اکبر گنجی از قبول عمل جراحی امتناع کرد و خواهان بازگشت به زندان شد

همسر اکبر گنجی ، روزنامه نگار محبوس معترض، روز شنبه موفق به دیدار وی نشد. این در حالی است که محمود سالارکیا، معاون دادستان تهران، روز شنبه گفته بود خانواده اکبرگنجی می‌توانند هر وقت بخواهند با او در بیمارستان دیدار کنند. معصومه شفیعی در مصاحبه با رادیو فردا می‌گوید معاون دادستانی تهران، همانند رئیس خود سعید مرتضوی دروغ می‌گوید. خانم شفیعی می‌افزاید گنجی تلفنی به وی اطلاع داد که می‌خواهند او را صبح یکشنبه عمل کنند. وی می‌افزاید گنجی در اعتراض به اقدام دادستانی در ممانعت از دیدار او با خانواده قبل از عمل، از قبول عمل امتناع کرد و اعلام کرد سرم‌های بیمارستان را دیگر نمی‌پذیرد. خانم شفیعی می‌گوید معلوم نیست گنجی بعد از 44 روز اعتصاب غذا، می‌تواند چند ساعت بدون سرم‌های بیمارستان دوام بیاورد. وی می‌افزاید گنجی خواهان بازگشت به زندان شده است زیرا محدودیت‌های خود در طبقه 12 بیمارستان میلاد را از زندان بیشتر و تحمل‌ناپذیرتر می‌داند. همسر اکبر گنجی روز شنبه موفق به دیدار وی نشد. این در حالی است که محمود سالارکیا، معاون سعید مرتضوی، دادستان تهران، روز شنبه گفته بود خانواده اکبرگنجی می‌توانند هر وقت بخواهند با او در بیمارستان دیدار کنند. معصومه شفیعی در مصاحبه با رادیو فردا می‌گوید معاون دادستانی تهران دروغ می‌گوید. معصومه شفیعی (همسر اکبر گنجی، تهران): آخرین باری که آقای گنجی را دیدم، دیشب (جمعه شب) بود که ایشان همچنان در اعتصاب غذا بودند و وزنشان نسبت به روز قبل یک کیلو کاهش پیدا کرده بود. امروز هم ما قرار ملاقات داشتیم. به ما گفته بودند می‌توانید ملاقات کنید. امروز هم رفتم بیمارستان، ولی متاسفانه گفتند اجازه ملاقات ندارید. با حال و روزی که از ایشان دیشب دیده بودیم، بسیار نگرانش بودیم. امروز رفتیم چون نگذاشتند، خلاصه ما خیلی بحث کردیم با مسئول حراست بیمارستان، با مسئول یا سرتیم دادستانی که آنجا هستند. بعد از جدل‌های بسیار به این نتیجه رسیدیم که ما بیائیم خانه و به آقای گنجی از خانه زنگ بزنیم. در نهایت که آمدیم خانه، آقای گنجی به منزل زنگ زد و صداش از پشت خط خیلی بی‌حال و خیلی بد بود و مثل دیشب نبود و خیلی بدتر بود و گفتند که اینها امروز آمده‌اند به من گفتند که ما فردا صبح ما تو را باید عمل کنیم. بعد آقای گنجی گفتند باشد، اجازه بدهید خانواده‌ام را در جریان بگذارم. گفتند نه خانواده‌ات امروز ملاقات ندارد. روز بعد از عمل خانواده‌ات می‌آیند ملاقات. آقای گنجی گفته در همه کشورها، حتی کشورهای عقب‌افتاده، وقتی یکی از اعضای خانواده بخواهد عمل بشود، بقیه باید در جریان باشند، خدای نکرده اگر زیر عمل مشکلی پیش آمد، بالاخره افراد آمادگی داشته باشند. اینها گفته‌اند، نه، روز بعد از عمل. آقای گنجی به این وضعیت اعتراض کرده و گفته من که توی بیمارستان هستم. ملاقات با خانواده هم که به این صورت است. یک روز اصلا نمی‌گذارید و مانع ایجاد می‌کنید. تلفن ندارم. روزنامه ندارم. ملاقات با دوستان ندارم. از همه چیز ممنوع هستم و حالا آمده‌اید این وضعیت را هم به من می‌خواهید تحمیل کنید. یک عمل جراحی را که خانواده‌ام در جریان آن نیستند... قبول نکرده و گفته در اعتراض به این مسئله از امشب سرم‌های بیمارستان را قبول نمی‌کند. همان آب و چای می‌خورد. امروز وزن او یک کیلو دیگر افت کرده. دیروز 53 کیلوگرم بود. امروز شده است 52 کیلوگرم. این‌ها که در بیمارستان بودند، به من اصرار می‌کردند که شما باید آقای گنجی را متقاعد کنید که عمل کند. من گفتم من اطلاعی ندارم. این