(rm) صدا | [ 6:03 mins ]
فيلم خواستگاران يكي از نخستين فيلم هاي ايراني كه بعد از انقلاب در خارج از كشور ساخته شد، از روز سه شنبه به صورت DVD مجددا در آمريكا توزيع شد. اين فيلم كه هجده سال پيش با سرمايه اندكي در نيويورك ساخته شد، از نخستين فيلم هايي بود كه به موضوع زن ايراني بعد از انقلاب و حجاب مي پرداخت. قاسم ابراهيميان در مصاحبه با راديو فردا مي گويد: اين فيلمنامه را بر اساس دو خبر كه در روزنامه خواندم، نوشته شد، یکی دستگیری گروهی ایرانی که در آپارتمان خود گوسفند ذبخ کرده بودند و دیگری خبر مرگ زنی که برای آمدن به آمریکا در چمدان پنهان شده بود. آقاي ابراهيميان مي گويد بعد از يازده سپتامبر و مسائلي كه در دنيا اكنون مي گذرد، فكر مي كنم اين فيلم که به برخورد فرهنگها می پردازد، پرمعنی تر شده است. فيلم «خواستگاران» يکي از نخستين فيلمهاي ايراني که بعد از انقلاب در خارج از کشور ساخته شد، امروز، سهشنبه، به صورت DVD مجددا از سوي کمپاني پخشکننده First Run Features در آمريکا توزيع ميشود. چنانکه کارگردان اين فيلم آقاي قاسم ابراهيميان در مصاحبه با همکار ما در نيويورک، بهنام ناطقي، توضيح ميدهد، به خاطر 11 سپتامبر و برخورد جهاني با تروريسم اسلامي، اين فيلم که موضوع برخورد فرهنگها در محور قصه آن است، بعد از 18 سال هنوز تازگي خود را حفظ کرده است.
بهنام ناطقي (راديو فردا): فيلم خواستگاران که در سال 1987، يا 18 سال پيش، با سرمايه اندکي در نيويورک ساخته شد، از نخستين فيلمهائي بود که به موضوع زن ايراني بعد از انقلاب و حجاب ميپرداخت. فيلم چند ايراني را نشان ميدهد که براي استقبال از يک بازرگان سنتي، برهاي را برای قربانی کردن به آپارتمان خود ميبرند اما حاجي در فرودگاه مدتي همسر چادرياش را گم ميکند.
ذبج اسلامی بره در آپارتمان، پلیس ضدتروریسم را به آنجا میکشاند و حاجی تازه ازدواج کرده جان خود را از دست میدهد.
فيلم خواستگاران، بعد از نمایش در دوهفته کارگردانان در جشنواره سينمائي کن، با موفقت در آمريکا توزيع شد و در بيش از 600 سينما به نمايش در آمد و نقدهاي ستايشآميزي از منتقدهاي آمريکا گرفت. منتقد ديلينيوز نيويورک نوشت اين فيلم ميتواند خود آلفردهيچکاک را قلقلک بدهد و منتقد نيوزدي آن را فيلمي بانفوذ و خوشپرداخت در باره ناهمگوني و سوءتفاهمهاي فرهنگي دانست و منتقد لس آنجلس تاميز پرداخت ماهرانه آن را ستايش کرد.
بعد از مرگ شوهرش، قهرمان فيلم خواستگاران، زن چادري جواني که در نيويورک تنها مانده، با خواستگاري پياپي همکاران و دوستان او روبرو ميشود.
قهرمان اين فيلم، که هنرپيشه زيبا و نوآمدهاي به نام پوران اسرافيلي نقش او را بازي ميکند در جريان داستان پيچيده و طنزآلود فيلم، خواستگاران خود را پشت سر ميگذارد و نابود ميکند و در آخرين صحنه فيلم او را ميبينيم که با لباس امروزي و اميد بسيار، به تنهائي به سوي سرنوشتي تازه در جامعه جديد گام بر ميدارد.
