لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۱۱:۱۴

ميز گرد راديو فردا: ايران در اين هفته، اپوزيسيون برونمرزي و تشكيل گروهبندي هاي تازه


(rm) صدا |
شهران طبري ( راديو فردا): با پايان سريع جنگ در عراق و چشم‌انداز تشكيل يك دولت فدرال دموكراتيك در اين كشور كه عليرغم برخي مشكلات با اقبال عمومي مواجه شده است، اكنون در بسياري از محافل سياسي و خبري جهان، اين سئوال‌ها بر زبانها جاري است كه آيا در كشورهاي ديگر خاور ميانه نيز شانس پيروزي دموكراسي افزايش يافته. برخي در ادامه مي‌پرسند پس از عراق نوبت كجا است. برخي ديگر معتقدند حمله نظامي مانند عراق در همه جا ضرورت ندارد و فقط وقتي مي‌تواند در پيش گرفته شود كه هيچ چاره ديگري براي استقرار حكومتي پاسخگو به مردم و جامعه جهاني ميسر نباشد. اين همه نور اميدي را در دل بسياري از اعضاي اپوزيسيون سياسي كشورهاي كه سالهاي طولاني از عمر خود را در تبعيد گذرانده اند روشن كرده است. از اين جمله‌اند اپوزيسيون سياسي ايران، كه اميدشان به ديدن آينده دموكراتيك در ايران براي همه ايراني‌ها از هر نحوه فكري و شكل و شمايلي است. اخيرا اپوزيسيون ايرانيان برون مرزي در اروپا و آمريكا در تكاپوي يارگيري‌هاي تازه و تهيه شناسنامه‌هاي جديد سياسي براي خود هستند. برخي گروه‌‌هاي بزرگتر و فراگيرتري را تشكيل مي‌دهند و برخي حركت خود را با چند نفر آغاز كرده‌اند. امروز سه نفر از اعضاي سه گروه كوچك و بزرگ از يك مجموعه بزرگتر از اپوزيسيون برون‌مرزي را گردهم آورده‌ايم. آقاي بيژن حكمت كه به همراه برخي چهره هاي سرشناس سياسي و روشنفكران و دانشگاهيان در روز گذشته تشكيل گروه تازه اي را اعلام كردند تحت عنوان اتحاد جمهوري خواهان ايران؛ دكتر مهرداد خوانساري كه در همين هفته جاري در استراسبورگ با عده اي از جناحهاي گوناگون جبهه ائتلاف براي آزادي و مردم‌سالاري در ايران را اعلام كردند و دكتر حسين باقرزاده كه بيش از دوماه است گروه موسوم به منشور 81 را معرفي كرده‌اند. اسامي اين چهره‌هاي برون مرزي براي بسياري از چهره هايي كه با سياست اپوزوسيون ايران آشنا هستند تازگي ندارد، اما شايد اولين سئوالي كه در اينجا مطرح مي‌شود اين است كه چرا برخي از گروههاي آشناي سابق، ازجمله گروههاي هرسه شما كه در اينجا گرد آمديد، موجوديت قبلي خود را در فضاي كنوني كافي و بافي ندانستيد و تصميم به تشكيل گروه جديد گرفته ايد. آقاي حكمت شما سالها به همراه عده اي معرف گروه جمهوري خواهان ملي بوديد. ضرورت ترك جمهوري خواهان ملي و ايجاد اين گروه تازه اي كه معرفي كرده ايد را در چه مي‌دانيد؟ بيژن حكمت: اولا حضورتان عرض كنم كه تشكيل يك گروهي كه در جهت هماهنگي و سازماني ائي از جمهوري خواهان مي‌رود، به معني اين نيست كه سازمانهاي سابق نقض مي‌شوند و ما آنها را ترك مي‌كنيم. با به بن بست كشيده شدن اصلاحات و خطر دخالت خارجي و تحولاتي كه در درون كشور بوجود آمده، همه اينها باعث شده كه عزم جديدي براي همكاري ومبارزه در راه استقرار دموكراسي در ايران بوجود بيايد. براي اينكه اين تنها بسيج مبارزه مردم است كه مي‌تواند دستاوردهاي دوم خرداد را حفظ كند، اقتدارگراها را به عقب نشيني وادار كند و با گشايش فضاي سياسي، تهديدهاي خارجي را خنثي كند. عده زيادي از ما چه در سازمانهاي سياسي به عنوان فعال و چه به عنوان روشنفكر و قلمزن سياسي و استاد دانشگاه در خارج از كشور در