لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۰۳:۴۱

ميز گرد راديو فردا: فراخوان بيش از نيمي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي براي عادي سازي روابط با كشورهاي خارجي و پيشبرد اصلاحات


(rm) صدا |
امير مصدق كاتوزيان (راديو فردا): در هفته اي كه هفته معلم نام گرفته شماري از معلمان ايران با گردهماييهاي اعتراضي در اغلب شهرها، خواهان افزايش حقوق و مزاياي خود شدند. دراين هفته همچنين محمود احمدي نژاد كه به وابستگي به جناح راست افراطي شهرت دارد به سمت شهردار تهران برگزيد شد. اين هفته همچنين دادگاه انقلاب اعلام كرد احزاب ائتلاف 15 عضو ملي مذهبي كه پيش از اين در اسفند ماه 1379 از جمله به اتهام تلاش براي براندازي نظام بازداشت شده بودند و مدت زيادي را در زندان و سلول انفرادي به سر بردند در روز شنبه 19 ارديبهشت ماه صادر خواهد شد. در اين هفته همچنين عطاءلله مرادي از فعالان دانشجويي به خاطر نوشته هايش و مديران مسئول روزنامه نداي اصلاحات و هفته نامه توتيا چاپ تهران به دادگاه احضار شدند. هفته، هفته محاكمه غير علني متهمان محفل قتلهاي زنجيره اي كرمان بود. متهمان كه مي گويند با شنيدن سخنرانيهاي بعضي افراد و براي امر به معروف و نهي از منكر دست به چنين قتلهايي زدند. آگاهان سياسي ايران همچنين در اين هفته نگاهشان معطوف به موضع گيري هاي آمريكا و جمهوري اسلامي ايران بود. در اين هفته دولت آمريكا اتهامات خود را مبني بر اينكه جمهوري اسلامي تلاش خود را براي دستيابي به سلاحهاي هسته اي سرعت بخشيده بود تكرار كرد و جرج بوش رئيس جمهوري آمريكا گفت براي تصميم گيري براي چگونگي برخورد با ايران منتظر بررسيهاي هيئت بين المللي آژانس بين المللي انرژي هسته اي در ماه آينده خواهيم بود. درست پيش از آن غلامرضا آقازاده وزير سازمان انرژي اتمي ايران در پاسخ به هشدارهاي آمريكا توليد برق هسته اي را مشروع و حق ايران دانست. در اين هفته كمال خرازي وزير امور خارجه ايران اعلام كرد جمهوري اسلامي تمايل دارد روابط خود را با همه كشورها حتي آمريكا گسترش دهد. وي براي نخستين بار بود كه قيد و شرطي را در اين زمينه ذكر نكرد. از سوي ديگر در ارتباط با همين گفته ها عده اي از نمايندگان جناح راست مجلس از وزير خارجه خواستند در جلسه غير علني مجلس براي اداي توضيح حضور پيدا كند. اما در اين هفته مجلس نيز در كانون رسانه هاي خبري و آگاهان سياسي ايران جاي داشت. از جمله يك طرح آيين نامه اي براي بررسي تقاضاي همه پرسي به ابتكار نمايندگان اصلاح گرا به تصويب مجلس رسيد. بر اساس اين طرح اگر شخص رئيس جمهور يا حداقل 100 نفر از نمايندگان خواستار همه پرسي شوند بنا است يك شورا رسيدگي به آن را برعهده گيرد. آنچه در اين هفته باز جلب توجه كرد در گزارش هيئت تحقيق و تفحص مجلس در مورد درآمد و هزينه صدا و سيما راديو تلويزيون حكومتي ايران بازتاب يافت كه زير نظارت رهبر جمهوري اسلامي قرار دارد. از سوي ديگر در اين هفته شوراي نگهبان لايحه تعيين اختيارات رئيس جمهوري را كه تصويب آن به عنوان