لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۱۵:۳۰

برندگان پنجمين دوره جايزه هوشنگ گلشيري معرفي شدند: مصاحبه با نویسندگان و داوران


(rm) صدا | [ 6:41 mins ]
برندگان پنجمين دوره جايزه هوشنگ گلشيري، نويسنده نامدار معاصر معرفي شدند. مهسا محبعلي، نويسنده مجموعه داستان «عاشقيت در پاورقي»، و حسين کريمي، نويسنده رمان «آبي‌تر از گناه» از برندگان اين دوره جايزه هوشنگ گلشيري بودند. مهسا مبحعلي، در مصاحبه با راديو فردا مي‌گويد: در اين داستان خاص سعي کرده‌ام در برابر اين تئوري که متن نبايد به خارج از خودش ارجاع پيدا کند، به عنوان يک تکنيک، ضد خودش را بيرون بکشم. ليلي گلستان، مترجم و از داوران پنجمين دوره جايزه هوشنگ گلشيري، نوآوري در ساختار را دليل اهميت اين مجموعه داستان مي‌داند. همچنين، محمد حسینی، برنده بهترين رمان، درباره شخصيت اصلي رمان خود مي‌گويد که او انساني است که شغلش ايجاب کرده که با آثار ادبي آشنا باشد و توانايي داستان پردازي پيدا کرده باشد و با اين توانايي از خود در برابراتهام قتل دفاع مي‌کند. مهناز کريمي، داور ديگر اين دوره از جايزه گلشيري، در این باره مي‌گويد: يکي از نقاط قوت اين رمان، اين بود که نقطه بسيار خوبي بر پايان دوره قجر محسوب مي‌شود. کيانوش فريد (راديو فردا): برندگان پنجمين دوره جايزه هوشنگ گلشيري، نويسنده نامدار معاصر معرفي شدند. مهسا محبعلي، با کتاب «عاشقيت در پاورقي»، امسال جايزه هوشنگ گلشيري در بخش مجموعه داستان را به خود اختصاص داد. به گفته بسياري از منتقدان، مهسا محبعلي، با انتشار سومين کتاب خود، توانسته خود را به عنوان يکي از جدي‌ترين نويسندگان اين دوره مطرح کند. مهسا مبحعلي، که جريان‌گريزي و بدعت در فرم از ويژگي‌هاي کاراواست، مي‌گويد: مهسا محبعلي: من خودم فکر نمي‌کنم که ويژگي‌ام فقط فرم باشد؛ ولي، بله. يک مقدار صحبت شده‌است درباره اينکه ويژگي‌هاي کار روي فرم است؛ بيشتر راجع به خود همين داستان «عاشقيت در پاورقي». من کاري که در اين داستان خاص سعي کرده‌ام بکنم يا دغدغه‌اش را داشته‌ام، اين بود که، ما هميشه درتکنيک‌هاي داستان‌نويسي، به اين مسئله اشاره مي‌کنيم که متن نبايد به خارج از خودش ارجاع پيدا کند و بايد خود در صحنه باشد؛ نشانه‌هايي که در متن مي‌ايد، بايد در خود متن ساخته شود. من کوشيدم به عنوان يک تکنيک، از درون اين، ضد خودش را بيرون بکشم و اين جمله استراوينسکي هميشه توي گوشم بود، که ازاو مي‌پرسند که بزرگترين استادت کيست، مي‌گويد کورساکف. به او مي‌گويند که ولي او يک آهنگساز کاملا کلاسيک است و تو کارهايت کاملا مدرن است، و او مي‌گويد که من مو به مو کارهاي کورساکف را دنبال مي‌کردم و هر کاري که او کرده، من نکردم. ک.