لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ تهران ۱۲:۲۶

مجله: پیامد سقوط هواپيماي C-130 و ضرورت تشکیل کمیته حقیقت یاب، نظرات هماهنگ كننده امور زنان در وزارت امور خارجه آمريكا درباره حقوق زن و ملزومات دموکراسی در عراق


(rm) صدا | [ 25:31 mins ]
در آغاز برنامه اين هفته «مجله دموكراسي و حقوق بشر» چند خبر از نقض حقوق بشر در ایران را مي شنويم. در پی سقوط هواپيماي C-130 ابعاد مساله فراتر از مرزهاي روزنامه نگاري رفت و بحث هاي متفاوتي را برانگيخت. ماشاءلله شمس الواعظين در مصاحیه با رادیو فردا مي گويد: انجمن صنفي روزنامه نگاران و انجمن دفاع از آزادي مطبوعات خواستار تشكيل يك كميته حقيقت ياب با مشاركت روزنامه نگاران و نمايندگان رسانه هاي گروهي است. انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه امير كبير در اطلاعيه اي گفت: انداختن مسئوليت اين حادثه به گردن آمريكا به خاطر تحريم ها يك فرافكني مضحك است: (مصاحبه با مسعود دهقان از اعضاي انجمن). فعالان ايراني دفاع از حقوق بشر خواستار تلاش هاي بيشتر براي محكوم كردن جمهوري اسلامي در كميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد شدند: (مصاحبه با حسين ماهوتي ها). در این قسمت از برنامه، بخش دوم مصاحبه با شارلوت پونتیچللی هماهنگ كننده امور زنان در وزارت امور خارجه آمريكا پحش می شود. در بخش پایانی مجله امشب عباس ميلاني استاد دانشگاه در استنفرد در مصاحبه با رادیو فردا درباره شرايط برقراري دموكراسي در يك جامعه سخن می گوید. مهديه جاويد و مسعود ملك (راديو فردا): اعتصاب غذاي زندانيان سياسي در زندان رجايي شهر كرج وارد چهارمين هفته خود شد. فريد مدرسي، عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت به اتهام اقدام عليه امنيت ملي از طريق برگزاري تجمع در اعتراض به حكم اعدام هاشم آغاجري به هشت ماه حبس تعليقي محكوم شد. به گزارش سازمان عفو بين الملل، چهار روشنفكر عرب در خوزستان كه ماه گذشته در اهواز و در رابطه با تظاهرات عيد فطر بازداشت شدند، همچنان در بازداشت به سر مي برند. نشريه نامه به دليل چاپ مطالبي درباره برنامه هسته اي ايران از وزارت ارشاد براي دومين بار تذكر دريافت كرد. مديران مسئول نشريات خورشيد نيمروز، سينماي امروز و كارنامه مجرم شناخته شدند. سردبير نشريه دانشجويي سپيده دانشگاه صنعتي اميركبير با شكايت سپاه پاسداران به دادسراي كاركنان دولت احضار شد. مريم احمدي (راديو فردا): احضار، محاكمه و محكوم كردن روزنامه ها و روزنامه نگاران اين هفته هم برغم سانحه هوايي كه از ميان خبرنگاران، روزنامه نگاران، فيلمبرداران و عكاسان حدود 70 قرباني گرفت و جامعه خبرنگاري ايران را سوگوار كرد، ادامه داشت. ولي به هر حال سقوط هواپيماي C-130 و ابعاد مساله فراتر از مرزهاي روزنامه نگاري رفته و بحث هاي متفاوتي را برانگيخته است. ماشاءلله شمس الواعظين در اين باره مي گويد: ماشاءلله شمس الواعظين: سطح بحث هايي كه در ايران در مورد سقوط اين هواپيما دارد صورت مي گيرد، كاملا با يكديگر متفاوت است. هر گروهي براي خودش از منظر خودش و شناخت خودش نسبت به اوضاع موضع مي گيرد. آنچه كه انجمن صنفي روزنامه نگاران ايران و انجمن دفاع از آزادي مطبوعات روي آن پافشاري كردند، در آغاز و پيش از هر چيزي تشكيل يك كميته حقيقت ياب با مشاركت روزنامه نگاران و نمايندگان رسانه هاي گروهي براي ارزيابي دو علت است. يكي