آزمايشي براي ميزان قدرت دولت محمد خاتمي درآمده بود رد كرد. در اين هفته همچنين فاطمه حقيقت جو يكي از نمايندگان جوان و پرشور جناح اصلاح گرا در اعتراض در پاسخ به سئوال كم اصلاحات گفتگو از استعفاي دسته جمعي 50 نماينده مجلس به ميان آورد و گفت اين نمايندگان شكل فعاليت بعدي خود را هم تعيين كردند. و سرانجام در پايان هفته 154 نماينده اصلاح گراي مجلس در نامه اي خطاب به مردم ايران خواستار مقابله با تهديد خارجي از طريق عادي سازي روابط با كشورهاي ديگر و پيشبرد اصلاحات شدند. اين نمايندگان اصلاح گرا كه بيش از نيمي از 297 نماينده مجلس را شامل مي شوند نسبت به افزايش ياس و نااميدي در ميان مردم هشدار دادند و با اشاره به حضور اكثريت قاطع مردم شهرهاي بزرگ در انتخابات 9 اسفند شوراها نوشته اند ايجاد بي اعتمادي نسبت به اصلاح پذيري نظام امكان تبليغات عليه ايران در خارج فراهم آورده و با استقرار نيروهاي آمريكايي در افغانستان و عراق دامنه تهديدات تا مرز ايران كشيده شده است. ميهمانان ميزگرد راديو فردا براي ارزيابي رويدادهاي ايران در اين هفته عبارتند از دكتر صادق زيبا كلام استاد علوم سياسي دانشگاه تهران و تحليلگر سياسي اصلاح گرا در تهران، همچنين در تهران تقي رحماني تحليلگر سياسي و عضو ائتلاف نيروهاي ملي مذهبي ايران و در لندن دكتر مهرداد خوانساري، تحليلگر سياسي و عضو جبهه ائتلاف براي آزادي و مردم سالاري ايران. همانطور كه مستحضر هستيد در روز چهارشنبه 154 تن از نمايندگان اصلاح گراي مجلس خطاب به مردم نامه اي نوشتند كه هدف خودشان را در آن نامه تحكيم حاكميت ملي و عادي سازي روابط با ديگر كشورها اعلام كردند و روز پيش از آن هم از قول فاطمه حقيقت جو يكي از همين نمايندگان اصلاح گرا اعلام شد كه اگر موانعي كه محافظه كاران به گفته ايشان براي پيشرفت اصلاحات توليد مي كنند ادامه پيدا كند و سرعت پيشرفت اصلاحات همينطور كم باشد بيش از 50 نماينده مجلس آماده هستند از كار خودشان خودشان استعفا بدهند. من مي خواستم پيش از همه چيز بپرسم كه فارغ از هرگونه ارزش-داوري بويژه معناي اين نامه اي كه اين 154 نماينده اصلاح گراي مجلس نوشتند چي هست. دكتر صادق زيبا كلام: علت تحركي كه در جبهه اصلاح طلب شروع شده در قالب نامه سرگشاده اي خطاب به ملت ايران، نمايندگان اصلاح طلب و طرفداران آقاي خاتمي امضا كردند اين هستش كه بسياري در ايران به درستي تصور مي كنند كه يك شرايط حساسي به تعبيري سرنوشت ساز خطيري به دنبال حمله آمريكا به عراق و سقوط رژيم صدام و اينكه براي نخستين بار نيروهاي آمريكايي در كنار ايران در مرز زميني آمدند ساكن شدند، نمي خواهم بگويم يك حالت نگراني و دلهره، ولي كي حالت اينكه به هرحال ما بايد يك سياستهاي جديدي را، تدبيرهاي جديدي را چاره سازي كنيم. نكته دومي كه باعث اين نامه مي شود، اين است كه نارضايتي گسترده اي در ميان مردم وجود دارد و بدون ترديد اين سئوال بوجود مي آيد كه اگر ما واقعا مورد تهديد نظامي از سوي آمريكا قرار بگيريم، واكنش توده مردم، با توجه به عمق نارضايتي گسترده اي