(rm) صدا | [ 4:25 mins ]
انتصاب عباسعلی عمید زنجانی به ریاست دانشگاه تهران، اعتراض گسترده دانشجویان و استادان دانشگاه را برانگیخت. آقای مهدی زاهدی، وزیر جدید علوم، سنت انتخابی بودن رئیس دانشگاه را شکست و برای اولین بار در تاریخ ایران یک روحانی فاقد تحصیلات دانشگاهی را به ریاست دانشگاه تهران منصوب کرد. هفته گدشته با انتشار کتاب های «حسین کرد شبستری»، «ملک جمشید»، «شیرویه نامدار» و «مختار نامه» چهار قصه معروف فرهنگ مردم در قالب متونی پیراسته در دسترس پژوهشگران قرار گرفت. «کاوه آهنگر و درفش كاويانى» اثر آرتور كريستين سن که ترجمه فارسی آن هفته گذشته منتشر شد، مرجعی است معتبر در باره یکی از مهم ترین اسطوره های ایران. فرج سرکوهی (رادیوفردا، مونیخ): انتصاب عباسعلی عمید زنجانی به ریاست دانشگاه تهران هفته گذشته نشانهای آشکار از شکست شعار«وحدت حوزه و دانشگاه» ارزیابی شد. هدف اعلام شده این شعار آشتی دادن دین و علم، تلقیق سنت های آموزشی حوزه با شیوههای مدرن دانشگاهی و تربیت متخصصان متعهد بود.
در تحقق این اهداف تدریس دروس دینی در دانشگاه ها اجباری شد و روحانیون حوزوی بر کرسی استادی دانشگاه تکیه زدند. اما به رغم کوشش های بسیاری که با سرکوب استادان و دانشجویان، اختناق علمی و سیاسی و پلیسی کردن فضای دانشگاه همراه بود، وحدت حوزه و دانشگاه رخ نداد و پس از چالش های بسیار در چند دهه گذشته، با انتصاب یک روحانی به ریاست دانشگاه، به جای وحدت حوزه و دانشگاه، حوزه دانشگاه را بلعید.
انتصاب یک روحانی فاقد مدارک دانشگاهی به ریاست قدیمیترین نهاد آموزش عالی کشور اعتراض گسترده دانشجویان و استادان دانشگاه را برانگیخت. رئیس سابق دانشگاه تهران را هیات علمی این دانشگاه برگزیده بود، اما آقای مهدی زاهدی، وزیر جدید علوم، سنت انتخابی بودن رئیس دانشگاه را شکست و برای اولین بار در تاریخ ایران یک روحانی را به ریاست دانشگاه منصوب کرد. در حالی که 29 رئیس قبلی دانشگاه تهران دارای مدارک عالی دانشگاهی و تالیفات علمی بودند، رئیس جدید فاقد مدارک دانشگاهی است و پیش از این رئیس كميته انقلاب بخشی از تهران، نماينده دوره سوم مجلس شوراى اسلامى، عضو کمیته بازنگری قانون اساسی، دانشيار حقوق اسلامی دانشکده حقوق و عضو هیات امنای کتابخانه این دانشکده بود که چندی پیش در آتش سوزی نابود شد. کتاب «مبانی انقلاب اسلامی» در توجیه نظریه ولایت فقیه، که تدریس آن در دانشگاه اجباری است، مهم ترین نوشته او است.
در فرهنگ عامیانه ایرانی قصه پیشینهای کهن دارد. نسلهای قدیمیتر با نقل نقالان و قصههای مادران و مادر بزرگان خود با گنجینه ادبی فرهنگ عام آشنا میشدند و نسلهای چند دهه اخیر به دلیل رواج رسانههای مدرن از قصههای عامیانه کهن بیبهره ماندند. تصحیح و انتشار قصه های عامیانه کهن، سنتی که دکتر پرویز خانلری با تصحیح و انتشار سمک عیار و دکتر محمد جعفر محجوب با تصحیح و انتشار امیر ارسلان نامدار پی نهادند، گامی است جدی در انتقال فرهنگ کهن به معاصران.
هفته گدشته با انتشار کتاب های «حسین کرد شبستری»، «ملک جمشید»، «شیرویه نامدار» و «مختار نامه» چهار قصه معروف فرهنگ مردم در قالب متونی پیراسته در دسترس پژوهشگران قرار گرفت. قصههای عامیانه کهن گنجینهای غنی از آداب و رسوم و سنت های مردمی و ضربالمثل های قدیمی را در بر دارند و در پژوهش های مردم شناسی، فرهنگ شناسی و تاریخ داستان مراجعی با ارزش به شمار میروند.
«کاوه آهنگر و درفش كاويانى» اثر آرتور كريستين سن که ترجمه فارسی آن هفته گذشته منتشر شد، مرجعی است معتبر در باره یکی از مهم ترین اسطوره های ایران. آرتور کریستن سن متخصص برجسته عصر ساسانی محققی معتبر بود و کتاب تاریخ ساسانیان او هنوز از مراجع مهم تاریخ ایران است. اسطوره کاوه آهنگر از بحث انگیزترین اساطیر ایرانی است. برخی قدمت این اسطوره را به دوران هخامنشیان می رسانند و برخی چون کریستن سن در این کتاب بر آن اند که این اسطوره به دوران ساسانیان خلق شده است. «کاوه آهنگر و درفش كاويانى» را منيژه احدزادگان آهنى به فارسى ترجمه کرده است.