علت تجمع اين همه روزنامه نگار و گزارشگر و عكاس براي يك پرواز داخلي. چه كسي اين تصميم را گرفته كه اين تجمع را با اين حجم انجام دهد و دوم در مورد علل واقعي سقوط اين هواپيما به ويژه با توجه به خبرهايي كه داشتيم مبني بر تغيير كادر پروازي و تغيير خلبان آن و اعلام قبلي داشتن نقص فني اين هواپيما. اعلام اين به افكار عمومي براي روشن كردن عوامل سهل انگار در اين زمينه و سپس به مجازات رساندن آنها به منظور جلوگيري از تكرار چنين فجايعي. اين يك سطح بحث اين است و ما اين را دنبال خواهيم كرد و تاكنون واكنش مساعدي از سوي مقامات دولتي و حكومتي به اين خواسته اتحاديه روزنامه نگاران نشده. ولي سطح ديگر بحث هم در ايران در حال شكل گيري است. مي توانند عوامل حكومتي در آن هم مشاركت كرده باشند. از جمله كه من شنيدم آقاي خاتمي هم چنين موضعي گرفته يا تمايل به اتخاذ چنين موضعي دارد و آن اين است كه كشورهاي غربي و مشخصا ايالات متحده كه ناوگان هوايي ما عمدتا ساخته شده در آن كشور است، بايد به لحاظ انساني و مسائل انساني، مسائل انساني را از مسائل سياسي جدا كنند و تحريم اعطاي قطعات مربوط به ناوگان هوايي مدني را از مسائل سياسي و خصومت ها و تضادها و مخالفت ها با دولت جمهوري اسلامي تفكيك كنند و آنچه كه در پي زلزله بم اتفاق افتاد و يك مدتي را جرج بوش براي رفع تحريم ايران تصميم گرفت، اين را تمديد كنند، به ويژه در بخش مربوط به ناوگان هوايي. اين بحث هم دارد در ايران شكل مي گيرد. من معتقدم وجود اين بحث ها مفيد است در كشور، ولي در مجمع ما تاكنون و تا اطلاع ثانوي، حكومت و مسئولان ذيربط را در ارتباط با ترابري هوايي را مسئول سقوط و سهل انگاري آنها را عامل اصلي اين سوانح و سوانحي از اين دست مي دانيم. م . ا: انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه امير كبير در رابطه با سقوط هواپيماي سي 130 اطلاعيه اي منتشر كرده كه در آن گفته شده انداختن مسئوليت اين حادثه به گردن آمريكا به خاطر تحريم ها يك فراكني مضحك است. وقوع اين فجايع نتيجه همان سياست هاي نابخردانه و غيرقابل اجراي دولتمردان و رهبران حكومت اسلامي است كه با طرح شعارهاي غيرممكن و غيرديني محو استكبار از عالم و مبارزه يك تنه با امپرياليسم آمريكا بدون داشتن كوچكترين توانايي علمي و تكنيكي، چنين هزينه هاي سنگيني را بر ملت مظلوم و نجيب ايران تحميل مي كنند. انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اميركبير در ادامه اطلاعيه افزود: راه برون رفت از بحران، عاقلانه نگريستن به عرصه سياست و بخصوص سياست خارجي و تصحيح رفتارها است. مسعود دهقان از اعضاي انجمن اسلامي دانشگاه اميركبير مي گويد: مسعود دهقان: ما اعتقاد كليمان اين است كه منافع ملي بر اساس يك سري اصول مشخصي كه اينها قائل بر ايدئولوژي و نگاه هاي شخصي و يا گروهي يك عده از افراد در يك حكومت باشد، نمي تواند منافع ملي يك كشور باشد. منافع ملي كشور اصول مشخصي هستند كه توسط مردم آن كشور به صورت واضح و مشخص مورد تاييدشان است. اصولي مانند استقلال، آزادي، حفظ تماميت ارضي، اينها اصولي است كه مورد تاييد تمامي مردم ايران است و مردم ايران بارها و بارها طي ساليان گذشته هميشه سعي كردند اين مسائل را اين اصول را در ذهن خودشان داشته باشند و براي اين مساله هزينه هاي بسياري هم دادند، كما اين كه در جنگ تحميلي هشت ساله با عراق به نظر من يك شاهدي بر مدعا خواهد بود. اما آن