كه درميان مردم وجود دارد اين به چه صورتي خواهد بود؟. و بالا خره نكته سوم اينكه به نظر مي رسد كه آمريكايي ها نسبت به برنامه هاي تسليحاتي ايران و بخصوص حمايت بخشي از حاكميت جمهوري اسلامي در قبال گروههاي راديكال در لبنان و فلسطين به نظر مي رسد كه خيلي جدي اينبار مي خواهند بايستند. مجموعه اينها باعث شده كه عده اي كه شامل نمايندگان مجلس هم مي شود واقعا به اين فكر بيفتند كه آيا زمان اين فرا نرسيده كه ما اين بغض، كينه، دشمني بي نتيجه نسبت به واشنگتن را رها كنيم و سعي كنيم آنچه كه آقاي خاتمي 5 سال پيش در قالب سياستهاي تنش زدايي خواست كه جلو ببرد، بالاخص در رابطه با آمريكا، بياييم سر و ساماني بهش بدهيم و آيا اساسا دير نشده؟ يعني ما هرچه قدر هم شاخه زيتون به آمريكا نشان دهيم، آيا واشنگتن براي پرچم ما ارزش و اعتباري قائل خواهد شد؟ اينها به نظر من نكاتي است كه باعث آن نامه سرگشاده معروف شده. ا.م.ك: آقاي تقي رحماني پاسخ شما به اين سئوال چيست؟ تقي رحماني: خصيصه مهم اصلاح گران داخل حاكميت دير انجام دادن كارها است. به نظر مي رسد وقت مجلس ششم رو به پايان است. اين اطلاعيه بازهم يك اضطراب و نگراني است كه قسمتيش را آقاي زيبا كلام گفت. ولي نوع نگاه هنوز مشوش است و مشخص نيست آيا ما براي مردم سالاري مي خواهيم با كشورهاي غربي ارتباط داشته باشيم يا براي اينكه ميخواهيم روابط درستي با كشورهاي غربي داشته باشيم تا يك سري بيشتر در حكومت بمانند. ببينيد هنوز جرياني كه به عنوان اصلاح گراي داخل حاكميت در ايران هست نگاهش را به مردم سالاري به درستي باز نكرده و اين نگراني زا است. تلاش نمايندگان با وجود اينكه هنوز اصلاح گران داخل حاكميت در ايران قدرتمند هستند و توان مانور دارند نسبت به نيروهاي بيرون از حاكميت، ولي به نظر مي رسد اين بيانيه ها بيشتر يك نوع اعلام مواضع است تا يك تصميمي كه به سمت استراتژي برود. آيا بايد ديد بعد از اين اقدامات، اقدامهاي جدي تري صورت مي گيرد؟. چون قبل از نامه اين نمايندگان، 252 نفر از ملي مذهبي ها، ملي ها و نمايندگان مجلس و برخي از چهره هاي اصلاح طلب، اطلاعيه دادند، ما ديديم باز هم سران اصلي اصلاح طلب حاضر نشدند زير اين اطلاعيه را امضا كنند، به خاطر همان ملاحظات. آيا بايد ديد اراده و تصميم استراتژيك براي دموكراسي جامعه، منوط به همان دموكراسي است يا فشارهاي خارجي مي خواهد اين مسئله را حل كند. اين يك مسئله است، يك مسئله هم اين است كه دادن يك اطلاعيه و چنين مواضعي بايد اقدامات استراتژي رو به جلو داشته باشد، در غير اين صورت همانطور كه آقاي زيبا كلام گفت جامعه ما به يك نوع اميد منفعل كشيده شده. اين را يا بايد مردم بشكند، يا بايد نخبگان از سوي حاكميت و روشنفكران بشكنند و يا يك قدرت خارجي بشكند. و دراين شرايط است كه جامعه ما در يك حالت اميد منفعل كه يك حالت بسيار خطرناكي است، ناراحتي از اصلاح طلباني كه كاري انجام نمي دهند، نااميد شدن از اپوزوسيوني آرام آرام كه بيرون از حاكميت است ولي قدرتي ندارد، ولي در عين حال هنوز همه چيز پايان