مسئله، تخصصی پزشکی است. پزشک باید بداند آیا ایشان بدنش قبول می‌کند این عمل را یانه. و من واقعا نگران هستم. من نمی‌دانم شخصی که 43 روز است در اعتصاب غذا است اگر این شخص برود زیر عمل، از بیهوشی در می‌آید یا نمی‌آید. من می‌ترسم این یک دسیسه باشد. گنجی گفته است با این وضعیت در بیمارستان، هم شرایط خیلی از زندان سخت‌تر است و من خواسته‌ام این است که من را برگردانید زندان و تا زمانی که در پرونده من، شخص مرتضوی مسئولیت دارد، من هیچ چیز را دیگر نمی‌پذیرم و خواسته‌ او این است که برگردد که زندان و همچنان اعتصاب را ادامه می‌دهد. وضعیت او بسیار نگران کننده است. وضعیت بسیار ناجور است. تا دیشب هم که دکترها او را زنده نگه داشتند، با سرم او را زنده نگه داشتند. از امشب سرم قطع می‌شود. من نمی‌دانم چند ساعت دوام می‌آورد. من خواهش می‌کنم هر که می‌تواند کمک کند... من از همه ملتمسانه تقاضای کمک دارم. من از آقای شاهرودی خواسته‌ام که این پرونده را حل کند. می‌دانم ایشان حسن نیت دارد. می‌دانم می‌خواهد حل کند. ولی مرتضوی کینه شخصی دارد و یک جریان خاص که روی این مسئله دارند اعمال نفوذ می‌کنند، و می‌خواهند سرانجام آقای گنجی، سرانجام مطلوبی نباشد. من احساس خطر می‌کنم. با وضعیتی که دیدم .... امیر آرمین (رادیوفردا): رئیس دستگاه قضائی هنوز به نامه شما جواب نداده؟ معصومه شفیعی: دستگاه قضائی... من نامه می‌دهم، مصاحبه می‌کنم. این‌ها حتما در جریان اخبار هستند. اینکه حالا چگونه ایشان بخواهند تصمیم بگیرند... وضعیت، وضعیت بحرانی است. این‌جوری نیست که در روال کار اداری بیافتد. برای شخصی که 43 روز اعتصاب غذا است و به زور سرم دارد نفس می‌کشد و زنده مانده، سرم‌اش هم که قطع شود، معلوم نیست چه وضعیتی پیدا می‌کند. هر وضعیتی که پیدا کند... ا.آ.: ولی آقای سالارکیا گفته بود خانواده آقای گنجی هر وقت که بخواهند می‌توانند با ایشان در بیمارستان ملاقات کنند. فقط وکیلان نمی‌توانند. معصومه شفیعی: ما که رفتیم، نگذاشتند. ما امروز رفتیم نگذاشتند ملاقات کنم. ا.آ.: آقای سالارکیا همین امروز گفتند به خبرگزاری دانشجویان، که خانواده آقای گنجی هر موقع بخواهند می‌توانند بیایند با ایشان دیدار کنند. معصومه شفیعی: این مسئله کذب محض است. آقای سالارکیا مثل رئیس‌اش مرتضوی، بسیار آدم دروغگوئی است. هر دفعه یک چیزی گفته، دو روز بعد تکذیب‌اش کردند. اول می‌گفتند گنجی بیمار نیست. خود سالارکیا مصاحبه کرد گفت بیش از هزار بار به پزشک مراجعه کرده و بیش از دوهزار صفحه پرونده پزشکی دارد. سالارکیا، مصاحبه کرد گفت گنجی به خاطر اعتصاب غذا به سوئیت (انفرادی) منتقل شده و اصلا اعتصاب غذا در شریعت اسلام حرام است ایشان نباید این کار را بکند و ایشان مومن است و مسلمان است. هفته بعد مرتضوی تکذیب کرد که اصلا ایشان اعتصاب غذا است. یعنی اینها خودشان یکی تائید می‌کند یکی تکذیب می‌کند. اینها بسیار دروغگو هستند. در بیمارستان میلاد، هر روز، همه می‌توانند مریض‌هاشان را ملاقات کنند. هر روز ملاقات است، ولی به ما ملاقات نمی‌دهند. گنجی نه تلفن دارد، نه ملاقات می‌تواند به طور مرتب با خانواده‌اش بکند، نه روزنامه در اختیارش است، هیچی در اختیارش نیست. با وکیل نمی‌گذارند ملاقات کند. دیروز خانم عبادی و آقای مولائی رفته بودند، نگذاشته بودند اینها را که ملاقات کنند. آقای گنجی می‌گوید اگر وضعیت این طور است مرا به زندان برگردانید حداقل بتوانم وکیل‌های خود را ببینم. از من می‌خواهند ok بگیرند برای عمل ایشان ولی من چنین ok را نمی‌دهم. من می‌گذارم به عهده پزشکان، این مسئله تخصصی است. آنها باید نظر بدهند.