(rm) صدا | [ 4:56 mins ]
يکي از فيلمهاي موفق امروز در سينماهاي آمريکا، آخرين فيلم کارگردان چيني ژانگ ييمو Zhang Yimou است که نبردهاي افسانهاي را با يک ماجراي عشقي در ميآميزد درحاليکه موضوع آن، مبارزه زيرزميني با سلسله پادشاهي فاسد در تاريخ چين است. در فيلم «خانه خنجرهاي پرنده» شخصيت اصلي يک رقصنده کور است که مهارتهاي سلحشوري افسانهاي از خود نشان ميدهد، با بازي هنرپيشه دلفريب چيني، خانم Ziyi Zhang که نشان ميدهد نابينائي شخصت او در توانائيهاي رزمياش خللي وارد نساخته است. بهنام ناطقي (راديوفردا، نيويورک): فيلم چيني سراسر زدوخورد «خانه خنجرهاي پرنده» از کارگردان برجسته چيني ژانگ ييمو Zhang Yimou موفقيت فيلم خيرهکننده Crouching Tiger and Hidden Dragon از انگ لي را دنبال ميکند، اما همچنين دنبال کننده موفقيت فيلم قهرمان يا Hero اثر خود ژانگ ييمو است و سومين دوره از حرفه سينمائي خيرهکننده ژانگ ييمو را نشانه ميزند که با فيلمهائي در باره تاريخ معاصر چين نظير Raise the Red Lantern به شهرت رسيد و بعد به ساختن فيلمهاي واقعيگرايانه روي آورد.
ژانگ ييمو اينک در دهه ششم زندگي خود، در سومين دوره کار خود، به ساختن فيلمهاي action در باره سلحشوران افسانهاي روي آورده است که مانند فيلم انگ لي، صحنههاي مبارزه تن به تن را با استفاده از شگردهاي سينمائي و طراحي نبردها به صورت رقص، به جهان رويا و خيال ميبرد. در فيلم «خانه خنجرهاي پرنده» شخصيت اصلي يک رقصنده کور است که مهارتهاي سلحشوري افسانهاي از خود نشان ميدهد، با بازي هنرپيشه دلفريب چيني، خانم Ziyi Zhang که نشان ميدهد نابينائي شخصت او در توانائيهاي رزمياش خللي وارد نساخته است.
در يکي از صحنههاي فراموش نشدني، که دراين فيلم شمارشان کم نيست، زياي ژانگ در جنگل خيزران با دو سلحشور دولتي روبرو ميشود که بالاي درختهاي خيزران در انتظار او کمين کردهاند. آقاي ژانگ ييمو در مصاحبهاي گفت هرچند انگ لي در فيلم پلنگ خيزرو و اژدهاي پنهان از جنگل خيزران براي يکي از صحنههاي جنگي استفاده کرده بود، خوداو وقتي در ايالت سچوان نور خورشيد را پشت برگهاي خيزران مشاهده کرد، نتوانست از استفاده از اين جنگل در فيلم خودداري کند. وي ميگويد جنگل خيزران يک سنت چيني است که در نقاشيهاي باستاني هم از آن استفاده ميشود پسزمينه فيلمهاي متعددي بوده است، اما در فيلم «خانه خنجرهاي پرنده» صحنه جنگ در جنگل خيزران ابعادي اسطورهاي به خود ميگيرد.
ژانگ ييمو، کارگرداني که در گذشته حساسيتهاي انساندوستانه فيلمهاي او مشهور بودند، در اين دو کار جديد خود به جنبههاي زيبائيشناختي فيلم پرداخته است و داستان خود را به يک اپراي سينمائي خيرهکننده تبديل کرده است که نه تنها صحنههاي نبرد، بلکه صحنههاي عشقبازي در آن هم با ظرافت باله طراحي شدهاند و تماشاگر را از زيبائي خود مسحور ميکنند.
در ساختن صحنههاي فيلم «خانه خنجرهای پرنده» ژانگ ييمو از نقاشيهاي دوره پادشاهي Ting در باره پائيز الهام گرفتهاست و داستان فيلم در سالهاي زوال سلسله پادشاهي Ting اتفاق ميافتد. شخصيت اصلي فيلم، خانم «مي» به يک گروه چريکهاي مقاومت زيرزميني ضد دولتي تعلق دارد که عليه دولتي فاسد و زورگو مبارزه ميکنند. وي در سفر از ميان زارع و کوهسارهاي رنگارنگ از راهنمائي شخصيتي به نام «جين» استفاده ميکند، ولي نميداند که جين يک مامور مخفي دولت است که ميخواهد از طريق او در گروه زيرزميني نفوذ کند. آن دو به عشق هم گرفتار ميشوند، اما جين نميداند که رئيس پليس مخفي دولتي هم به عشق «مي» گرفتار آمده است. به اين ترتيب، تعقيب چريکها، به يک مثلث عشقي تبديل ميشود و با نزاع مرگبار میان این دو مرد پایان مییابد.
مانند ديگر فيلمهاي سلحشوري چيني، که بيشتر صحنههاي آنها در هنگ کنگ و تايوان فيلمبرداري ميشوند، اين فيلم هم متاثر از سينماي وسترن هاليوود است و فيلمهاي موزيکال آمريکائي، و به جاي داستانگوئي واقعيگرايانه و شخصيتپردازي، به سبک اپراهاي رومانتيک ايتاليائي که اتفاقا ژانگ ييمو شماري از آنها را در چين کارگرداني کرده است، بيشتر دلمشغول بافت بصري و ظرافت در اجراي صحنههائي است که براي فيلمبرداري چند ثانيه از آنها گاه ماهها وقت صرف تدارک و تمرين شده است.