(rm) صدا |
جمشيد چالنگي (راديو فردا): انصافعلي هدايت، روزنامه نگار مستقل، سومين ماه بازداشت خود را در زندان تبريز سپري مي كند. وي در نامه سرگشاده اي خطاب به مردم ايران به تمديد قرار بازداشت خود و نحوه بازجوييهاي به عمل آمده از وي اعتراض كرد و خواهان تشكيل كميسيوني در مجلس براي نظارت بر اجراي قانون در مورد متهمان و مجرمان شد. انصافعلي هدايت سه ماه پيش، پس از بازگشت از كنفرانس سه روزه اتحاديه جمهوري خواهان ايران كه در برلن برگزار شد، از سوي ماموران وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي بازداشت شد و تا كنون بازداشت موقت او دو بار تمديد شده است.
جمشيد زند (راديو فردا): انصافعلي هدايت در اين نامه سرگشاده بيش از هر چيز از كتك خوردن و به زندان افتادنش در سال گذشته ياد مي كند. او مي نويسد: من همان انصافعلي هدايت هستم كه بارها خطاب به رئيس جمهوري ايران نامه سرگشاده نوشتم. من همان روزنامه نگارم كه پليس تبريز در لباس شخصي و در 26 خرداد همين سال من را در مقابل دانشگاه تبريز به باد كتك گرفت و هفده هجده لباس شخصي از زدن من خسته شدند. 28 روز در زندان انفرادي نگاهم داشتند و بعد بدون اينكه دادگاه به دنبال ضاربان من باشد، با اخذ ضامن و وثيقه سنگين من را آزاد كرد تا همانگونه كه به خاتمي هشدار داده بودم، شش ماه بعد يا من را بكشند يا از سرزمينم برانند.
انصافعلي هدايت سپس با تشكر از محمد خاتمي از اينكه اداره هاي اطلاعات را در سراسر جمهوري اسلامي اصلاح و تا حدودي به قانون پايبند كرده است، تاكيد مي گذارد كه گرچه مشروح جريان را اگر زنده و سالم بماند، به دوران پس از آزادي وامي گذارد، اما از دست اداره اطلاعات خون خواهد گريست. او از محمد خاتمي، رئيس جمهوري مي پرسد كه آيا خبر دارد بسياري از كاركنان وزارت اطلاعات همانند كاركنان بسياري از سازمانهاي ديگر هر مقاله اي را به گونه دلخواه خودشان تعبير و تفسير مي كنند تا نويسنده اي را اهانت كننده به رهبر و مقدسات جلوه دهند و به زندانش بي اندازند.
اين روزنامه نگار تبريزي با اين يادآوري كه پرداختن به مسائلي مانند آزادي خواهي، دموكراسي خواهي، سكولاريسم خواهي، فدرال خواهي، استقلال فكري و خبر از واقعيتهاي تلخ دادن بخشي از زندگي هر روزنامه نگاري است، زبان به شكوه مي گشايد كه حتي از او درباره سايتهاي اينترنتي ناشران نوشته هايش بازخواست كرده اند. انصافعلي هدايت با اشاره به رئيس جمهوري اسلامي ادامه مي دهد: نمي دانم كه اگر نمي داند سازمانهاي گسترده امنيتي او دليل و مدرك مهم و محكمي در دست دارند، چرا بايد بدون حضور وكيل متهم بازجوييها ادامه دارد و چرا مدارك خود را به دادگاه عرضه نمي كنند تا دادگاه و قاضي بازجويي كنند. در حقيقت همان سازماني كه مدعي و شاكي است، بازجو هم هست. يعني هم عليه كسي شكايت مي كند و هم متهم را از دادگاه تحويل مي گيرد و بازجويي مي كند و محاكمه را به سمتي سوق مي دهد كه مي خواهد.
انصافعلي هدايت با يادآوري اين نكته كه اداره اطلاعات قاضي جواني را وادار ساخته تا او را متهم به جاسوسي كند، مي نويسد: نمي دانم برپايه كدام عكس، سند و مدرك، قاضي جوان را وادار كردند كه من را به جاسوسي متهم كند. در حالي كه براي وارد آوردن چنين اتهامي كه بسيار سنگين است، بايد ماهها مدارك جمع آوري شود تا قاضي از مشاهده دهها عكس، فيلم و سند به وجود روابط مشكوك به جاسوسي ايمان بياورد. اما قاضي جوان من كار بسيار عظيم و بي سابقه اي كرده است و صرفا سفر من به تركيه را دليل جاسوسي اينجانب فرض گرفته و دستور بازداشت يك ماهه ام را صادر كرده است. انصافعلي هدايت در اين نامه معتقد است كه اساس محكوميت متهمان در ايران اعترافات آنها است.
او خطاب به نمايندگان مجلس مي نويسد: آيا وقت آن نرسيده كه مجلس اين شيوه رسيدگي به اتهامات را كنار بگذارد و آن را غير قانوني كرده و هر نوع محاكمه و بازداشت زندان را مشروط به جمع آوري دلايل و شواهدي غير از اعترافات متهم قرار دهد؟ انصافعلي هدايت در پايان با ذكر ضرب المثل زبان سرخ سر سبز مي دهد بر باد، به اميد بازيافتن آزاديش، نامه اش را با اين ضرب المثل مي بندد: من آنچه شرط بلاغ است با تو مي گويم، تو از سخنم خواه پند گير و خواه ملال. انصافعلي هدايت، روزنامه نگار مستقل، سومين ماه بازداشت خود را در زندان تبريز سپري مي كند. وي در نامه سرگشاده اي خطاب به مردم ايران به تمديد قرار بازداشت خود و نحوه بازجوييهاي به عمل آمده از وي اعتراض كرد و خواهان تشكيل كميسيوني در مجلس براي نظارت بر اجراي قانون در مورد متهمان و مجرمان شد. انصافعلي هدايت سه ماه پيش، پس از بازگشت از كنفرانس سه روزه اتحاديه جمهوري خواهان ايران كه در برلن برگزار شد، از سوي ماموران وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي بازداشت شد و تا كنون بازداشت موقت او دو بار تمديد شده است. وي با اين يادآوري كه بخشي از زندگي هر روزنامه نگار پرداختن به مسايل سياسي است، مي نويسد از او درباره سايتهاي اينترنتي ناشران نوشته هايش هم بازخواست كرده اند. انصافعلي هدايت با يادآوري اين نكته كه اداره اطلاعات قاضي جواني را وادار ساخته تا او را متهم به جاسوسي كند، مي نويسد: نمي دانم برپايه كدام عكس، سند و مدرك، قاضي جوان را وادار كردند كه من را به جاسوسي متهم كند.