سالهاي گذشته يك فرهنگ مشتركي پيدا كرديم، با همديگر ديدگاههاي سياسي مشتركي فارغ از سايه روشنهاي او پيدا كرديم و الان همه اين احساس را دشتند كه ما بايد با هم نزديكتر شويم، عده ما بسيار است و مي‌توانيم در خارج از كشور به سطح يك نيروي سياسي برسيم. طبيعتا هدف ما اين نيست كه در خارج از كشور آلترناتيوسازي كنيم يا حكومت جايگزين درست كنيم، ولي همگامي و همسويي و انشاءلله در آينده ايجاد يك جنبش جمهوري خواهي كه معرف ارزشهاي مشترك و يك فرهنگ سياسي مشترك باشد، طبيعتا مد نظر ما است و ما در اين جهت گام برمي داريم. ش ط: دكتر خوانساري شما را كمابيش همه با مشروطه خواهان ملي مي‌شناسند. اما در جمع جديدي كه تشكيل داديد، افرادي از جناح چپ، چپ سابق، ميانه و راست به چشم مي‌خورند. ضرورتي كه شما براي تشكيل اين گروه جديد چه هست؟ مهرداد خوانساري: هدف ما شكستن بن‌بستهاي موجودي بود كه در اپوزوسيون به چشم مي‌خورد و اينكه ما به طور كلي به خاطر عدم انعطافي كه از سوي رهبران سياسي موجود و يا سازمانهاي سياسي وجود داشته، نمي‌توانستيم كه به مسائل فراتر برويم، لذا ما توانستيم كه روي يك حداقل برنامه با برخي از عوامل جبهه ملي و چپ به توافق برسيم و در اصل توافقي كه ما كرديم روي يك سلسله آرمانهايي است كه تقريبا تمام نيروهاي آزاديخواه قرار دارند و تصميم ما اين است كه با توجه به بحران كنوني كه در منطقه وجود دارد و شامل منطقه ما مي‌شود و شكست كامل نيروهاي اصلاح طلب در داخل مملكت كه نياز به يك نوع تجديد سازمان را در مورد كساني كه خواهان يك نوع تغييرات اساسي در مملكت هستند را ايجاب مي‌كند، ما بتوانيم روي محور اساسي آزادي خواهي، نه الزاما جمهوري خواهي يا سلطنت طلبي كه ما را به آن مباحث قبلي دوباره گرفتار كند، بتوانيم يك روش جديدي را پياده كنيم. ش ط: دكتر باقرزاده شما پس از برخي تجربيات سياسي در سالهاي اخير جرياني را هدايت مي‌كرديد كه در گفتمان سياسي غرب به آن سياست تك موضعي مي‌گويند. يعني نظرات خودتان را تنها با تكيه بر يك معضل اجتماعي دنبال مي‌كرديد و جزء حزب و گروهي نبوديد. حالا آيا منشور 81 ، تحولي به سوي يك سازمان جديد سياسي است؟ حسين باقرزاده: بله عرض كنم كه همانطور كه اشاره شد من در عضو هيچ گروه و سازمان سياسي خاصي در سالهاي اخير مشغول نبودم، بلكه فعاليت‌هاي من در زمينه حقوق بشر بوده و يا به صورت تحليل‌هاي سياسي كه اينجا و آنجا مي‌نوشتم. در مورد منشور 81 اين ايده اي بود كه در اواخر سال 81 مطرح شد و دوستان نيز از قشرهاي مختلف سياسي كه به موازين دموكراسي اعتقاد دارند، مطرح كردند كه بهتر است كه ما بتوانيم بنشينيم و يك سري آرمانهاي اساسي حقوق بشري و دموكراتيك را روي كاغذ بياوريم و سعي كنيم اين را بصورت سندي به جامعه سياسي ايران عرضه كنيم. و در واقع منشور 81 هم به عنوان منشور ايجاد يك حزب سازمان سياسي، جديد نيست. در اين منشور ما سعي كرديم كه اصول محتوايي نظام دموكراتيك را مشخص كنيم و هدفمان اين بود كه بتوانيم به عنوان بخشي از جامعه روشنفكري و سياسي ايران، اصول آرمانهاي آزادي خواهانه و دموكراتيك، صلح جويانه و حقوق بشر مطلوب خودمان را روي كاغذ بياوريم و فراراه مبارزات مردم ايران قرار دهيم. البته خود امضا كنندگان منشور و يا مثلا بخشي از آنان مي‌توانند اگر بخواهند منشور را پايه حركت سياسي قرار دهند ولي خود منشور در اصل به عنوان يك سند مشترك