(rm) صدا | [ 7:47 mins ]
خانم سوزان سانتگ، روشنفکر، نويسنده و متفکر برجسته آمريکائي که روز گذشته در نيويورک در گذشت، در رشتههاي گوناگوني از داستان نويسي و نقد ادبي وهنري گرفته تا فعاليت سياسي و فلسفه فعال بود و کتاب و مقاله نوشت. وي سالها به مديريت انجمن قلم آمريکا اشتغال داشت و از مدافعان سرسخت آزادي بيان بود و در محکوميت بازداشت نويسندگان و قلع و قمع مطبوعات در کشورهاي مختلف دنيا بيانيه و مقالات متعددي متنشر ساخت. در باره زندگي و آثار خانم سوزان سانتگ رادیوفردا مصاحبهاي دارد با آقاي پروفسور حميد دباشي، نويسنده و مفسر برجسته و رئيس دانشکده مطالعات خاورميانه دانشگاه کلمبيا در نيويورک. بهنام ناطقي (راديوفردا، نيويورک): خانم سوزان سانتگ Susan Sontag، روشنفکر برجسته آمريکائي در 72 سالگي در نيويورک چشم از جهان فروبست. آقاي حميد دباشي، رئيس بخش مطالعات خاورميانه دانشگاه کلمبيا، در باره تاثير دههها سال پيشه پربار خانم سانتگ در مصاحبه با راديوفردا ميگويد:
حميد دباشي (رئيس بخش مطالعات خاورميانه، دانشگاه کلمبيا، نيويورک): به او ميگفتند Renaissance Woman به دليل اينکه اصلا بعد از آنکه تحصيلات آکادميک و نوشتن رساله دکتري خود را ول کرد و آمد به نيويورک، در واقع نوعي روشنفکري را ادامه داد که به دنياي آکادميک مربوط نيست و متکي نيست، نوعي آزادگي در تفکر خلاقش بود و در نقد خلاقش بود. اين است که با مرگ سوزان سانتگ، من معتقدم يک نسل از روشنفکران آزاده چپ خلاق متفکر آمريکا در واقع به پايان رسيد. ما الان اين نوع روشنفکران را متاسفانه ديگر در آمريکا نداريم بعد از مرگ سوزان سانتگ.
ب.ن.: صداي آقاي حميد دباشي، استاد دانشگاه کلمبيا را ميشنويم که در باره نکات برجسته زندگي سوزان سانتگ، روشنفکر آمريکائي سخن ميگويد که در 72 سالگي از جهان رفت.
حميد دباشي: حاصل زندگي خانم سوزان سانتگ بسيار وسيع است و در واقع از اوائل سالهاي 1960 شروع ميشود، منتهي به دليل تنوع کارهائي که خانم سانتگ کرده، معمولا آدمها بخشي از کارش را ميبينند و معمولا مهمترين قسمت از کارش که در تمام دنيا معروف است کارهائي است که روي photography يا عکاسي کرده؛ ولي جنبههاي مختلفي داشت و به طور قطع يکي از برجستهترين متفکران قران بيستم آمريکا بود که از اواسط قرن بيستم، يعني از سال 1958 بعد از جدائي از شوهرش فيليپ ريف، که در واقع استاد رهنماي من بود در دانشگاه پنسليوانيا و من رساله دکتراي خود را با او نوشتم. بعد از جدائي از او به نيويورک آمد و فعاليتهاي ادبي و روشنفکري خود را شروع ميکند.
ب.ن.: خانم سوزان سانتگ در جواني با نگارش کتاب Against Interpretation يا «عليه تعبير» نگاه تازهاي به نقد هنري را مطرح کرد و شيوه تازه ديدن هنر.
حميد دباشي: مهمترين کتابش که در ميآيد در آن سالها، کتاب به اسم Against Interpretation است که آن را در سال 1967 چاپ ميکند و الان به دليل اهميت کارهاي ديگرش، مردم به اين کتاب توجه ندارند ولي کتاب خيلي مهمي است و در مقوله Hermeneutics با اينکه سوزان سانتگ تحصيلات فلسفي آکادميک نداشت اين کتاب خيلي کتاب مهمي است. کتاب با نقل قولي از Oscar Wilde شروع ميشود به اين مضمون که «فقط آدمهاي سطحي هستند که هميشه به عمق توجه دارند.» در کتاب Against Interpretation هدف سوزان سانتگ در واقع تفسير هنر است و نکتهاي که ميخواهد به آن تکيه کند اين است که هنر را بايد با مقولات عاطفي و غريزي فهميد و نه با مقولات روشنفکرانه. خيلي کتاب مهمي است مخصوصا که چندين بار هم تجديد چاپ شده.