ف.: ليلي گلستان، مترجم سرشناس و يکي از داوران پنجمين دوره جايزه هوشنگ گلشيري، درباره ويژگي‌هاي مجموعه داستان «عاشقيت در پاورقي» مي‌گويد: ليلي گلستان: کتاب «عاشقيت درپاورقي»، فکر مي‌کنم که سومين کتاب خانم مهسا محبعلي است، و در اين کتاب اگر که به نظر من به آن جايزه داده شد و اين قدر وارد بحث و گفتگو در محافل ادبي ايران شد، به دليل نوآوري در ساختار بود. ساختار کتاب خيلي ساختار بديعي است. ساختار تازه‌ايست، و خواننده را جذب مي‌کند، براي اين که تازگي‌هايي دارد که خيلي دلنشين و دلچسب است. انتخاب کلمات در بيان قصه خيلي به نظر من موفق بوده است. من خودم اين کتاب را خيلي دوست داشتم. وقتي که آدم اين کتاب را مي‌خواند، اگر خانم محبعلي را نشناسد، مي تواند بفهمد که با يک نويسنده بسيار با سواد؛ نويسنده‌اي که اشراف دارد به بقيه هنرهاي ديگر، يک نويسنده رها سر و کار دارد. قصه را خيلي راحت مي‌خوانيم، و به همين راحتي هم از آن لذت مي‌بريم. همچنين، محمد حسيني، نويسنده رمان «آبي‌تر از گناه»، با اين کتاب، جايزه هوشنگ گلشيري در بخش رمان را به خود اختصاص داد. محمد حسيني، درباره موضوع رمان خود مي‌گويد: محمد حسيني: داستان «آبي تر از گناه»، داستان انساني است که در مقابل يک بازپرس نشسته، و دارد در مقابل قتلي که او را متهم به انجامش کرده‌اند، از خودش دفاع مي‌کند، و به همه آنچه که فکر مي‌کند براي رفع اين اتهام کمکش مي‌کند، دست مي‌آويزد و شروع مي‌کند به حرف زدن و حرف زدن. خوب، اين فرد انسان خاصي است تقريبا؛ يعني انساني است که شغلي دارد که آن شغل ايجاب کرده که با آثار ادبي آشنا باشد، داستان‌هاي مختلف را خوانده باشد، متون کهن و شعر خوانده باشد، و توانايي داستان پردازي پيدا کرده باشد. او تا حدودي با اين آرمان و اين الگو پيش مي‌رود، اما بعد اتفاقي مي‌افتد که حالا ديگر ماجرا وارونه مي‌شود. و حالا ماجرا را شروع مي‌کند با يک روايت 180 درجه ديگرتعريف کردن؛ تا ظاهرا سريعتربه اعدام برسد. ک.ف.: مهناز کريمي، نويسنده و يکي از داوران پنجمين دوره جايزه هوشنگ گلشيري، درباره ويژگي‌هاي اين رمان مي‌گويد: مهناز کريمي: رمان‌هايي که به مرحله فينال جايزه گلشيري راه پيدا کرده‌اند، همه‌شان رمان‌هاي خوبي بودند. دلم مي‌خواست که نامشان را ببرم: «وقت تقصير»، «صداي سوخته»، و «ما اينجا هستيم». اما «آبي‌تر از گناه» برنده شد، به دليل اين که به نظر من، يکي از نقاط قوت اين رمان، اين بود که نقطه بسيار خوبي بر پايان دوره قجر محسوب مي‌شود؛ يا به اعتباري، مناسب ترين راه براي گذر از اين دوره است؛ با ويژگي‌هاي برجسته‌اي در انتخاب پيرنگ، کشش داستاني، شخصيت پردازي. «آبي تر از گناه»، لحن‌ها را هم خيلي خوب از کار درآورده بود. و نبايد فراموش کنيم که «آن» داستاني اش هم بسيار خوب بود. يادمان باشد که اين کتاب، اولين رمان آقاي حسيني است، که اين خودش جاي اميد زياد دارد و اين که ما منتظر باشيم که کارهاي خيلي ارزشمندتري از ايشان چاپ شود و بخوانيم. ک.ف.: از محمد حسيني، پيش از اين يک مجموعه شعر و يک کتاب تحقيقي درباره قصه‌هاي قرآني، و يک مجموعه داستان، به نام «يکي از همين روزها ماريا» به چاپ رسيده است.
XS
SM
MD
LG