(rm) صدا | [ 6:00 mins ]
فیلم شهر زیبا ساخته اصغر فرهادی برنده جایزه اول جشنواره بین المللی فیلم هند هفته گذشته در چارچوب برنامه های سینمای خاورمیانه در دانشگاه نیویورک نمایش داده شد. این فیلم که تابستان گذشته در نمایش عمومی در ایران فروش چندانی نداشت، فیلمی است درباره بی عدالتی در جامعه ای که در آن قوانین با زندگی در تضاد است. جوان 18 ساله ای که به جرم دزدی به زندان افتاده، پس از آزادی برای گرفتن رضایت از اولیای دم دختری تلاش می کند که جوان 18 ساله دیگری بخاطر قتل او در 16 سالگی به اعدام محکوم شده است. فیلم که تصویر دقیقی از بن بستهای قانونی و تناقض های اجتماعی از جامعه ایران ارائه می کند و شاید برای تماشاگر ایرانی که با این مسائل آشناست، حرفی تکراری باشد اما برای تماشگران خارجی آموزنده و تکان دهنده است. بهنام ناطقي (راديوفردا، نيويورک): در فيلم «شهر زيبا» جوان 18 سالهاي که به خاطر سرقت به زندان افتاده است، بعد از آزادي در زندان براي گرفتن رضايت از اولياي دم دختري تلاش ميکند که جوان 18 ساله ديگري به خاطر قتل وي در سن 16 سالگي به اعدام محکوم شده است، اما در خلال اين تلاش، عاشق خواهر دوست اعدامي خود ميشود اما در مييابد که شرط گرفتن رضايت از خانواده مقتول و نجات دوستش، گذشت ازاين عشق و ازدواج با ناخواهري عليل مقتول است. در صحنهاي از فيلم، خانم آهو خردمند در نقش همسر ولي دم، که دختري عليل از شوهر ديگري دارد، به فکر است که از پول رضايت، دختر خودش را در بیمارستان بخواباند.
يک منتقد سينمائي که شب گذشته فیلم «شهر زیبا» را درنيويورک تماشا کرد، معتقد بود دليل برنده شدن اين فيلم در جشنواره هند و توجه ساير جشنوارهها به آن، شايد با دليل عدم استقبال تماشاگران فيلم در ايران مشابه باشد زيرا فيلم در تصوير دقيقي که از بنبستهاي قانوني و تناقضهاي اجتماعي از جامعه ايران ارائه ميکند، براي تماشاگر ايراني که با اين مسائل آشناست، حرفي تکراري است در حاليکه براي تماشاگران خارجي، آموزنده وحتي تکان دهنده است. آقاي راني شيب Ronnie Scheib منتقد مجله تخصصي سينمائي ورايتي، نگاه فيلم به تناقضهاي جامعه ايران را براي تماشاگران فيلمهاي هنري در سينماهاي آمريکا جذاب ميداند. در يک صحنه از فيلم شهر زيبا، که به مقالهاي حقوق بشري در باره قصاص نوجوانان ميماند، علا، دوست نوجوان محکوم به مرگ، در مکالمه با پيشنماز محل، از بيعدالتي قصاص او شکايت ميکند.
آقاي اصغر فرهادي در فيلم «شهر زيبا» هوشمندانه از بيعدالتيهاي گوناگون مبتني بر قوانين سنتي حاکم بر جامعه ايران برای قصه خود چفت و بست میسازد. طنز ناگفته داستان او در اين است که يک بيعدالتي، بيعدالتي ديگري را خنثي ميکند، ولي راه را براي خودنمائي بيعدالتي ديگري ميگشايد. مثلا ناتوانی در پرداخت نصف ديه مرد به خانواده قاتل محکوم به اعدامي که جان زني را گرفته است، مانع از اعدام قاتل ميشود، اما قاتل عشقي ميشود که بين دوست محکوم به اعدام و خواهر او جوانه ميزند. پدر دختر جوان مقتول، که آقاي فرامرز قريبيان نقش او را با متانت و خويشتنداري ايفا ميکند، در اين صحنه، بعد از آنکه آگاه شد براي قصاص قاتل بايد نصف خونبهاي او را به خانوادهاش بدهد، با پيشنماز محل صحبت ميکند.
قانون قصاص، که اولياي دم را مستقيما در رابطه طلبکاري با خانواده قاتل قرار ميدهد، ديه زن که نصف ديه مرد است، پائين بودن سن مسئوليت جزائي که به صدور حکم اعدام براي نوجوانان منجر ميشود، هنجارهاي سنتي اجتماعي که زن جواني را به خاطر زخم زبان مردم به زندگي ناکام با يک معتاد مجبور ميکند، و نظائر آن، از فيلم شهر زیبا ادعانامهاي بصري و دراماتيک ميسازند، بهتر از سخنرانيهاي مستدل فعالان حقوق بشر.
در کنار سناريو زيرکانه با نگاه اجتماعي موشکافانه از آقاي اصغرفرهادي، بازيهاي درخشان خانمها ترانه عليدوستي و آهو خردمند و آقايان فرامرز قريبيان و فرهاد قائميان و فيلمبرداري ممتاز علي لقماني از جنبههاي ستودني فيلم «شهرزيبا» هستند.
فيلم «شهرزيبا» هنگام نمايش در جشنواره فجر سال گذشته، با استقبال منتقدان روبرو شد. ماه گذشته نيز فيلم آقاي اصغر فرهادي جايزه اول جشنواره بينالمللي فيلم هند را ربود، و همچنين جايزه اول جشنواره فيلم ورشوِ لهسان، و امسال براي نمايش در جشنوارههاي مختلف، از فنلاند گرفته تا بانکوک، دنيا را دور ميزند، و هفته آينده در جشنواره پورتلند نمايش داده خواهد شد، اما تابستان گذشته، وقتي فيلم درايران اکران عمومي شد، تماشاگران استقبال چنداني از آن نکردند، شايد به اين دليل که فيلم، با همه زيبائي و مهارتي که در ساختن آن به کار رفته، از چارچوب بحث حقوقبشر و نمايش تناقضهاي قانوني و بيعدالتيهاي اجتماعي، خارج نميشود، و به شخصيتها فرصت خروج از کلاف سردرگمي که در آن گرفتارند، و به تماشاگر، مفری برای رهائی، نميدهد.