ب.ن.: سوزان سانتگ از جواني وارد فعاليت سياسي شد، نخست عليه جنگ ويتنام، و پس از آن در باره جنبههاي ديگر سياست دولت و اين روزها، منتقد سياست آمريکا در خاورميانه است. آقاي حميد دباشي در باره کار سوزان سانتگ ميگويد:
حميد دباشي: يکي از برجستهترين روشنفکران جوان آمريکائي بود در سالهاي 1960 که فعاليتهاي خيلي زيادي ميکرد برعليه جنگ ويتنام و در سال 1969 يک سفرنامه به هانوي نوشت که در آن سالها تاثير اساسي گذاشت در فعاليتهاي ضد جنگ و به وجود آمدن يک طبقه روشنفکر جديد و متعهد در آمريکا.
ب.ن.: فعاليت سياسي در دهه 1960 خانم سانتگ را در دهه 1970 به سوي مطالعه تصويرهاي انقلابي کوبا و بعد از آن به مطالعه عکاسي کشانيد. آقاي حميد دباشي، استاد دانشگاه کلمبيا در باره اين دوره از کار سوزان سانتگ ميگويد:
حميد دباشي: در واقع از توجهش به پوسترهاي انقلاب کوبا بود که به هنرهاي تصويري توجه پيدا کرد. سال 1973 سال چاپ کتاب معروفش On Photography است. از آن به بعد خيلي به هنرهاي تصويري به خصوص عکاسي توجه پيدا کرد و اهميت به خصوصاش الان در دنيا روي کارهائي است که در باره عکاسي انجام داده است.
ب.ن.: از جمله آثار برجسته سوزان سانتگ، کتابهائي است که در باره بيماري نوشت که چنانکه آقاي حميد دباشي ميگويد، نوع تازهاي از نگريستن به بيماري، به خصوص به بيماري AIDS را مطرح کرد.
حميد دباشي: اوائل سال 1970 سرطان سينه گرفت و از همان مرض خودش استفاده کرد براي نوشتن کتابي به نام Illness As Metaphor. اواخر سالهاي 1970 اين کتاب در آمد و تاثير خيلي اساسي گذاشت راجع به فکر کردن راجع به مرض با مقولاتي غير از مقولات پزشکي و به صورت پديده تازهاي به آن نگاه کرد. موقعي که اپيدمي AIDS در سالهاي 1980 در آمريکا و در جهان به وجود آمد، کتاب جديدي در باره آن نوشت به نام AIDS and Its Metaphors که اين خيلي تاثير مهم و ماندگاري گذاشت بر فکرکردن در باره بيماري و وجدان جهان را در باره اپيدمي AIDS بالا بردن.
ب.ن.: خانم سوزان سانتگ در سال 1993 به سارايهوو رفت، مرکز جنگ داخلي در يوگسلاوي، و در آنجا با اجراي نمايش چشم به راه گودو از سموئل بکت، خبرآفرين شد و کوشيد توجه افکار عمومي را به کشتار قومي در سارايهوو جلب کند. آقاي حميد دباشي، رئيس بخش مطالعات دانشگاه کلمبيا در باره خانم سوزان سانتگ در مصاحبه با راديوفردا ميگويد:
حميد دباشي: هميشه مسائل ايران و خاورميانه را خيلي از نزديک دنبال ميکرد. دوست نزديک و صميمي ادوارد سعيد بود و يکي از طرفداران مهم حقوق حقه مردم فلسطين. تا آخر عمرش هم بلا انقطلاع مشغول نقد سياستهاي خارجي آمريکا بود و به خصوص جنگهاي اخير افغانستان و عراق. پارسال مهم ترين جايزه ادبي اسرائيل را به او دادند. Jerusalem Prize و خانم سانتگ از فرصت استفاده کرد براي اينکه در اورشليم در باره حقوق مردم فلسطين حرف بزند. در سالهاي اخير، به خصوص بعد از اتفاقات 11 سپتامبر، با شجاعت برعليه سياستهاي خارجي آمريکا حرف زد و آخرين مقالهاش که مقاله بسيار مهمي است در نيويورک تايمز در آمد ماه مي 2004 در باره عکسهاي شکنجههاي زندان ابوغريب در عراق بود.