نگاهي كه متاسفانه در اين سالها در مملكت ما وجود داشته، اين نيست كه بر مبناي اين اصول مشخص استقلال، آزادي، حفظ تماميت ارضي نگريسته شود. بر مبناي يك سري ايدئولوژي ها، مسائل خودساخته، اين كه بتوانند فشارهايي را بر ابرقدرت هاي جهان وارد كنند، از گروه ها و افراد خاص، اقداماتي را انجام دادند كه اينها عملا در تعارض با منافع ملي بوده. بحث اين هواپيما هم به نظر من يك شاهد ديگر بر اين مدعا مي تواند باشد. جمهوري اسلامي توسط آمريكا مورد تحريم قرار گرفته و اقلام و لوازم يدكي لازم را براي خريد هواپيماهاي لازم يا خريد قطعات لازم را نمي تواند تهيه كند. چاره اين يك چيز مشخصي است و اين كه اين آقايان بيايند يك تعريف مناسب از منافع ملي براي خودشان در نظر بگيرند و براي مردم هم عرضه كنند و آن زمان نظر مردم را بپرسند و بپذيرند. م . ا: روز دهم دسامبر روز جهاني حقوق بشر بود. فعالين ايراني دفاع از حقوق بشر به مناسبت اين روز، اطلاعيه اي منتشر كردند كه در آن با ارائه گزارش از موارد نقض حقوق بشر، در يك فاصله زماني هفت ماهه، گفته شده نقض حقوق بشر در ايران امري خودسرانه و سازمان يافته است. بنابراين فعالان ايراني دفاع از حقوق بشر خواستار آن شدند كه براي محكوم كردن جمهوري اسلامي در كميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد، تلاش هاي بيشتري به عمل آيد. ماه گذشته ايران به دليل نقض حقوق بشر در مجمع عمومي سازمان ملل محكوم شد. در مصاحبه با حسين ماهوتي ها از فعالين ايراني دفاع از حقوق بشر در كانادا پرسيدم محكوميت ايران در كميسيون حقوق بشر، علاوه بر اين كه سبب تعيين يك گزارشگر ويژه مي شود، چه تفاوتي با محكوميت در مجمع عمومي دارد. حسين ماهوتي ها: در مجمع عمومي محكوميت يك امر خيلي اخلاقي و معنوي است، ولي اجباري نمي آورد و مساله بخصوصي را ايجاد نمي كند. ولي در كميسيون بعد از محكوميت، ناظر ويژه انتخاب مي شود و در آنجا خواسته مي شود كه شما برنامه تان چگونه است كه وضعيت بهتر شود. يعني حكم دانش آموزي را دارد كه رفوزه مي شود و بعد بايد برنامه خودش را بدهد كه چطور مي خواهد درس بخواند كه سال ديگر قبول شود و خواسته ما هم همين است. اين كه ابتدا مشخص شود از كجا داريم حركت كنيم. نقطه حركت، رفوزگي كارنامه رعايت حقوق بشر در ايران توسط جمهوري اسلامي و سپس كه اين مساله مشخص شد، تمام مذاكراتي كه در محدوده مساله حقوق بشر با جمهوري اسلامي مي شود، از اين نقطه شروع مي شود. الان نقطه شروع حركت ها مشخص نيست كجا است. از يكسو مي گويند رعايت حقوق بشر كنيد، از سوي ديگر محكومش نكردند. خب اين حكم دانش آموزي را دارد كه به هر صورتي كه توانسته خودش را كشيده بالا و دليلي هم نمي بيند كه درسش را بيشتر بخواند تا قبول شود. بايد از نقطه حركت و مذاكراتي كه با جمهوري اسلامي مي شود، از اول ابتدا مشخص باشد كه شما رعايت حقوق بشر را نمي كنيد، محكوم هستيد و به خاطر اين كه قبولي داشته باشيد، بايد يك سري كارهايي را انجام دهيد كه آن كارها هم رعايت اصول حقوق بشر است و بالاخره بايد تضمين هايي را بدهد و مسائلي را رعايت كند كه اين قدم مثبتي مي تواند باشد. م . ا: هفته گذشته بخش اول مصاحبه با شارلوت پونتیچللی هماهنگ كننده امور زنان در وزارت امور خارجه آمريكا را شنيديم. شارلوت پونتيچللي پيش از قبول اين پست، در آوريل 2003 هم در زمينه مسائل زنان فعال بود. اما علاوه بر اين تدوين كننده و مجري چندين