رویه قضائی و مواضع قاضی مقتول پرونده اکبر گنجی از دید یک محکوم پرونده کنفرانس برلین: مصاحبه با مهرانگیز کار

در پي ترور قاضي مسعود احمدي مقدس در روز سه شنبه، مهرانگيز كار فعال مستقل حقوق بشر و از متهمان پرونده كنفرانس برلين كه قاضي مقدسی به آن رسيدگي و حكم صادر كرد، درباره قضاوت قاضي مقدس به راديو فردا مي گويد: بعد از چند روزبازجويي توسط وی متوجه شد که زير اين چهره ملایم و دوستانه ظاهری، چهره دیگری را پنهان کرده است، و از جمله از اینکه خانم کار را در 57 سالگی به خاطر مقاله ای که در 24 سالگی نوشته بود، مورد محاکمه قرار می داد، خشنود بود. خانم کار ضمن ابراز تاسف از ترور این قاضی، می گوید پرونده اكبر گنجي حتي قبل از كنفرانس برلين هم در اختيار احمدي مقدس بود و گنجي به خوبي او را مي شناخت و در باره او به خانم کار هشدار داده بود. در پي ترور قاضي احمدي مقدس در روز سه شنبه، راديو فردا مصاحبه اي كرده است با مهرانگيز كار، فعال مستقل حقوق بشر و از متهمان پرونده كنفرانس برلين كه قاضي مقدس به آن رسيدگي و حكم صادر كرد و از او به عنوان متهم آن پرونده نظرش را درباره قضاوت قاضي مقدس مي پرسد. مهرانگيز كار: به طور كلي آقاي احمدي مقدس رئيس شعبه سوم دادگاه انقلاب در آن زمان بودند و اساسا رسيدگي به پرونده كنفرانس برلين به ايشان محول شد. برداشتي كه من ابتدا پيدا كردم نسبت به ايشان اين بود كه قاضي ملايم و معتدلي است، ولي بعد از چند روزي كه از بازجويي ها گذشت، كاملا متوجه شديم كه زير اين چهره ظاهرا ملايم و در بسياري موارد معتدل كه كوشش مي كند با متهم روابط دوستانه اي هم ايجاد كند، چهره ديگري وجود دارد. در هر حال ايشان مراعات مباني قضايي را در جريان رسيدگي ها نمي كردند و من بسيار متحير مي شدم وقتي مي ديدم من را به عنوان متهم كنفرانس برلين ايشان در اختيار گرفته، وكيلم را راه نمي دهد به مرحله تحقيقات و با او تندي مي كند و بعد هم من را محاكمه مي كند بابت مثلا مقاله اي كه در 24 سالگي ادعا مي كرد من در مجله زن روز نوشتم كه هم ادعايش غلط بود و هم شيوه اش از نظر قضايي غلط بود. چون من زماني كه دستگير شدم و در اختيار ايشان قرار گرفتم 57 ساله بودم، اما ايشان من را بابت مقاله اي كه در 24 سالگي نوشته بودم و شايد آن زمان ايشان يك طفلي بيش نبودند محاكمه مي كردند و خيلي هم فكر مي كردند حقانيت دارند براي اين گونه محاكمه. در هر حال بنده بايد بگويم از هر تروري همه ما متاسف مي شويم، فعالان حقوق بشر به هيچ وجه علاقه ندارند اين گونه راه حل ها را براي پايان بحث ها و گرفتاري هايي كه در قوه قضاييه است، روبرو شوند. البته آرزوي من و فكر مي كنم همه متهماني كه در اختيار ايشان قرار گرفتند اين بود كه ما ايشان را مي ديديم كه در يك دادگاه منصفانه محاكمه بشوند و ما هم بتوانيم در مقام شاكيان ايشان مسائلمان را مطرح كنيم. مريم احمدي (راديو فردا): پرونده آقاي گنجي هم توسط ايشان بررسي شد. آيا شما به عنوان يك وكيل، به عنوان يك شاهد و يا به عنوان كسي كه ماجراي آقاي گنجي را دنبال مي كرديد، در رسيدگي به آن پرونده هم شاهد همين مسائل بوديد؟ مهرانگيز كار: پرونده آقاي گنجي حتي قبل از كنفرانس برلين هم تحت نظر و در اختيار آقاي احمدي مقدس بود. چون قبل از كنفرانس برلين آقاي اكبر گنجي را الان ديگر به خاطر نمي آورم، ولي گويا به علت نوشتن مطالبي ايشان محاكمه كرده بود، تحت پيگرد قرار داده بود و به عنوان تبليغ عليه نظام جمهوري اسلامي ايشان را محكوم كرده بود، منتها حبس آقاي اكبر گنجي، حبس تعليقي بود. به همين دليل ‌آقاي گنجي بسيار اشراف داشت نسبت به روحيه و نحوه رفتار و برخوردهاي آقاي احمدي مقدس و من به خاطر مي آورم وقتي روزهاي اول من را مي بردند دادگاه انقلاب از زندان اوين، اتفاقا با آقاي گنجي در راهرو همراه بوديم و با آقاي احمدي مقدس و هر سه داشتيم مي رفتيم به سمت دفتر دادگاه و در آن مسير من به آقاي گنجي گفتم خدا رو شكر قاضي معتدلي را براي پرونده كنفرانس برلين انتخاب كردند و آقاي اكبر گنجي كه بسيار شجاع است، در حضور آقاي احمدي مقدس به من گفت و هشدار داد و تاكيد كرد كه خانم كار حاج آقا را شما نمي شناسيد. حاج آقا را من مي شناسم و بهتر است كه مواظب خودتان باشيد. م . ا: شما در كتاب گردنبند مقدس هم اشاره اي داريد به اين مسائل و همين پرونده و آقاي احمدي مقدس. آيا انتخاب اسم هم نمادين بوده؟ مهرانگيز كار: كاملا نمادين بود. براي اين كه من آقاي مقدس را نمادي مي ديدم از كسي كه عنوان قاضي را برايش انتخاب كردند، ولي او متفكرين كشور را، انديشمندان كشور را، فرهيختگان كشور را تحت پيگرد قرار مي دهد و اجازه مي دهد شماره زندان روي آن گردنبندي قرار بگيرد كه مي اندازند به گردن اين متهمين و روبروي دوربين عكاسي مي گذارند و از اينها عكس مي گذارند و براي اينها پيشينه كيفري درست مي كنند. مانند كساني كه واقعا مرتكب جرايمي مانند قتل و كلاهبرداري و قاچاق و امثالهم شدند و اين تعبير من، تعبيري است از نحوه برخورد قضايي در ايران با انديشمندان، دگرانديشان و متفكران ايراني كه متاسفانه همانطوري كه مي دانيد همچنان ادامه دارد، ولي من عكسي را كه از من گرفتند و يقينا در آرشيو زندان اوين و دادگاه انقلاب وجود دارد، هديه اي مي دانم از قاضي مقدس و به همين دليل اسمش را گذاشتم گردنبند مقدس و شماره اي كه روي اين گردنبند هست درواقع شماره اي است كه در پيشينه كيفري من به ثبت رسيده، بدون اين كه مرتكب جرمي شده باشم. و يقينا براي ديگران هم به همين شكل اتفاق تكرار شد.