آقاي قاسم ابراهيميان، در مصاحبه با راديوفردا ميگويد:
قاسم ابراهيميان (کارگردان فيلم خواستگاران، نيويورک): من اين فيلم سينمائي را براساس دو نوشته که در روزنامه خواندم درست کردم که يکي از آنها در باره يک گوسفندکشي بود در يک آپارتمان، و اين واقعا اتفاق افتاده بود. واقعه دوم در باره يک خانم ايراني بود که مسافرت ميخواهد بکند از اروپا به آمريکا و شوهرش او را در يک چمدان ميگذارد و اين خانم متاسفانه در اين جريان از بين ميرود. بر اساس اين دو سوژه که در روزنامه خواندم اين فيلمنامه را نوشتم و فيلم را به صورت خيلي مستقل زديم، فيلمي بود کمخرج و مستقل واينها.
امروز، سه شنبه، بعد از آنکه 10 سال در دسترس نبود، DVD فيلم خواستگاران در آمريکا انتشار پيدا ميکند. آقاي ابراهيميان ميگويد:
قاسم ابراهيميان: اين کپي، به خاطر اينکه DVD آمده بيرون و اينها، خوب، يک بازبيني ديگر است و يک نگاه دوباره است به اين فيلم بعد از اين که اين فيلم از انتشار خارج بود براي مدت زيادي، در حدود 10 سال، اين است که کمپاني فيلم را به صورت DVD در آورده.
ب.ن.: وقتي به اين فيلم که 18 سال از ساختن آن گذشته نگاه ميکنيد، چه حسي داريد؟
قاسم ابراهيميان: بعد از 11 سپتامبر، بعد از مسائلي که در دنيا الان ميگذرد، فکر ميکنم اين فيلم از نظر زماني حتي با مسميتر شده، به خاطر اينکه مسائل فرهنگي است بيشتر تا مسائل سياسي، و چون فرهنگها همديگر را نميفهمند، کار به سوءتفاهم کشيده ميشود و فرهنگها همديگر را نابود ميکنند. نگرش من در اين فيلم يک نوع حالت کمدي سياه بود، طنزي که دوپهلو است و فکر ميکنم آن يک مقدار زمان اين فيلم را طولانيتر کرده از نظر تاريخ مصرف آن و فکر ميکنم براي من جالب بود که دو مرتبه DVD اين فيلم بيايد و دو باره عرضه بشود.
ب.ن.: فيلم خواستگاران يکي از نخستين فيلمهاي ايراني بعد از انقلاب بود که به صراحت به موضوع حجاب زنان پرداخت. در صحنهاي از فيلم، يکي از دوستان شوهر مرده قهرمان فيلم، او را به خاطر اينکه بدون حجاب در نيويورک به خيابان رفته است سرزنش ميکند.
قاسم ابراهيميان: مسئلهاي که براي من خيلي جالب بود، مسئله چادري شدن وچادري بودن بود و مسئله اين که فرهنگي که اين را قبول کرده، آيا در مکان ديگري، با يک نوع برخورد فرهنگي ديگري آيا ميتواند قابل قبول باشد؟ و بعد، اين دگرديسي اين زن. اين خانم با شوهري ازدواج ميکند که در آمريکا زندگي کرده، آمريکا را نميشناسد، انگليسياش خوب نيست و به خاطر اين که يک حاجي است که ميآيد و ميرود و در کارهاي صادرات و واردات و اينهاست، اين آدم يک مرتبه با اين زن که وارد اينجا ميشود، چون اين زن از نسل جديدتري است يک چيزهاي سنتي را نميتواند قبول کند و خوب ميبيند که مردم چه چوري به او نگاه ميکنند وقتي با پوشش ميرود بيرون، به خاطر حجابش، يک حالت ترس و وحشت و نااطميناني دارد درکارش در راه رفتنش، و اين کم کم مجبورميشود براساس تصادفي که در فيلم اتفاق ميافتد و شوهرش از بين ميرود، به يک نوع استقلال ميرسد ولي دست خودش نبوده، دست يک جريان ديگر است که به يک نوع استقلال ميرسد و تصميم ميگيرد که با اين حجاب روبرو شود و خود را به طريقي آزاد کند. خوب، اين يک سفرنامه است درحقيقت، يک سفر ميخواهد، يک دگرديسي ميخواهد. اين زن به نوعي دگرديس ميشود و به نوعي تبديل ميکند خودش را به يک زن مدرن و به يک زني که بايد اينجا زندگي کند و با مسائل اينجا روبرو شود.