لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۰۷:۲۲

ضرورت حمایت آمریکا از جنیش های دمکراتیک ایرانیان یا مبارزه با برنامه اتمی جمهوری اسلامی: سه دیدگاه


(rm) صدا | [ 11:45 mins ]
عباس میلانی، نویسنده برجسته و استاد دانشگاه استنفورد، در مقاله ای در نشریه Washington Quarterly ضمن انتقاد از سیاست آمریکا در قبال ایران توصیه می کند که به جای تلاش برای مهار برنامه اتمی جمهوری اسلامی، دولت آمریکا بهتر است با یک مجموعه اقدامات غیرمداخله جویانه، از جنبش های دمکراتیک مردم ایران حمایت کند. پاتریک کلاوسن، معاون موسسه مطالعات خاورنزدیک واشنگتن در مصاحبه با رادیوفردا میگوید این دو سیاست را آمریکا باید توامان پیش ببرد و با میلانی در این که آمریکا خطرات برنامه اتمی برای امنیت ایران و فواید آن برای درازکردن حکومت ملایان را به اندازه کافی برای مردم ایران تشریح نکرده است، هم عقیده است. کنت پولاک کارشناس مرکز بروکینز با هر نوع مداخله آمریکا در امور داخلی ایران به شدت مخالفت می ورزد و می گوید هر اقدام آمریکا در این زمینه مردم ایران را علیه آمریکا بسیج خواهد کرد زیرا مردم ایران خواهان استقلال هستند نه حکومتی که قدرت های بزرگ به آنها تحمیل کنند. مقامات آمریکا بارها گفته‌اند حل بحران هسته‌ای ایران یکی از اولویت‌های سیاست خارجی آمریکا است، و گرچه دولت آمریکا رسما از تلاش‌های دیپلماتیک برای حل این بحران حمایت می‌کند، اما در میان تحلیلگران سیاسی حتی از امکان حمله نظامی به ایران برای حل مشکلات بحث‌هائی مطرح شده است. در کنار این بحث‌ها، عده‌ای نیز به ضرورت حمایت از جنبش دمکراتیک و حقوق بشر سخن گفته‌اند. مریم احمدی (رادیوفردا): استاد علوم سیاسی در دانشگاه استنفورد آمریکا عباس میلانی اخیرا مقاله‌ای در باره سیاست خارجی آمریکا و آینده دمکراسی در ایران در نشریه Washington Quarterly به چاپ رسانده است که در آن سیاست آمریکا نسبت به ایران را مورد انتقاد قرار می‌دهد. از نظر آقای میلانی، مشکل ابتدائی سیاست آمریکا، تاکتیکی بودن آن است: اینکه از دهه 1970 تاکنون هر سیاستی که سیاستمداران آمریکائی اتخاذ کرده ‌اند تنها تا بحران بعدی دوام آورده و واکنشی منفعلانه نسبت به رویدادها بوده است. آقای میلانی می‌پذیرد که برنامه‌های هسته‌ای ایران به دلایل مختلف، می‌تواند خطرناک باشد. اما اضافه می‌کند که اتحادیه اروپا و ایالات متحده نتوانسته‌اند ایران را به متوقف کردن برنامه‌های هسته‌ای وادار کنند. به نظر عباس میلانی، پاشنه آشیل جمهوری اسلامی دمکراسی است در حالیکه شکست کشورهای غربی در متوقف کردن برنامه‌های هسته‌ای ایران همراه با عملکرد بد اوپوزیسیون ایرانی در این زمینه، برنامه هسته‌ای رژیم جمهوری اسلامی را به گرز هرکول و نقطه قوت آن تبدیل کرده است. برنامه هسته‌ای تنها مسئله‌ای بوده است که رژیم اسلامی طی 15 سال گذشته توانسته با توسل به آن حمایت عمومی را جلب کند. آقای میلانی پیشنهاد می‌کند که برای حل مسئله هسته‌ای، غرب نباید از زاویه قدرت رژیم برخورد کند بلکه باید بر ضعف آن تمرکز نماید. به عبارت دیگر، به رغم همه هشدارها در باره خطر هسته‌ای، کلید حل مسئله هسته‌ای را باید در جنبش دمکراتیک ایران یافت. دمکراسی نقطه‌ای است که در آن منافع مردم ایران و آمریکا به هم پیوند می‌خورد و تجربه‌های گذشته نیز نشان داده است که برای حل مشکلات هسته‌ای با رژیم‌های دمکراتیک بهتر می‌توان وارد تعامل شد تا با رژیم‌های دیکتاتوری. ضمن اینکه در رژیم‌های دمکراتیک، بهتر می‌توان یک گفتمان عمومی در باره مزایا و هزینه‌های واقعی برنامه‌های هسته‌ای به پیش برد. آقای میلانی ضمن بررسی ریشه‌های جنبش دمکراتیک ایران چنین جمع‌بندی می‌کند که رژیم اسلامی به رغم اینکه امروزه