(rm) صدا |
ژان خاكزاد (راديوفردا): فيلم سينمائي عزاي مسيح يا Passion of Christ که 12 ساعت آخر زندگي پيامبر مسيحيان را تصوير مي کند در 24 ساعت اول نمايش آن در آمريکا بيش از 20 ميليون دلار فروش کرده است و به سبب سروصدائي که به اتهام ضديهوديگري در مطبوعات آمريکا بر انگيخته است، چند روز است که در صدر خبرهاي روز آمريکا قرار دارد.
بهنام ناطقي (راديوفردا، نيويورک): فيلم Passion of Christ که شايد بهترين ترجمه فارسي اسم آن باشد «عزاي مسيح» (تعزيه مسيح) که آقاي مل گيبسون Mel Gibson، ستاره استراليائي تبار سينماي هاليوود با صرف 30 ميليون دلار پول شخصي دوسال صرف ساختن آن کرده است و ديروز، چهارشنبه بر روي 2 هزار پرده در سراسر آمريکا به نمايش درآمد، ماجراي به مصلوب کشيده شدن پيامبر مسيحيان نشان ميدهد، با تمرکز بر جزئيات بصري و لحظه به لحظه شکنجه منتقدهاي آمريکا از نظر سبک فيلمسازي فيلم Passion of Christ را به ترکيبي تشبيه کرده اند از سبکهاي سينماي ترسناک و سينماي مشمئزکننده بشکاف و خون ريز يا slasher . هرچند آقاي مل گيبسون، که پيرو يک فرقه باستاني ازمذهب کاتوليک است، معتقد به نمايش واقعيگرايانه لحظات پاياني مرگ مسيح است. براي همين است که هنرپيشههاي به زبانهاي باستاني آرمائيک و رومي سخن ميگويند، که البته هيچکدام از تماشاگران فيلم نخواهند توانست صحت لهجه و کلام آنها را تائيد کنند زيرا اين زبانها را کسي در دنيا واقعا نشنيده است.
استفاده از زبان هاي باستاني، از نظر مل گيبسون قدمي ديگر در اصالت روايتي است که مي خواهد براساس کتاب مقدس از مصلوب شدن عيسي مسيح عرضه کند، اما وقتي اين واقعيگري به زبان سينما برگردانده ميشود و با تصاوير خيره کننده فيلمبردار کيلب دشانل Caleb Deschanel و هنرنورپرداز و هنرمند گريم، و جلوههاي بصري سينمائي و کامپيوتري و جلوههاي صوتي، مثل صداي انواع تيغ ها و شلاق ها و صداي فرورفتن ميخ در گوشت که شايد روزها براي ساختن آن وفت صرف شده است، وموسيقي پرهيجان و احساسي و حتي ملودراماتيک آقاي John Debney همراه ميشود، ديگر واقعيگرائي نيست بلکه تجربهاي بصري در نمايش شکنجه و خشونت و درد است که در اين فيلم، برخلاف اصل داستان و روايت سنتي کليسا، به بخشش و رستگاري هم نميانجامد. يک ساعت پاياني فيلم تقريبا به تمامي صرف نمايش ساديستيک دردناکترين آزار جسمي ميشود که ميتوان بر جسم انساني بيدفاع وارد ساخت.
آقاي مل گيبسون، با اين صحنه هاي مشمئزکننده گوئي ميخواهد به تماشاگران مسيحي فيلم يادآوري کند که مرگي که ميگويند حضرت عيسي به خاطرگناهان آنها براي خود برگزيد با چه زجر و دردي همراه بود.
از جهتي موضوع فيلم به داستان تعزيه هاي کربلا شبيه است، با اين تفاوت که در تعزيه، مثل نقاشيهاي اساتيد عالم از صحنه مصلوب شدن عيسي مسيح، به جاي خشونت واقعي گرايانه، خشونت، به طور مجازي و در ابهام اشارههاي کوچک تئاتري عرضه ميشود، زيرا هدف صرفا انگيزش رقت و اشمئزاز نيست، بلکه خشونت پرتگاه نمادين فلسفه ايثار، گذشت و رستگاري است، مفاهيمي که در فيلم Passion of Christ مل گيبسون، اگر تماشاگر آنها را با اعتقادهاي مذهبي همراه خود به داخل سينما نبرده باشد، نميتواند از اين فيلم بگيرد.