طرح براي كمك به نيروهاي دموكراتيك در بالكان پس از تجزيه يوسگلاوي بود. در بالكان خانم پونتيچللي در كنار يك سازمان غيردولتي كار مي كرد: «موسسه جمهوري خواه بين المللي» كه درگير پروژه برقراري دموكراسي در كشورهاي حوزه بالكان بود. كار گروه خانم پونتيچللي آشكار كردن موارد نقض حقوق بشر بود، چه داخل و چه خارج از دولت. وي كار خود در آن روزها و نفس وارد شدن به پروسه برقراري دموكراسي در بالكان را يكي از چالش هاي زندگي خود مي داند. از او مي پرسم با توجه به آن تجربه فكر مي كنيد چه توصيه اي براي نيروهاي دموكراتيك ايران داريد؟ شارلوت پونتيچللي: به خاطر مي آورم يك زن جوان در بالكان در آن زمان در پاسخ به اين سئوال من كه اوضاع چطور است گفت: يوگسلاوي همچون ظرفي بر روي آتش است، درون آن ذرت است و درش نظام ديكتاتوري سفت و سخت بسته بوده است. وقتي آزادي از راه مي رسد و آن در كنار مي رود، ذرت هاي تفت ديده تا مدتي به جهات مختلف پراكنده مي شود. مدتي طول مي كشد تا ما امور را در مسيري درست اندازيم. فكر مي كنم نيروهاي فعال در ديگر مناطق مي توانند از اين تجربه درس هايي بگيرند. م . ا: به نظر شما حادترين مشكلات زنان كدام ها هستند و به عقيده شما اولويت با كدام است؟ شارلوت پونتيچللي: حادترين مشكل در هر كشوري كه حقوق بشر و آ‍زادي هاي اساسي وجود ندارد و متاسفانه مي توانيم ايران را هم در اين دسته از كشورها قرار دهيم، زماني خودنمايي مي كند كه صداها خاموش هستند و حق مشاركت نفي شده. در اين حالت و در رابطه با زنان بايد گفت وقتي زنان حق مشاركت كامل در فرايند سياسي را نداشته باشند، آن فرايند سياسي هرگز موفق نخواهد بود. همين موضوع در مورد مشاركت اقتصادي هم مصداق دارد. دريغ داشتن فرصت ها از زنان بدترين نوع نقض حقوق بشر است. م . ا: اولين شرط براي كسب حقوق، آزادي بيان است. وقتي آزادي بيان وجود نداشته باشد، چگونه مي توان طلب حق كرد؟ شارلوت پونتيچللي: اين نكته مهمي است. در دو سال گذشته براي من جالب بوده كه زنان عراقي در دو سال گذشته چه خبرنگار بودند، در عرصه سياست كار مي كردند يا كارآفرين بودند، در پاسخ به اين سئوال كه از نظر شما بزرگترين تغييري كه در مقايسه با دوران صدام مي بينيد، چيست، به رغم مشكلاتي كه در عراق با آن روبرو هستند، مي گويند: حالا ما مي توانيم اميد داشته باشيم، مي توانيم عقايدمان را بيان كنيم، مي توانيم درباره اعتقادات سياسي خود حرف بزنيم. اما راه هاي زيادي براي شناختن حقوق خود وجود دارد. واقعا برايم جالب است كه از طريق اينترنت چه مقدار خبر درباره ايران به ما مي رسد. بخصوص درباره زنان، جوانان و اين كه برغم چالش هاي موجود، چقدر براي كسب حقوقشان تلاش مي كنند. بنابراين حتي وقتي كه فشارهاي دولتي زياد است، براي رساندن پيام راه هاي متعددي وجود دارد. ما به پيام هايي كه دريافت مي كنيم گوش مي كنيم. در اين دنياي اينترنت، خفه كردن صداهايي كه ديكتاتورها قبلا در دوران پرده آهنين و جنگ سرد مي توانستند خفه كنند، ديگر امكان ندارد. م . ا: در ميان كشورهاي جهان شايد كمتر كشوري باشد كه در آن به اندازه ايران زنان اعدام شده يا زنداني شده باشند. با توجه به تعداد زنان مبارز در ايران، چه پيامي براي آنها داريد؟ شارلوت پونتيچللي: فكر مي كنم از آنجا كه من توسط پرزيدنت بوش براي اين پست مهمي كه در وزارت امور خارجه براي دفاع از حقوق زنان هست انتخاب شده ام، بهتر است آنچه را كه پرزيدنت بوش در دومين مراسم سوگند خود به صراحت گفت، تكرار كنم. او گفت: «آنجا كه استبداد و فشار وجود دارد، ما برخواهيم خواست و وقتي مردم آن كشورها براي كسب حقوق خود به پا خيزند، ما هم در كنار آنها خواهيم ايستاد. وقتي سركوب وجود داشته باشد، ما برخواهيم خواست. ما نمي خواهيم دگرگوني و تغيير را تحميل كنيم. اما از كساني كه خواستار تغييرات مثبت هستند حمايت مي كنيم. اين كه مي بينيم همين الان در ايران اشخاص بسياري براي حقوق خود در شرايط سخت مبارزه مي كنند، مي گوييم ما با شما هستيم، از شما حمايت مي كنيم و راه هاي زيادي هست كه مي توان در مشاركت با هم كار كرد». م . ا: انتخابات پارلماني عراق قرار است اين هفته انجام گيرد. رئيس كميته انتخاباتي عراق گفت: پيش بيني مي كند بيش از 70 درصد واجدين شرايط در انتخابات شركت كنند. رقمي كه به مراتب بيشتر از ميزان شركت كنندگان در دو انتخابات پيشين است. برگزاري اين انتخابات گامي بسيار مهم در راه دستيابي عراق به دموكراسي توصيف شده است. اما آيا جامعه عراق با شرايط سياسي، مذهبي و فرهنگي خود پذيراي دموكراسي هست؟ دكتر عباس ميلاني استاد دانشگاه در استنفرد معتقد است دموكراسي رنگ و نژاد و قوم و مذهب نمي شناسد، فقط به اسباب و ملزومات خاص خود نياز دارد. دكتر عباس ميلاني: هيچ چيز به نظر من در ايران مثلا، در تركيه، در خون و رگ و پوست و فكر مردم نيست كه اينها را ذاتا منازع و مخالف با دموكراسي مي كند. ايراني همانقدر استحقاق دموكراسي را دارد، همانقدر طالب دموكراسي است كه هر سوئدي، آلمان و آمريكايي. در شرايطي كه اقتضاي جامعه براي دموكراسي باشد. براي اين كه دموكراسي اسباب و لزوماتي دارد. طبقه متوسطي مي طلبد، طبقه تحصيلكرده اي مي طلبد. نهادهاي جامعه مدني مي طلبد. مقداري فراغت اجتماعي مي طلبد. خيلي اسباب و ملزومات دارد. ارسطو و افلاطون هر دو معتقد بودند دموكراسي يكي از خطرناكترين نظام ها است. براي اين كه به عوامفريبان فرصت مي دهد قدرت مردم را در دست گيرند. به يك بهاي كوچك، به بهاي كار، بهاي تبديل بسيج به وزارتخانه، يك ميليون راي يك نفر در جنوب شهر به دست بياورد و وقتي سر كار مي آيد آن وزارتخانه را هم ايجاد نكند و به بسيجي هم كار ندهد. اين خطر را از زمان ارسطو ديدند و به همين خاطر است كه در اين شش هزار سال تاريخ بشري ما 200 سال در گوشه هاي اندكي از اين دنبا با دموكراسي روبرو بوديم و در همان گوشه هاي كوچك هم مثلا در آمريكا بين 1916 تا 1918 يكي از بدترين نظام هاي استبدادي ايجاد شد. در انگلستان مهد دموكراسي وقتي كمونيست ها و چپ ها داشتند تهديد مي كردند قدرت را در دست بگيرند، چرچيل به عنوان معاون وزير دارايي چه كرد با اتحاديه هاي كارگري. منتها اينها همه لحظاتي است و زودگذرد. دموكراسي بالاخره وقتي اسبابش در جامعه وجود داشته باشد، يعني طبقه متوسط، شهرنشين، تحصيلكرده، حس شهروندي در مردم، مسئوليت شهروندي در مردم، اين كه مردم بفهمند وظيفه شهرون چيست، مسئوليت شهروند چيست، آزادي يعني چه، اينها را وقتي مردم مي فهمند، به رغم پوستشان، مذهبشان، همه توان فهم اين مساله را دارند. تا شرايط آماده نشود نمي شود اين نظام را ايجاد كرد. وقتي شرايط آماده شد، به نظر من خطر را به جان و دل بايد خريد. نظرات و پيشنهادات خود را درباره اين برنامه با آدرس الكترونيكي democracy@radiofarda.com يا با شماره فكس 2028287239 با ما در ميان بگذاريد.
XS
SM
MD
LG