(rm) صدا | [ 5:36 mins ]
«ما دیگر اینجا زندگی نمیکنیم» براساس دو رمان از نویسنده برجسته آقای آندره دوبوس، از فیلمهای مطرحی است که امروز در آمریکا نمایش عمومی آن آغاز شد. فیلم زندگی پرتلاطم زناشوئی دو زوج را نشان میدهد که در آن عشق و خیانت دو روی یک سکهاند. فیلم «ما دیگر اینجا زندگی نمیکنیم» داستان دو زوج جوان را نشان میدهد، دو زن و شوهر، که در شهرک کوچک و سرسبزی در مساچوستز زندگی میکنند. شخصیتی که Mark Ruffalo بازی میکند، رابطهای عاشقانه و ممنوع با زن بهترین دوست و همبازی و همراه خود برقرار میکند، شاید به خاطر حسادت به زندگی بهتری که او دارد و شاید برای انتقام از زنش که به اندازه همسر دوستش خانهدار ونظیف نیست. اما از سر احساس گناه یا برای جبران مافات، ترتیبی میدهد که میان آن دوست و زن خودش، رابطهای ممنوعی به وجود بیاورد. بهنام ناطقی (رادیوفردا، نیویورک): آنچه منتقدها در فیلم «ما دیگر اینجا زندگی نمیکنیم» که نمایش همگانی آن از امروز صبح در نیویورک و لسآنجلس آغاز شد، ستودهاند، بازی «مارک روفالو» هنرپیشه جوان و برجسته سینمای امروز است، که برخلاف مرد اولهای سینما، از نشان دادن ضعف، لغزشهای اخلاقی و شخصیتی مذبوح در فیلمها ابائی ندارد.
فیلم We Don’t Live Here Anymore دومین فیلم کارگردان با فکر آقای John Curran است که در سال 1998 فیلم حساس و دردمند Shoot the Moon را ساخته بود. اما فیلم مدیون دو رمان از نویسنده مطرح آمریکائی آقای Andre Dubus است که به تازگی فیلم «خانه مه و شن The House of Sand and Fog» براساس داستان دیگری از او پخش شد که برای خانم آغداشلو، نامزدی اسکار نقش دوم را به همراه داشت.
دراین داستان نیز آندره دوبوس به روابط پیچیده انسانها میپردازد. فیلم «ما دیگر اینجا زندگی نمیکنیم» داستان دو زوج جوان را نشان میدهد، دو زن و شوهر، که در شهرک کوچک و سرسبزی در مساچوستز زندگی میکنند. شخصیتی که Mark Ruffalo بازی میکند، رابطهای عاشقانه و ممنوع با زن بهترین دوست و همبازی و همراه خود برقرار میکند، شاید به خاطر حسادت به زندگی بهتری که او دارد و شاید برای انتقام از زنش که به اندازه همسر دوستش خانهدار ونظیف نیست. اما از سر احساس گناه یا برای جبران مافات، ترتیبی میدهد که میان آن دوست و زن خودش، رابطهای ممنوعی به وجود بیاورد.
منتهی در ساختن این فیلم، که میتوانست به درامی خانوادگی از نوع تکراری آن تبدیل شود، کارگردان آقای جان کوران و سناریست فیلم، آقای Larry Gross داستان را روی پاشنه آن چرخاندهاند، و در برداشت دلچسبی که از آن ارائه میدهند، نوعی دلشوره و هراس از حادثهای تلخ و مصیبتبار را به تماشاگر القا میکنند که واهمه آن، زیربنای لحظههای دعوای خانوادگی، عشقبازی ممنوع در طبیعت سرسبز نیوانگلند میشود.
خشونت عاطفی، به قول سرمنتقد نیویورک تایمز، آقای A.O. Scott که امروز نقد نسبتا ستایشآمیزی در باره فیلم «ما دیگراینجا زندگی میکنیم» منتشر کرده است، درکمتر فیلمی لحنی به این اندازه تهدید کننده به خود گرفته است، یا به این اندازه نزدیک به واقعیت تصویر شده است، و رمز و راز ازدواج، زناکاری و دوستی، به ندرت به این دقت بازسازی شده است. نقش همسر شخصیت مارک روفالو را خانم Laura Dern برعهده دارد و جالب است که در ایفای نقش زنی که هدف خیانت جنسی قرار گرفته است، تلاشی برای جلب ترحم تماشاگر انجام نمیدهد. نقش مقابل مارک روفالو، یعنی زنی که برای فرار از مرارت و کسالت زندگی زناشوئی خودش، به خیانت تن میدهد را خانم Naomi Watts ایفا میکند، موفق در نمایش یاس و ملال.
آقای آندره دوبوس دو داستانی که مبنای فیلم «ما دیگر اینجا زندگی نمیکنیم» قرار گرفته است، یعنی داستانی به همین نام و داستان دیگری به نام Adultery یا «زنا» را در دهه 1970 نوشته است، هنگامی که موضوع وفاداری زناشوئی و آزادیهای جنسی، بحث روز خانوادههای جوان آمریکائی بود، اما سازندگان فیلم، داستانها را به امروز منتقل کردهاند، تلاشی که گاه در بعضی جزئیات کارگر نمیافتد. مثلا در صحنهای، یکی از شخصیتهای فیلم، Hank که نقش او را Peter Krause بازی میکند، در لحظهای از تردید و یاس، آخرین نوشته خود را آتش میزند، کاری که شاید در دهه 1970 معنی داشت اما حالا که او با استفاده از کامپیوتر داستان مینویسد، کار بیمعنیای است. از این جزئیات گذشته، برخورد داستانها با نهاد ازدواج، با شرایط امروز تطبیق نمیکند، زنهای فیلم، که هردو خانهنشین یا به اصطلاح خانهدار هستند، نه به جهان امروز، بلکه به دنیائی پیش از انقلاب فمینستی تعلق دارند.
ایراد دیگری که منتقد نیویورک تایمز از این فیلم گرفته است، دنیای اجتماعی بسته آن است. چهارشخصیت فیلم به قدری در صحنههای بدون حضور دیگران نمایش داده میشوند، که انگار درجهانی خالی از سکنه گیر کردهاند که برای بقا چارهای جز دست یازیدن به یکدیگر ندارند.