد است، چيزي براي از دست دادن ندارد و انگيزه براي انجام هر کاري را خواهد داشت. اما چرا يک حمله پيشگيرانه نظير آنچه اسرائيل در تموز عراق انجام داد نمي تواند عملي باشد. مشکل اينجا است که برنامه اتمي ايران اکنون بسيار پيشرفته تر از برنامه اتمي عراق در زمان حمله به تاسيسات اتمي آن بود. در حال حاضر دولت آمريکا راهي براي دانستن دقيق تعداد نيروگاه هاي اتمي ايران ندارد. همچنين نمي داند چه تعداد از آنها قابل نابود کردن است و يا اين که براي نابود کردن آنها به چه مدت زماني نياز دارد. بدتر آن که راهي براي پيش بيني اثرات راهبردي درازمدت چنين حمله اي وجود ندارد. يک حمله ممکن است تا سه سال يعني زماني که ايران بتواند به هدف هاي هسته اي خود دست يابد به تعويق افتد، اما هزينه هاي بعدي تلخ کردن کام حکومت روحانيون و مردم ايران چه خواهد بود. آنگاه وقتي ايران به بمب اتمي دست يابد، از خود خصومت بيشتري نشان خواهد داد. البته ترجيح ايالات متحده اين است که ايران هيچگاه به سلاح هاي هسته اي دست نيابد، اما اگر چنين شود، آمريکا ترجيح مي دهد ايران نيز مانند هند عمل نکند. هند يک قدرت منطقه اي است که توان هسته ايش را به عنوان نماد قدرت نسبت به ساير رقيبانش در منطقه مي داند و همچنين دستيابي به چنين قدرتي هند را حتي بيش از گذشته براي حفظ وضعيت موجود متعهد ساخته است. البته با ميزان کينه دولت ايران نسبت به آمريکا ايالات متحده ترجيح مي دهد دولت ايران هيچگاه به اين سطح از قدرت دست نيابد. بيشتر شرکت کنندگان در بازي جنگ فکر مي کنند يک حمله نظامي به ايران براي اتلاف وقت کار درستي نيست، زيرا در آن صورت نوک پيکان انتقام حکومت ايران هم متوجه آمريکا و هم متوجه اسرائيل خواهد بود. آنها همچنين فکر مي کنند رئيس جمهوري آمريکا مي داند که نمي تواند به صورت محتاطانه دستور يک حمله به ايران را بدهد. اما اگر ايراني ها از اين مساله مطلع نباشند، شانس معامله در اين شرايط براي رئيس جمهوري آمريکا وجود دارد، اما همزمان با پيشنهاد ارائه کمک هاي اقتصادي و سياسي به ايران، پرچم تهديد و حمله نيز بايد در اهتزاز باشد، تا بلکه ايران دست از نقشه هايش بردارد. ديويد کي معتقد بود که اگر ايرانيان به اين اعتقاد برسند که آسيبي به آنها نمي رسد به راه خود ادامه مي دهند، اين همان چيزي است که حماس نيز بارها گفته است. حماس مي گويد: تهديد هميشه مهمترين بخش در روند مذاکره است. شما مي خواهيد دشمن را گول بزنيد، نه خودتان را. با اين فکر که کاري را انجام دهيد که تواناييش را نداريد خودتان را گول نزنيد. آيا وقتي ايالات متحده راه حل نظامي براي مشکل ايران ندارد، اعلام آشکار آن درست است؟ منطق حماس مي گويد نه. ايران نبايد اطمينان پيدا کند که حتي اگر رئيس جمهوري آمريکا متوجه تهديد آشکاري هم بشود، به آن کشور حمله نخواهد کرد. نمي توان فرض کرد فقط به آن دليل که کاري دست نيست انجان نمي شود. عراقي هاي مي دانستند حمله به ايران به نتيجه نمي رسد. با اين حال به ايران حمله کردند تاريخ نشان داده کشورها اشتباهات جدي مرتکب مي شوند. در مجموع مي توان چنين گفت: مي دانيم که رئيس جمهوري آمريکا بايد با صبر و بلوف زدن با مواضع حکومتي که کارهايش قابل فهم نيست مقابله کند. گاردينر در پايان چنين مي گويد: گاردینر (در نقش مشاور امنیتی کاخ سفید): بگذاريد با دو جمله ساده، سياستگذاران را روشن کنم. راه حل نظامي براي مساله ايران وجود ندارد، شما بايد کاري کنيد که ديپلماسي موثر افتد.
XS
SM
MD
LG