لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
سه شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۱۶:۲۴

برنامه آمورشي در باره تاريخ آمريکا (بخش چهاردهم): شرح حال فردريک داگلاس يک رهبر جنبش الغاي برده داری (بخش سوم)


(rm) صدا | [ 3:52 mins ]
سهراب آذرنوش به بررسی خود در باره تاثیر الغای برداری در آمریکا در سلسله برنامه های در جستجوی آمریکا ادامه می دهد. در بخش سوم از زندگي فردريک داگلاس، او را در نقطه اي مي‌يابيم که شهرت و سخنراني هايش عليه برده داري، ديگر از مرزهاي آمريکا گذشته است و او را براي سخنراني به کشور هاي ديگر دعوت مي‌کنند. سهراب آذرنوش (رادیوفردا): داگلاس چنان موثر و زيبا صحبت مي‌کرد که برخي باور نمي کردند او برده بوده و هيچگاه به مدرسه نرفته است. مي‌گفتند اين چه نوع برده اي است که از سفيد پوست ها بهتر سخن مي‌گويد؟ وقتي داگلاس ديد که انجمن طرفدار الغاي برده داري ديگر کمتر او را براي سخنراني به گوشه و کنار آمريکا مي‌فرستد، تصميم گرفت که زندگينامه خود را بنويسد. داگلاس کتاب خود را «داستان زندگي يک برده آمريکايي» ناميد. وقتي دستنويس زندگينامه خود را به رهبران انجمن نشان داد، به او توصيه کردند که آن را از بين ببرد، چون باعث مي‌شود شناخته‌تر شود و ممکن است او را دستگير و به مريلند بازگردانند. داگلاس به حرف آنها گوش نداد و در مه 1845، پنج هزار نسخه از «داستان زندگي يک برده آمريکايي» را منتشر کرد. کتاب او به سرعت تبديل به کتاب پرفروش شد. علت استقبال از کتاب، نيروي اخلاقي است که در پشت کلمات آن قرار دارد. او نشان مي‌دهد که شجاعت و اتکاي به خود مي‌تواند بر يک نظام خشن و خوارکننده ضد بشري غالب شود. شهرت داگلاس پس از انتشار کتاب، آزادي او را به خطر انداخت. قوانين فدرال به صاحب قبلي او اجازه مي‌داد که او را در تله انداخته و به مزرعه بازگرداند. شايد کساني با شنيدن رفتار ضد بشري که صدو پنجاه سال پيش برده داران با امثال داگلاس مي‌کردند تعجب کند. اما فراموش نکنيم که هنوز در بسياري از کشور هاي جهان با اقليت هاي مذهبي، قومي، نژادي و جنسي و مخالفين، هنوز با روش هايي که فقط قصد درهم شکستن روحيه و شخصيت آنها را دارد رفتار مي‌کنند تا آنها وادار به قبول قدرت ظلم شوند. فردريک داگلاس که احساس خطر مي‌کرد، تصميم گرفت به انگلستان برود، سفري که درآن روزگار چند ماه با کشتي طول مي‌کشيد. آنا داگلاس همسر او که گذشته از کار در کارگاه کفشدوزي، بايد از چهار بچه اي که داشتند نيز نگهداري مي‌کرد، عادت داشت که داگلاس هميشه در سفر و درحال مبارزه باشد. داگلاس مجبور بود در کشتي بخاري که به انگلستان مي‌رفت در قسمت درجه دو اتاق بگيرد. اما ناخداي کشتي از او خواست براي مسافران سخنراني کند. بعضي از مسافرين از شنيدن حرف هاي تند و تيز داگلاس بقدري عصباني شدند که تهديد کردند او را به دريا پرتاب خواهند کرد. در مقابل، ناخدا نيز گفت که هر کس از شنيدن حرف هاي داگلاس ناراحت مي‌شود مي‌تواند خود را به دريا پرت کند! داگلاس دو سال در بريتانيا سفر و سخنراني کرد و با استقبال بسيار روبرو شد. در بريتانيا مدتي بود که نظام برده داري ممنوع شده بود. در برنامه هاي آينده، زندگي فردريک داگلاس و ديگر آزاديخواهان آمريکايي را دنبال خواهيم کرد.
XS
SM
MD
LG