با ثبات به نظر می‌رسد، از نظر ساختاری شکننده است و از نظر استراتژیکی بسیار آسیب‌پذیر است، که البته جنبش دمکراتیک، فقط یکی از چالش‌های پیش‌ روی جمهوری اسلامی است. فساد مالی، استبداد، ماجراجوئی در عرصه بین‌المللی به نحور روزافزونی مشروعیت نظام را کاهش می‌دهد و بر قدرت جنبش دمکراتیک می‌افزاید. در عصر دمکراسی و حاکمیت مردم، ریشه ضعف رژیم را می‌توان در این ادعای منسوخ شده دید که مشروعیت خود را الهی می‌داند. عباس میلانی نتیجه می‌گیرد که به دلایل فوق، سیاست خارجی آمریکا باید بر تقویت جوی متمرکز باشد که به جنبش دمکراتیک ایران فرصت شکوفائی و موفقیت بدهد. در مصاحبه‌ای با پاتریک کلاوسن، از پژوهشگران واشنگتنی، از او می‌پرسم تحلیلگران سیاسی و سیاستگذاران آمریکائی تاچه حد در این ارزیابی آقای میلانی سهیم هستند؟ و با توجه به تاکیدی که در ماه‌های گذشته بر برنامه‌های هسته‌ای بوده، آیا تغییری در این مسیر مشاهده می‌کند؟ پاتریک کلاوسن (معاون مرکز مطالعات خاورنزدیک واشنگتن): بله، باید بگویم توافق گسترده‌ای در سطح جامعه پژوهشی وجود دارد در مورد نیاز به کند کردن برنامه هسته‌ای ایران و شتاب دادن به فرآیند دمکراسی در آن کشور. دولت آمریکا هم باید هر آنچه می‌تواند در دو محدوده یاد شده انجام بدهد. کند کردن هرچه بیشتر برنامه هسته‌ای و شتاب بخشیدن به تحول دمکراسی‌خواهی. البته عده‌ای هم بر آن هستند که تحول دمکراتیک تنها در صورتی روی می‌دهدکه روند برنامه هسته‌ای آن کشور کند تر شود. بنابراین باید اولویت را به پرداختن به برنامه هسته‌ای داد. پس پرداختن به برنامه هسته‌ای ایران باید پیش از برخورداری مردم آن کشور از دولتی دمکراتیک باشد و لازم است آمریکا در هر دو حوزه سیاستی داشته باشد. هم در جبهه هسته‌ای و هم در جبهه دمکراسی‌خواهی. جمعی هم مثل آقای میلانی این خوشبینی را دارند که تحول دمکراتیک می‌تواند به نسبت برنامه هسته‌ای با شتاب بیشتری انجام شود بنابراین آمریکا خواهد توانست همه تمرکز خود را بر جبهه دمکراسی‌خواهی بگذارد در آن صورت می‌توان برای برنامه هسته‌ای اولویت کمتری قائل شد. اما به نظر من اغلب دست اندرکاران موسسه‌های پژوهشی، با دیدگاه نخست موافق هستند. مردمی که باور دارند روند تحول دمکراتیک متاسفانه کندتر است از پیشرفت برنامه هسته‌ای. بنابراین آمریکا باید در مسیر کند کردن روند برنامه هسته‌ای گام بردارد ضمن اینکه بر سرعت روند دمکراسی‌خواهی هم بیافزاید. م.ا.: یکی از انتقادهای آقای میلانی از سیاست آمریکا در قبال ایران این است که آمریکا در باره سود و زیان برنامه‌های هسته‌ای با مردم ایران وارد یک گفتمان نشده است. در این باره نظر پاتریک کلاوسن را می‌پرسم. پاتریک کلاوسن: آقای میلانی کاملا درست می‌گوید که به نفع آمریکا است که برای مردم ایران تشریح کند که جنگ‌افزارهای هسته‌ای کمترین مورد استفاده را برای کشور ایران دارد و تنها به سود رژیم ملایان است و اینکه جنگافزارهای هسته‌ای موجب طول عمر حکومت ملاها می‌شود. این سلاح هسته‌ای کمکی به امنیت ملی ایران نخواهد کرد و تنها امنیت ملاها و رژیم آنها را تضمین می‌کند. سخن آقای میلانی در این باره کاملا منصفانه است. م.ا.: می‌پرسم آیا قبول دارید که با یک دولت دمکراتیک بهتر می‌توان در باره برنامه‌های هسته‌ای وارد مذاکره شد؟ پاتریک کلاوسن: قطعا این طور است. در ایران برخوردار از دمکراسی، این بحث جدی مسلما مطرح خواهد شد که این جنگ‌افزار برای چیست. در حالیکه رژیم کنونی می‌ترسد آشکارا در باره آن حرف بزند. وقتی بحث آزاد جریان یابد، که چرا ایران باید جنگ‌افزارهای هسته‌ای داشته باشد، به نظر من اغلب ایرانیان متوجه خواهند شد ایران با هیچ قدرت متخاصمی روبرو نیست که بخواهد به آن حمله کند. جنگ‌افزارهای هسته‌ای سلاح سرخوردگی هستند و تنها کشورهائی به آن دست می‌یازند که با تهدیدهای مرگبار روبرو هستند . اسرائیل که نگران کشورهای عرب پیرامونی بود که می‌گفتند می‌خواهند آن کشور را از صحنه روزگار محو کنند به سلاح هسته‌ای دست یافت. هند به یاد داشت که در سال 1952 ارتش چین چگونه به داخل خاک آن وارد شد و در برابر دفاع در برابر چنان دشمنی، فکر می‌کرد به جنگ‌افزارهای هسته‌ای نیاز دارد. پاکستان هم که مورد تهدید هند بود و بر آن بود که هند در صدد نابودی آن کشور است، فکر می‌کرد که به بمب اتمی نیاز دارد. ایران اما هیچ کدام از این مشکلات را ندارد و سلاح هسته‌ای از دید امنیت ملی ایران بی معنی است و اگر بحثی آشکار و آزاد در ایران انجام شود، به چنان جمع‌بندی مسلما خواهد رسید. م.ا.: کنت پولاک، از مرکز پژوهشی بروکینز، و نویسنده کتاب معمای ایران نیز جنبش دمکراتیک ایران را قابل توجه و یک ایران دمکراتیک را در خاورمیانه بسیار مهم می‌بیند. کنت پولاک (کارشناس مرکز بروکینز): ایران یک جامعه پویا است با بحثی هنوز گسترده و باورنکردنی در رسانه‌ها در میان ایرانیان. این یک پدیده چشمگیر و نمایان در خاورمیانه است و به نظر من اگر ایران به راستی دمکراتیک شود، با یک حکومت دمکراتیک و یک جامعه دمکراتیک تاثیر ثبات بخش آن بر سراسر منطقه بسیار عظیم است و الگوئی می‌شود بسیار مهم برای بقیه منطقه. م.ا.: کنت پولاک درعین حال، با دخالت آشکار در روند دمکراسی‌خواهی در ایران مخالف است و می‌گوید چنین سیاستی نتیجه عکس می‌دهد. کنت پولاک: چنانکه به تاریخ بنگریم، می‌بینیم آمریکا کمترین تاثیرگذاری را بر تحولات سیاسی داخلی ایران داشته است. آمریکا طی 50 سال تلاش کرده بر تحولات سیاسی درون ایران اثر بگذارد و الگوی مستمری که در این باره ایجاد شده، ناامید کننده است. از هرگروهی که آمریکا حمایت کرده، به آن گروه زیان رسانده و من فکر نمی‌کنم این الگو در آینده نزدیک تغییر کند. آرزو دارم رویای ایرانیان به واقعیت بپیوندد و آرزو دارم رژیمی متفاوت را در ایران بر سر کار ببینم که در برابر نیازها و امیدهای ایرانیان پاسخگوتر باشد و قاطعانه بگویم که در برهه‌ای از زمان، این آرزوها تحقق پیدا می‌کند اما به نظر من توان آمریکا در تاثیر گذاری بر این تحول، خوب یا بد، در حدی بسیار اندک است، و در نهایت هم حکومت ایران بر پایه خواست خود ایرانی‌ها تغییر خواهد کرد نه با خواست یا با حمایت آمریکا. من قاطعانه متقاعد شده‌ام که چنانکه آمریکا دست به هر عملی بزند که دخالت در امور داخلی ایران باشد، بدترین سیاست ممکن برای ما خواهد بود و ایرانیان را علیه آمریکا یکپارچه خواهد کرد زیرا ایرانی‌ها یک ایران مستقل می‌خواهند نه ایرانی که آمریکا یا هر قدرت بزرگ دیگر بخواهد به آنان تحمیل کند. م.ا.: در هر صورت آنچه آقای میلانی در ضرورت حمایت آمریکا از جنبش دمکراتیک ایران می‌گوید، به هیچ وجه به معنای آن دخالت مستقیمی نیست که کنت پولاک آن را منفی ارزیابی می‌کند. هفت پیشنهادی که عباس میلانی مطرح می‌کند، در خلاصه‌ترین شکل، بدین قرار است: جایگزین کردن نظام فعلی تحریم‌ها با یک نظام تحریم‌های هوشمند که بیشتر متوجه مقامات جمهوری اسلامی باشد؛ انتشار مربوط به سرمایه‌ها و سرمایه‌گذاری‌های سران جمهوری اسلامی در خارج از کشور؛ تاکید آمریکا بر حمایت از مردم ایران، به رغم هرگونه تغییر در مناسبات دیپلماتیک و اقتصادی با ایران؛ عدم حمایت مالی از گروه‌های اوپوزیسیون؛ لغو قوانینی که توانائی‌ها و امکانات هنرمندان ایرانی را محدود می‌کند؛ اقدامات دوستانه به نفع مردم ایران، نظیر کاری که آمریکا در کمک به مردم زلزله‌زده بم انجام داد؛ و تسهیل مقررات روادید برای دانشجویان یا متقاضیان تحصیل در آمریکا.
XS
SM
MD
LG