نگرفته، ولي چندان وقتي هم نداريم، ولي اين هم دليلي نمي شود كه بازهم اقدام عجولانه اي انجام داد. در يك شرايط بسيار حادي جامعه ما قرار گرفته. مهرداد خوانساري: يك مطلب بسيار مهمي كه دوستان مطرح نكردند، ضمن اينكه من با نظر آنها موافق هستم، اين است كه اولا اصلاح گرايان درون حكومتي يا در مجلس اينها دستاوردي نداشتند و پاسخ خودشان را هم در انتخابات قبلي از مردم گرفتند و يكي از نگرانيهاي آنها اين است كه اگر انتخابات مجلس بعدي صورت بگيرد، اصلا بگلي كنار گذاشته شوند؟. يكي از دلايل اين حتما به خاطر آن رقابتهاي جناحي است كه با راستيها مي كنند و هدفشان اين است كه موضع مثبتي براي خودشان درست كنند. ولي براي اينها كه هدفشان تداوم بخشيدن به نظام كنوني است، در مورد اين مسئله هنوز چندين سئوال بسيار مهم هنوز مطرح است كه اولا اينها به طور شفاف مشخص نكردند كه هدف خودشان چيست؟. آيا به خاطر جريان عراق دست به اين كار زدند يا اينكه به خاطر پيروزي جناح راست در انتخابات بعدي و از همه مهمتر اينكه اينها كه يك چنين نامه اي را نوشتند و امضا كردند، چه اهرمي را دردست دارند كه بتوانند كوچكترين ضمانتي در ارتباط با اجراي اين خواسته هايشان بدهند. شرايط ايران بدون ترديد در يك وضعيت واقعا خاصي قرار دارد، آزادي و مردمسالاري كه مي شود گفت شامل منافع دراز مدت مردم مملكت ايران است و بر خلاف اين رقابتهاي جناحي درون نظامي كه به هر حال يك چيز موقت است، اينها يا هم يكي نيستند و از آن مهمتر اينكه مصالح مملكت و آينده نظام هم صرفا بر وارد شدن مذاكرات بي قيد و شرط با آمريكا حل نمي شود. امروز به طور مثال بعد از اظهارات آقاي خرازي ايران قبول كرده كه يك امتيازي بدهد، هيچ گونه قيد و شرطي را نگذاشته، ولي ادامه اين مذاكرات اگر قرار است كه به بن بست نينجامد، اين شامل اين خواهد بود كه ايران امتيازات بيشتر بدهد و زمينه هايي كه آقاي زيبا كلام و آقاي رحماني بهش اشاره كردند، در رابطه با خواسته هاي آمريكا، فشارهايي كه آمريكا روي مسائل سلاحهاي كشتار جمعي و نمي دانم تروريسم و فلسطين و لبنان و اينجور چيزها مي گذارد. لذا اينها مسائلي است كه به نظر من پشت نظر اين عده بوده كه خواستند به هرحال يك ابراز وجودي كنند، ولي آنچه كه گفتند هنوز مشخص نيست كه چگونه مي تواند اين وضعيت را تغيير دهد. ا.م.ك: اقاي زيبا كلام آقاي مهرداد خوانساري مي گويند كه انتخابات 9 اسفند نشان دادكه اصلاح طلبان هم اقبلا عمومي را از دست داده اند و انتشار نامه هايي از قبيل همين نامه 154 نماينده مجلس بيانگر اين نيست كه اهرمي براي پيشبرد اهدافشان در دست دارند. آقاي رحماني گفت كه معلوم نيست اين حرفهايي كه زده مي شود و اين نامه مواضع و يا تصميم جدي است براي شكستن جو اميد منفعل. به نظر شما آيا اصلاح طلبان با اين چيزي كه شما اسمش را گذاشتيد تحرك جديد مي توانند به جناح محافظه كار بقبولانند كه بايد آن تغييراتي را كه شما گفتيد انجام بپذيرد، چه در زمينه سياست خارجي و چه سياست داخلي؟ صادق زيبا كلام: البته مي شود گمانه زني كنيم و بگوييم كه چون در انتخابات شوراها در 9 اسفند، مردم عملا در شهرهاي مهم مثل تهران بايكوت كردند انتخابات را، يعني هم به محافظه كاران نه گفتند و هم به اصلاح طلبان نه گفتند، دارم اين سئوال را مطرح مي كنم كه آيا درست است كه ما بگوييم چند ماه ديگر در زمستان امسال كه انتخابات مجلس هفتم خواهد بود، آيا مردم به اصلاح طلبان نه خواهند گفت؟ شايد اينطور شود و شايد نشود. الان ما نمي توانيم يك داوري خيلي قطعي كنيم. اما آنچه كه به گونه اي قطعي تر مي شود گفت اين است كه شماري از اصلاح طلبان يكي از بحث هاي اساسيشان ظرف حداقل يكي دو سال گذشته اين بوده كه محافظه كاران بدون در نظر گرفتن خير و صلاح مملكت و منافع ملي حاضر شدند كه به سيطره خودشان بر قدرت همچنان ادامه دهند، اصلاح طلبان را در تنگنا بگذارند، جلوي پيشرفت اصلاحات را بگيرند و در نتيجه نارضايتي مردم بوجود مي آيد و در نتيجه قدرتهاي خارجي بگويند كه خوب مردم ايران كه ناراضي هستند، پس چه اشكالي دارد كه ما بياييم رژيم جمهوري اسلامي را زير فشار بگذاريم؟. به عبارت ديگر برخي از اصلاح طلبان به تعبيري فشاري را كه آمريكايي ها دارند مرتبا افزايش مي دهند عليه تهران، افزايش اين فشار را در نتيجه سياستهاي محافظه كاران مي دانند و مي شود اينطور فرض كرد بخشي از منظور 150 نماينده اي كه اين نامه را امضاكردند در حقيقت يكجور هشدار به محافظه كاران است كه مصالح و منافع مملكت و نظام ايجاب مي كند كه شما قدري به خود بياييد و قدري در سياستهايتان تجديد نظر كنيد. ا.م.ك: سئوال من اين بود كه آيا اساسا نوشتن چنين نامه هايي يا حرف خانم حقيقت جو كه اگر اينطور نشود يك عده مي خواهند استعفا بدهند، آنقدر امكان عملي دارد يا اينكه قانع خواهد كرد محافظه كاران را ؟ صادق زيبا كلام: نه اينجا من بيشتر فكر مي كنم كه خطاب مردم هستند. به نوعي در حقيقت اصلاح طلبان مي خواهند جبران شكست 9 اسفند را كنند و به تعبيري مي خواهند به مردم بگويند كه ما را بيخود شما مورد خشم و غضب قرار داديد و به ما پشت كرديد و محافظه كاران هستند كه مقصرند. بنده خودم ايرادات اساسي به عملكرد اصلاح طلبان دارم، و معتقدم راي «نه» اي كه مردم در 9 اسفند هم به محافظه كاران و هم به اصلاح طلبان دادند، بخشي از مشكلات متوجه محافظه كاران است، اما همانطور كه هم آقاي دكتر خوانساري و هم جناب آقاي رحماني گفتند بخش عمده مشكلات و مسائل در عملكرد ناقص، نپخته و بي هدف خود اصلاح طلبان نهفته است. ا.م.ك: صحبت هايي را كه آقاي زيبا كلام و آقاي خوانساري كردند شنيديم. از شما مي خواهم آقاي رحماني اين را بپرسم كه نظر شما رد مورد اينكه تا چه حد اين گفتگوي تازه اي كه اصلاح طلبان در اين هفته شروع كردند، جناح حافظه كار را قانع مي كند به اينكه مواضع آنها چيزي است كه بايد عملي شود، چگونه خواهد بود؟ تقي رحماني: اساسا در وهله اول من اميدي ندارم كه محافظه كاران اصلا تمايلي به اين داشته باشند كه به اين حرفها قانع شود. بحثم همي كه در جامعه ما الان مسكوت مانده اين است كه اين آقايان يك شعارهايي دادند، هم رئيس مجلس و هم رئيس جمهور. آقاي خاتمي در موقعيتي قرار دارد كه مي تواند با هزينه كمتر جامعه ما را به يك دموكراسي برساند طبق شعارهاي خودشان. نمايندگان مجلس هم مسئول بودند در اين سه سال عملكرد بسيار قابل انتقاد داشتند. ولي دولت آقاي خاتمي بسيار بيشتر. حالا اينجا مخاطب اصلي با توجه به بضاعت هاي جامعه اين است كه اول اين خواست رواني مردم باشد، صرفا به اطلاعيه كه نيست. به نظر من اين آقايان بايد به سمت يك تعيين تكليف سازنده بروند. اين تعيين تكليف سازنده ارائه يك نوع استراتژي است. اگر مثلا فكر مي كنند شهريور ماه آمريكا فشارش را به ايران شروع مي كند، ما موضع بگيريم، به نظر ما يك موضع منفعل است. همان موضعي كه در جامعه ما متاسفانه شروع به شكل گرفتن است. ارائه يك استراتژي از طريق نماينده هاي مجلس حتي اگر شكست بخورد، ولي روشن كه در آن مشخص باشد كه نماينده ها علاوه بر منافع خودشان منافع مردم و جامعه هم در نظر گرفتند و در اين حالت مي شود حرف زد. نامه خطاب به مردم هم اگر باشد، مردم در حالت اوليه يك عمل مناسب مي خواهند. گفتم حتي اگر يك رهبر اجتماعي شكست بخورد ولي به اعتماد مردم خيانت نكند، محبوب خواهد ماند. ولي اگر يك رهبر اجتماعي چنين تلقي شود كه محبوب نيست و اعتماد مردم را نتوانسته جلب كند، ماندنش هم چندان تاثيري ندارد. بحث استعفا دادن يا ندادن بايد سمت و سوي استراتژيك داشته باشد. استعفا بدهند كه بروند خانه هايشان بنشينند خوب اين چه فايده اي دارد؟ استعفا بدهند كه جبهه مردم سالاري در ايران گشوده شود، ما ترديدهايش را مي بينيم. اين نامه بايد با اقداماتي همراه شود تا بتوان نتيجه گرفت. سمت و سويش، سمت و سوي ...نيست يعني هنوز با هيچ كس حاضر نيستند آقايان يك گفتگوي سازنده اصولي داشته باشند. به عبارتي خط قرمزها هنوز در دست جناح مقابل است. بيش از اطلاعيه نوشتن نياز دارد. منظور آشوب و اغتشاش نيست بلكه منظور دادن يك اميد اصولي براي ادامه همراهي مردم با جريان اصلاح گرايي است. در غير اين صورت انتخابات مجلس هفتم هم بهتر از شوراها نخواهد بود. ا.م.ك: آقاي رحماني شما صحبت از خط قرمزها مي كنيد، بنابراين مسئله را متوجه اصلاح طلبان مي كنيد كه خط قرمزهايي با نيروهاي اصلاح طلب خارج از دايره حاكميت دارند. مثل ملي مذهبي ها، ولي ملي مذهبي ها هم خودشان همچنين خط قرمزهايي را دارند با نيروهاي اپوزوسيون كه خواهان رفراندوم هستند و همچنين آن ملي مذهبي هايي كه در شوراي شهر نامزد شدند آنها هم انتخاب نشدند. تقي رحماني: دقيقا عملكرد نيروهاي ملي مذهبي در انتخابات شوراي شهر قابل بررسي و نقد است. هيچ شكي نبايد كنيم، چون انتخابات شوراهاي شهر براي همه يك هشدار بود. ضمن اينكه ملي مذهبي ها در مورد برخي شعارها انفكاك دارند. شما وقتي مي گوييد يك جنبش اجتماعي، اول بايد رهبري، استراتژي و نيرويش را بايد مشخص كنيد. برخي از شعارها يا برنامه ها كه وعده داده مي شود رهبرد استراتژي ندارد. مثلا رفراندوم براي تعيين تكليف يك نظام در يك كشور جهان سومي در چه موقعي انجام مي شود؟ و بايد ببينيم كه اين شعار يك عملي است؟ دو درسته؟ چقدر مي شود انجامش داد و نتايجش چه بود؟ شما دقت كنيد صد سال از تاريخ دموكراسي كشور گذشته. دو انقلاب و دو اصلاحات ما را به دموكراسي نرسانده. در عين حال كه رفتارهاي اصلاح گران داخل حاكميت را بايد نقد داد، بايد به راه حلهاي خيلي رومانتيك يا غير اصولي هم توجه كرد. شما مي توانيد بهترين شعارها را هم بدهيد ولي ضمانت اجرايي بودن و عملي بودنش چه؟ اگر شما شعارهاي بسيار بلندپروازانه بدهيد كه تمام آن تحول طلبان را دچار انشقاق كند خود بخود اين انشقاق باعث مي شود كل پروژه تحول طلبي در ايران شكست بخورد. ا.م.ك: خيلي خوب آقاي رحماني. حالا همين پرسش را با آقاي مهرداد خوانساري مطرح مي كنيم. مهرداد خوانساري: بسياري از مطالبي كه آقاي رحماني درست است كه به هر حال يك اميد خلاقيت زماني كه نباشد ما نمي توانيم از اين بن بست فعلي تكان بخوريم و من نامه اي كه اين 150 نفر امضا كردند، اهميتش را در اين مي بينم كه صرفا يك بحثي را آغاز كرده. نمي توان ديد كه اينها بتوانند به يك جايي برسند يا بخواهند به جايي برسند، چون هدف آنها تداوم شرايط موجود است و نه تغيير دادن شرايط موجود و رفتن به پله هاي بالاتر. من به اين نكته مي خواهم تاكيد كنم كه آحاد ملت ايران فقط در تشكل اصلاح طلبان، محافظه كاران و يا ملي مذهبي ها نيست و كسان ديگري هستند و خطرات اساسي، مثل همين مداخله نظامي يا مداخله بيگانه، اينها در زماني مي تواند كاهش پيدا كنند و واقعا ما بتوانيم به يك مراحل بهتري برسيم كه دولتي كه ما داريم بتوانيم حداقل شامل آن كساني و آن نيروهايي كه قواعد بازي دموكراتيك را مي پذيرند باشد و اين متاسفانه اصلا وجود ندارد و اين حرفها هم ما را به آن مسئله نزديك نمي كند چون هدف اينها حفظ همين شرايط موجود است. حالا جمهوري اسلامي باشد، حالا يك مقداري اصلاح طلبان بتوانند امتياز بيشتري داشته باشند در قبال كساني كه نمي خواهند كوچكترين امتيازي به مردم ايران بدهند. اين به نظر من درست نيست و اين بن بست را به تكان نمي دهد. راه حلي بايد ارائه داده شود و يا بايد در چارچوب اين وضعيت موجودباشد يا بايد در شرايطي باشد كه اين محدوديتها نباشد. مسئله به همين سادگي است. اپوزوسيون در اصل در ارتباط با اين مسئله امروز تعريف بشود، نه بر اساس اينكه شما در خارج هستيد يا در خارجيد، گرايش طيفي شما چه هست و يا چه نيست. قواعد بازي دموكراتيك همانطور كه آقاي رحماني گفتند، مسئله شهروندي، اينها مسائلي است كه بايد به آن توجه شود و اين باب اين موضوع را باز كرده، كاهش دادن ميزان مذاكرات خارجي كه همه ما خواهانش هستيم. يعني من به عنوان فردي كه نه اصلاح طلب هستم، نه محافظه كار و نه ملي مذهبي ولي به هيچ وجه خواهان مداخله نظامي بيگانگان در مسائل مملكتي ما نيستم. ولي خطر بيشتر است تا زمانيكه مردم ما حس كنند كه شريكند. ا.م.ك: از آقاي زيبا كلام مي خواهم كه در جمع بنديشان به اين پرسش هم پاسخ دهند كه اين 154 نماينده مجلس مشغله ذهنيشان دخيل كردن مردم يا صرفا حفظ شرايط موجود است؟ صادق زيبا كلام: بخشي از انگيزه اين نامه هشدار به محافظه كاران است كه به خود بياييد. بخشي ديگر خطاب به مردم است كه اميد خودشان را به مجموعه نظام از دست ندهند، آن 95% تهرانيهايي است كه در انتخابات 9 اسفند به پاي صندوقهاي راي نرفتند، كه نه بگويند هم به اصلاح طلبان و هم به محافظه كاران، و بخش ديگرش در اصل به وزارت خارجه ما است كه عصر و زمانه شعار مرگ بر آمريكا دادن و اين دشمني و بغض و كينه را بي جهت به جلو بردن به سر آمده. سياست خارجي هر مملكتي را ازجمله جمهوري اسلامي، منافع مليش تعيين مي كند و نه ايدئولوژي و نه رقابتهاي سياسي، نه اينكه ما ملاحظات و انگيزه هاي قدرتي خودمان را در نظر بگيريم. منافع ملي ما ايجاب مي كند كه ما به سمت و سوي تنش زدايي با آمريكا برويم و متاسفانه تا امروز طرفداران مرگ بر آمريكا حتي نتوانستند يك مورد را مثال بزنند كه چرا دشمني با آمريكا در جهت منافع ملي ما است. از جمله اين نامه در جهت حل مشكل ما با آمريكا يك مقداري هم دير است. من گلايه ام از صلاح طلبان درون حاكميت به تعبير آقاي رحماني اين است كه چرا الان شما داريد اين نامه را مي نويسيد؟ اگر الان فهميديد واي برما كه نمايندگان اصلاح طلبمان اينقدر دير اينها را فهميدند و اگر در گذشته، دو سه سال پيش هم شما اينها را فهميده بوديد و به خاطر منافع خودتان سكوت كرديد كه باز هم واي برما. بنابراين ضمن اينكه آن دو نكته مثبت اين قضيه است، اما خيليها مي توانند از اصلاح طلبان سئوال كنند كه چرا حالا؟ چرا حالا كه آمريكا با قشون آمده در مرز ما كنگر گرفته، الان ديگر خيلي دير شده براي نوشتن اينجور نامه ها. ا.م.ك: تثبيت حاكميت ملي و تنش زدايي در نامه 154 نماينده اصلاح طلب مجلس شوراي اسلامي خطاب به مردم ايران. ايران در اين هفته با سپاس از ميهمانان اين ميز گرد راديو فردا. در هفته اي كه گذشت ايران شاهد رويدادهاي بسياري بود: شماري از معلمان با اعتصاب خود خواهان افزايش حقوق شدند. محمود احمدي نژاد كه به وابستگي به جناح راست افراطي شهرت دارد به سمت شهردار تهران برگزيده شد. دادگاه انقلاب اعلام كرد احكام 15 تن از نيروهاي ملي مذهبي روز شنبه صادر خواهد شد. همچنين چند تن از دست اندكاران مطبوعات به دادگاه احضار شدند. دادگاه متهمان قتل هاي زنجيره اي محفل امر به معروف و نهي از منكر كرمان به صورت غير علني تشكيل شد. از خبرهاي ديگر اين هفته موضوع فعاليت هاي هسته اي جمهوري اسلامي و روابط اين كشور با آمريكا بود. در اين هفته مجلس شوراي اسلامي مركز توجه ناظران سياسي بود كه با نامه سرگشاده 154 نماينده مجلس به اوج رسيد. در ميزگرد امشب راديو فردا دكتر صادق زيبا كلام استاد علوم سياسي دانشگاه تهران و تحليل گر سياسي اصلاح گرا در تهران، تقي رحماني تحليل گر سياسي و عضو ائتلاف نيروهاي ملي مذهبي ايران در تهران و دكتر مهرداد خوانساري تحليل گر سياسي و عضو جبهه ائتلاف براي آزادي و مردمسالاري ايران در لندن شركت دارند و به بحث و بررسي و ارزيابي رويدادهاي اين هفته ايران مي پردازند.
XS
SM
MD
LG