(rm) صدا | [ 5:14 mins ]
ساختمان کرايسلر نيويورک، که روزگاري بلندترين ساختمان جهان بود، امروز 75 ساله شد. اين ساختمان، که در زمان خود نوآوري خيرهکنندهاي در معماري بود و به قول منتقدان معماري همچنان تازگي خود را حفظ کرده، طلايه آغاز عصر جديدي در زندگي و فرهنگ اجتماعي آمريکا بود، ناشي از پيشرفتهاي همزمان تکنولوژي و فرهنگی و اجتماعی. بهنام ناطقي (راديو فردا، نيويورک): در افق نيويورک از دور چند ساختمان مشخص از توده درهم آسمانخراشها سر بر ميآورند که یکی از قديميترين آنها ساختمان کرايسلر است که 75 سال پيش به مدت کوتاهي نزديک به يک سال بلندترين ساختمان جهان بود، قبل از اينکه ساختمان امپاير استيت اين لقب را از آن بگيرد.
با اين حال ساختمان کرايسلر، به خاطر معماري گستاخ و ابتکاري آن و فولاد صيقل زده و براق شبيه قالپاق اتوموبيل که در تزئين نماهاي بيرون آن به کار رفته و به خاطر جسارتي که سازنده آن، صاحب نوآمده کمپاني اتوموبيلسازي کرايسلر در برافراشتن آن از خود نشان داد، يکي از معدود بناهائي است که شهر نيويورک با آن شناخته ميشود، ولي همچنين، اين ساختمان، مظهر مدرنيسم آمريکا است، همه چيزهائي است که دهه 1920 آمريکا را نشانه ميزند: موسيقي جاز، اتوموبيل، عموميت يافتن تکنولوژيهاي ارتباطات و از جمله تلفن و شبکه ملي راديوئي.
مايکل لوئيس Lewis استاد تاريخ موسسه معتبر Williams College در ويژهنامهاي که نيويورک تايمز به مناسبت هفتادوپنجمين سالگرد احداث ساختمان کرايسلر بيرون داده است، مينويسد ساختمانهاي جديد معمولا بعد از يکي دو نسل کهنگي قابل تمسخري پيدا ميکنند، و بر عکس لباسهاي از مد افتاده، نميتوان آنها را در قفسه پنهان کرد، اما ساختمان کرايسلر نه تنها با گذشت 75 سال مسخره نشده است بلکه حتي کهنه هم به نظر نميرسد. وي مي افزايد: اين ساختمان، دستاورد جامعهاي است که شادمانه قواعد گذشته را به سرعت دور ميريخت و خود را کشف ميکرد. وي ساختمان کرايسلر را دستاورد آمريکاي امروزي توصيف ميکند که داشت متولد ميشد.
در هيچ دوره از تاريخ آمريکا، نه حتي در دهه 1960، تحول و دگرگوني اجتماعي و تکنولوژيکي به اندازه دهه 1920 همزمان نبود. به خاطر جنگ اول، بيش از دو ميليون سرباز آمريکائي از اروپا به ميهن بازگشتند و باخود طرز تفکر آزادانهاي نسبت به روابط جنسي و نقش زنان در جامعه را براي جامعه محافظهکار و بيشتر کشاورزي آن زمان آمريکا به ارمغان آوردند.
تاسيس شبکههاي راديوئي براي اولين بار به ميليونها آدم امکان داد که همزمان در تجربه عاطفي مشترکي شريک شوند. تلفن امکان تماس آني را بين شهرها فراهم ساخت، هنر کوبيسم و آبستره از اروپا از راه رسيد و با موسيقي جاز آمريکائي که تازه متولد شده بود در هم آميخت. همزمان، و مهمتر از تحولهاي ديگر، به عنوان عامل دگرگوني اجتماعي و فرهنگي، کمپانيهاي اتوموبيلسازي با استفاده از روشهاي توليد انبوه، صاحبان ماشين را ظرف ده سال دهه 1920 از هشت ميليون به 23 ميليون افزايش دادند.
اين نيروهائي دگرگوني، اتوموبيل، راديو، هنر مدرن، موسيقي جاز، آزادي زنان، عکاسي، سينما و همه آنچه در دهه درخشان و فراموش نشدني 1920 در آمريکا رشد کردند، به قول مورخ مايکل لوئيس، در ساختمان کرايسلر است که مصداق شاعرانه خود را پيدا ميکنند.
در حاليکه کمپانيهاي مقتدر فورد و جنرال موتورز با عرضه اتومبيلهاي جديد و ارزان خيابانهاي را قبضه کرده بودند، والتر کرايسلر به فکر افتاد که براي تبليغ اتوموبيلهاي خود به آسمان مراجعه کند، اما هوشمندانه در ساختماني که به کمک معمار و سازنده Van Alen در مرکز نيويورک برآفراشت، سعي نکرد شکل اتوموبيل را بازآفريني کند بلکه ساختماني به وجود آورد که مفهوم اتوموبيل را در خود جلوه ميداد: يعني سرعت، ذوق، آزادي و رهائي. آسمانخراشهاي نيويورک آن زمان جعبههائي بودند با پايههاي سنگين، که در ارتفاعات معيني، مطابق قانون شهرسازي بايد عقب مينشستند. اما ساختمان کرايسلر به شکل يک موشک ساخته شد، که انرژي آن بر خلاف ساختمانهاي ديگر به سمت بالا در جريان است. جهش تاج ساختمان به طرف آسمان، بخشي از طرح اصلي بود و در طبقاتي که ساختمان عقب مينشيند، مجسمههائي به شکل سرجانواران درنده از زوايا بيرون ميجهند، که انگار ساختمان مثل موشک در مراحل صعود به جاي اينکه انرژي از دست بدهد، انرژي جمع ميکند، انرژي اي که در تاج ساختمان متمرکز ميشود که سمبل حرکت است، نه تنها حرکت اتوموبيل، بلکه حرکت مدرن، همه انواع حرکت و جا به جائی از هواپیما و موشک گرفته تا کشتیهای اقیانوس پیما.
تاج ساختمان از هفت طاق تو درتو ساخته شده که تصوير آتش فشفشههائي است که به سرعت رو به بالا ميروند، و به عنوان يکي از بهترين نمونههاي طراحي سبک Art Deco ترکيبي است با شکوه و متوازن از انحناها و خطوط مستقيم و زواياي قائمه، که بي شباهت نیست به موسيقي جرج گرشوين آهنگساز نوآوری که کارش مثل معمار Van Alen در ساختمان کرايسلر بازتاب زمانه بود.
با اين حال، چنانکه ديويد دانلپ Dunlap منتقد معماري روزنامه «نيويورک تايمز» يادآور ميشود، از محسنات اين ساختمان اين است که يک شاهکار معماري نيست. زيبائي آن در صراحت لهجه آن است که تلاش خود را براي چرخيدن، رقصيدن و جوشيدن و به وجد آوردن پنهان نميکند. ساختماني است از 77 طبقه زرق و برق و بازي، و سراسر نمايش و عشوهگري طراحي است، توام با تغزل، که هم عشوههايش و هم تغزل و شعرش در سراسر اين شهر ناآرام طنينانداز است.