(rm) صدا | [ 5:25 mins ]
یک مجری برجسته و فوقالعاده محبوب برنامههای روزانه تلویزیون در آمریکا، خانم اوپرا وینفری Oprah Winfrey بیستمین سالگرد برنامه خود را با انتشار یک مجموعه DVD از لحظات به یادماندنی بیست سال اخیر جشن گرفت و به طوریکه مطبوعات عمده آمریکا مینویسند، شکوه و زرق و برق مراسم این سالگرد و تلاش آشکار خانم وینفری و موسسات وابسته به او برای تجلیل از او، در مقابل خدمات او و تاثیری که برجامعه آمریکا داشته است، ناچیز است. علاوه بر انواع موسسات خیریه و اشخاص نیازمند که از طریق خانم اپرا وینفری کمک های قابل توجه دریافت کردند، خانم وینفری با باشگاه کتاب خود در صنعت انتشارات در آمریکا انقلاب کرد و مجله ماهانه او به صدها هزار خواننده درس امیدو خودسازی می دهد. بهنام ناطقی (رادیوفردا، نیویورک): مجری 51 ساله برنامه های روزانه گپ دوستانه در تلویزیون اوپرا وینفری را روزانه میلیونها نفر تماشا میکنند. بیست سال پیش خانم وینفری نخستین برنامه سراسری خود را با این جملات شروع کرد.
صدای اوپرا
در این مدت، خانم وینفری بارها در برابر دوربین تلویزیون از تلاش خود برای کم کردن وزن سخن گفته است، با صدها چهره مشهور سینمائی و تلویزیونی و حتی سیاسی از جمله روسای جمهوری و بانوان اول آمریکا، مصاحبههای اشکانگیز پخش کرده است، گریه میلیونها نفر را به خاطر کارهای حیرتانگیز خیریه در آورده است و با احداث یک امپراطوری مطبوعاتی رادیوتلویزیونی، برای خودش میلیاردها دلار – بله، میلیاردها دلار -- و برای صدها کارمند و همکارش میلیونها دلار پول ساخته است. خانم وینفری در باره برنامه خود میگوید این برنامه به مراتب از یک برنامه تلویزیونی فراتر رفت و تصور مردم از برنامه تلویزیونی و آنچه میتواند انجام دهد را دگرگون کرد.
در جشن تولد 50 سالگی خانم وینفری، نلسون ماندلا صحبت کرد و دهها چهره بینالمللی آواز خواندند و حتی اشک ریختند. منتقدان میگویند این همه زرق و برق، تصاویراوپرا در میان گلهای ارکیده، تصاویر او به روی آبنباتهای کیک تولد، و این همه خودستائی و شکوه و جلال، برای ستایش از این شخصیت، که در حال ساختن خود، زندگی میلیونها انسان دیگر را دگرگون کرد، کافی نیست.
خانم اوپرا وینفری فرزند یک خانواده سیاهپوست و بیچیز ایالت میسیسیپی است که در سال 1973 در 19 سالگی در یک تلویزیون محلی شهر نشویل Nashville تنیسی Tennessee شغل کوچکی یافت به عنوان خبرنگار. خانم وینفری اخیرا فاش کرد وقتی در شیکاگو مجری یک برنامه تلویزیونی روزانه موفق بود، شبی با منتقد مشهور فیلم آقای راجر ایبرت، که او هم اهل شیکاگو است، شام میخورد و از او شنید که میتواند با پخش سراسری برنامهاش ثروت بدست بیاورد.
سراسری شدن برنامه او نه تنها برایش ثروت اندوخت و تماشاگر جلب کرد، بلکه اوپرا، از طریق امپراطوری مددکاری و انتشاراتی خود، منشاء خدمات اجتماعی و فرهنگی متعددی شده است.
بارها میهمانان برنامه او نیازمندانی بودند که در برابر چشمان ذوقزده اوپرا، به آرزوی خود رسیدند، از جمله یک بار به 273 تماشاگر حاضر در استودیو که در نامههائی از اتوموبیلهای خراب و فقر نالیده بودند، نفری یک اتوموبیل شوروولت نو هدیه داد. او برای انواع خیریهها پول جمع کرده است از جمله خیریههائی که اسم آنها را کسی نشنیده است، نظیر موسسهای استرالیائی که با کمک یک پزشک فداکار، از طریق دهها هزار عمل جراحی، بیماری رایج بعد از زایمان زنان در اتیوپی را درمان میکند و به کمک اوپرا به میلیونها دلار اعانه دست یافت.
یکی از معروفترین خدمات فرهنگی اوپرا وینفری، باشگاه کتابی است که او در سال 1996 به راه انداخت که در صنعت انتشارات در آمریکا انقلاب کرد. کتابی که اوپرا در یک segment چنددقیقهای برای خواندن به بینندگان خود توصیه میکند، میلیونها نسخه میفروشد . کار او باعث شد که کتابهائی که نمیتوانستند بیش از 20 هزار جلد بفروشند به فاصله یک هفته به فروشهای چند میلیونی دست یافتند و نویسندگان بسیاری از این طریق خواننده عام یافتند. از دیگر پروژههای موفق او مجله ماهنامه O است: مجلهای در باره خودسازی و امید به زندگی، که تمام شمارههای آن با عکس چهره خود او تزئین میشود.
خانم وینفری در یک سری برنامه تلاشهای خود برای کم کردن وزن را روی تلویزیون آورد و موفق شد سی کیلو وزن کم کند، و الهام بخش زنانی شدکه از اضافه وزن رنج میبردند.
چنانکه نیویورک تایمز در مقاله ستایشآمیزی از خانم وینفری یادآور میشود، موقعی که خانم وینفری برنامه تلویزیونی روزانه خود را سراسری کرد، یعنی سال 1984، موفقترین چهره برنامه روزهای تلویزیون مجریای بود به نام فیل داناهیو که زنها احساس میکردند آنها را درک میکند. اما خانم وینفری با عریان کردن روحیات زنان، با درمیان گذاشتن نارسائیها و چالشها و ناکامیهای زندگی خود، به رنجکشیدن و تلاش کردن و حتی شکست خوردن در زندگی، شرف بخشید و با این کار خود، میلیونها زن را به تلاش برای خودسازی و آینده سازی وادار کرد. به قول الساندرا استنلی، منتقد تلویزیونی نیویورک تایمز، او هرگز ماموریت پیامبرگونهای که برای خود احساس میکند را پنهان نکرده است.