اما اين فيلم يک فيلم معمولي سينما نيست، بلکه لحظهاي کليدي در باور پيروان يک مذهب و لحظهاي کليدي در تاريخ روابط اديان را به اقتباس از يک دين مشخص به روايت کشيده است. ماهها قبل از نمايش عمومي آن، از وقتي که مل گيبسون آن را براي گروههاي دعوت شده از رهبران کليسا و روزنامهنگاران و سياستمداران خاص نشان ميداد، جمعي اين فيلم را متهم کردند که با بزرگ کردن نقش يهوديان در وادار ساختن حاکم رومي به مصلوب کردن عيسي مسيح، در واقع براي نخستين بار ريشه ضد يهوديگري در جهان مسيحيت را بال و پر قدرتمند سينمائي بخشيده است.
امروز حتي نيويورک تايمز مقالهاي داشت به اين مفهوم که مل گيبسون، که تمام ثروت خود را از هاليوود در آورده بعد از اين فيلم ديگر نميتواند در هاليوود سر بلند کند زيرا يهودياني که در راس خيلي از استوديوها و آژانسهاي قدرتمند هاليوود نشسته اند، ديگر به او کار نخواهند داد. هرچند که از بعضي هم نقل کرده است که گفته اند چنينن نخواهد شد و اگر فيلم او کار کند، هاليوود که خداي دلار را بيشتر از هر خداي ديگري سجده ميکند، در سرمايهگذاري در کارهاي بعدي او درنگ نخواهد کرد.
اين اتهام ضديهوديگري در اين فيلم، که به تدريج اين روزها تقريبا تمامي مطبوعات و برنامه هاي خبري را راديوتلويزيون را با مقالات و مصاحبه ها له و عليه پر کرده است، اما، به گفته يک منتقد خبره، ناشي از خود اين فيلم نيست، بلکه ناشي از به تصويرآمدن گسستي دوهزارساله است، وگرنه اين فيلم با تمرکز خيره کننده اش بر خشونت جسمي، اگر موفق شود، موفقيتي در رديف قيلمهاي وحشتناک و خشونتباري خواهد داشت که نان خود را از لذت گناه آلود تماشاي خشونت جسمي و آزارو قلع و قمع بدن انسان در ميآورند. فيلم Passion of Christ که شايد بهترين ترجمه فارسي اسم آن باشد «عزاي مسيح» که آقاي مل گيبسون Mel Gibson، با صرف 30 ميليون دلار پول شخصي دوسال صرف ساختن آن کرده است ماجراي به مصلوب کشيده شدن پيامبر مسيحيان نشان ميدهد، با تمرکز بر جزئيات بصري و لحظه به لحظه شکنجه. منتقدهاي آمريکا از نظر سبک فيلمسازي فيلم Passion of Christ را به ترکيبي تشبيه کرده اند از سبکهاي سينماي ترسناک horror و سينماي مشمئزکننده بشکاف و خون ريز يا slasher. اين اتهام ضديهوديگري در اين فيلم، که مورد توجه رسانه ها گروهي قرار گرفته، به گفته يک منتقد خبره، ناشي از خود اين فيلم نيست، بلکه ناشي از به تصويرآمدن گسستي دوهزارساله است، وگرنه اين فيلم با تمرکز خيره کننده اش بر خشونت جسمي، اگر موفق شود، موفقيتي در رديف قيلمهاي وحشتناک و خشونتباري خواهد داشت که نان خود را از لذت گناه آلود تماشاي خشونت جسمي و تماشاي آزارو قلع و قمع بدن انسان در ميآورند.