(rm) صدا | [ 4:12 mins ]
اول ژانويه سال 2005 ميلادي، آخرين مقررات تضييقي حاکم بر تجارت بين المللي پارچه و لباس لغو شد و زمينههاي لازم براي تهاجم همهجانبه نساجي چين به سوي بازار هاي گوناگون جهان فراهم آمد. مسئولان اقتصادي قدرت های غربی از متوسل شدن به سياست هاي حمايتي در آينده نزديک سخن گفته اند که شکل مشخص آنها، عمدتا، افزايش حقوق گمرکي بر همان کالا ها است. از سوي ديگر، شمار زيادي از پر آوازه ترين شرکت هاي آمريکائي و اروپائي که در چين مستقر شده اند، حاضر نيستند منافع آنها در راه دفاع از بقاياي صنعت نساجي در غرب به خطر بيفتد. فريدون خاوند (رادیوفردا، پاریس): در سالهاي 1960 و 1970 ميلادي قدرتهاي بزرگ اقتصادي غرب از نفوذ بازرگاني ژاپن به وحشت افتادند و امروز از جهش خيره کننده صادرات چين. امپراتوري زرد، غول جمعيتي جهان، بدون ترديد يکي از برندگان بزرگ جهاني شدن اقتصاد و باز شدن دروازه هاي گمرکي است.
اول ژانويه سال 2005 ميلادي، آخرين مقررات تضييقي حاکم بر تجارت بين المللي پارچه و لباس لغو شد و زمينههاي لازم براي تهاجم همهجانبه نساجي چين به سوي بازار هاي گوناگون جهان فراهم آمد. موج اعتراض عليه اوجگيري واردات پارچه و لباس چيني در آمريکا و اتحاديه اروپا چنان بالا گرفته که مسئولان اقتصادي اين دو قدرت، طي چند روز گذشته، از متوسل شدن به سياست هاي حمايتي در آينده نزديک سخن گفته اند که شکل مشخص آنها، عمدتا، افزايش حقوق گمرکي بر همان کالا ها است.
اروپائي ها و امريکائي ها، در توجيه ابتکارهاي آتي تضييقي خود، سه اتهام عمده بر سياست اقتصادي پکن وارد ميآورند : چينيها، به گفته آنها، به صنايع نساجي خود يارانه ميدهند، با پايين نگاهداشتن مصنوعي ارزش يوآن – پول ملي چين- توان رقابتي کالا هاي صادراتي خود را بالا ميبرند و، اتهام سوم - باز هم به گفته اروپائيها و آمريکائيها، چینیها حقوق مالکيت صنعتي را زير پا ميگذارند و به گونهاي غير قانوني کپيبرداري ميکنند.
اروپا و آمريکا در جنگ بازرگاني عليه چين تا کجا پيش ميروند؟ اين نکته را نبايد از ياد برد که پکن نيز، به سهم خود، از ابزارهاي لازم براي اعمال فشار بر دو قدرت بزرگ صنعتي غرب برخوردار است. چين به يک نيروي بزرگ صادراتي بدل شده، ولي ظرفيت وارداتي اش نيز به همان سرعت افزايش يافته و بازار رو به گسترشي را براي کالا هاي غربي به وجود آورده.
اين به آن معنا است که اگر غربيها بر سر ورود کالاهاي چيني مانع تراشي کنند، پکن نيز به تلافيجوئي متوسل خواهد شد. به علاوه چينيها، با ذخاير عظيم ارزي خود، که به برکت صادرات به چنگ آوردهاند، به منبعي بزرگ براي تامين مالي کسري بودجه آمريکا بدل شدهاند. از سوي ديگر شمار زيادي از پر آوازه ترين شرکت هاي آمريکائي و اروپائي که در چين مستقر شده اند، حاضر نيستند منافع آنها در راه دفاع از بقاياي صنعت نساجي در غرب به خطر بيفتد.
در اين ميان چينيها نيز، که ديگر به يک قدرت تاثير گذار اقتصادي بدل شدهاند، ميدانند که مسئوليت آنها بيشتر شده و بايد تن به سازش دهند. نخستين نشانههاي اين سازش، به احتمال فراوان در عرصه پولي آشکار خواهد شد با افزايش نرخ برابري يوآن در برابر ارزهاي عمده بينالمللي.