فعاليت سياسي و حزبي نوشته نشده. ش ط: آقاي باقرزاده شما الان در واشنگتن هستيد كه در آنجا جمعي از اپوزوسيون برون مرزي جلسات مشتركي برگزار كردند. شايد بد نباشد كه چند كلمه هم در مورد اين موضوع بگوييد كه جنبه خبري هم دارد. حسين باقرزاده: بله، من چند روز پيش واشنگتن بودم. آنجا چند تن از جمهوري خواهان آمريكا از شرق و غرب آمريكا جمع شده بودند و براي ايجاد يك جريان جمهوري خواهي مشابه آنچه كه آقاي حكمت و دوستانشان در اروپا فعاليت كرده بودند و جمعي از دوستانش در آمريكا، صادر كنندو من هم به عنوان ناظر در آنجا شركت داشتم. ش ط: سئوالي كه در ذهن شنونده ها مطرح مي‌شود اين است كه تفاوتهاي اصلي شما با بقيه در چيست؟ مهرداد خوانساري: نكته اي كه من مي‌خواهم روي آن تكيه كنم اين است كه موقعي كه آرمانها اعلام مي‌شود، همانطور كه در منشور 81، خود من به عنوان يك فردي كه به هرحال سابقه فعاليت مشروطه خواهي دارم با آقاي باقرزاده تماس گرفتم و گفتم كه من با آرمانهايي كه اعلام شده موافقم، لذا اين يك زمينه ايست براي اينكه ما بتوانيم در يك موقعيت جديد در برخورد با همديگر قرار بگيريم. من اعلاميه اي كه آقاي حكمت هم امضا كردند را خواندم. آرمانهايي كه در آن آمده به جز آن بخشي كه تكيه روي جمهوري خواهي مي‌كند، ما هم در برنامه اي كه در جبهه آزادي خواهي اعلام كرديم همان آرمانها را دنبال مي‌كنيم، لذا تحولي كه رخ داده اين است كه سكوهايي بوجود آمده كه مي‌توانند فراتر از مسائلي كه در گذشته آنها را درگير يك سلسله مباحث بي نتيجه كرده بتوانند با هم نزديك شوند و يك راه حلي را براي مردم ايران در يك شرايط جديد ارائه دهند. ش ط: آقاي حكمت شما هم همينطور فكر مي‌كنيد؟ بيژن حكمت: ببينيد كار ما از نظر گرايش نوعا با هم متفاوت است. آقاي باقرزاده همانطور كه خودشان گفتند در جهت تشكيل گروه و سازماني گام برنمي دارند. اصولي را اعلام كردند كه مورد قبول همه ما است، ما از گذشته همگي حقوق بشري بوديم و طبيعتا آنها را تاييد مي‌كنيم. آقاي خوانساري هم در پي آن هستند كه در پي تشكيل يك ائتلاف گسترده اي از مشروطه خواهان وساير گرايشهاي چپ وراست و جمهوري خواه بوجود بياورند و در پي يك ائتلاف بزرگ هستند. كار ما روشنفكران و فعالان سياسي كه اين بيانيه را ديروز بيرون داديم، در هيچ كدام از اين دو جهت نيست. كوشش ما در اين جهت است ك جمهوري خواهان را در خارج از كشور سازمانيابي و متشكل كنيم و بتوانيم به عنوان يك نيروي سياسي با نيروهاي داخل كشور در تماس و همكاري باشيم و بتوانيم در جهت يك اصلاحات بنيادي و براي دموكراسي گام برداريم. ش ط: آقاي باقرزاده شما تفاوتها را در چه مي‌بينيد؟ حسين باقرزاده: همانطور كه دوستان اشاره كردند در مورد اصول و آرمان‌هاي اسناد و منشورها دارد تقريبي انجام مي‌شود به اين صورت كه هم در سندي كه آقاي حكمت و دوستانشان پخش كردند و همينطور آقاي خوانساري پخش كردند، مشابهتهاي زيادي با متن منشور ديده مي‌شود و از اين نظر اين مايه خوشبختي است كه گرايشهاي مختلف دموكراتيك دارند به سوي يك نقطه حركت مي‌كنند. در مورد منشور همانطور كه قبلا اشاره كردم، بر اساس يك سري اصول و آرمانها بيان شده از بيان شكل حكومت مطلوب امضا كنندگان و يا راهكارهاي اين آرمانها اجتناب شده و بنابراين شكل اينكه مثلا حكومت ايران جمهوري خواه باشد يا نباشد در منشور 81 ذكر نشده، چون به هرحال تعيين كنندگان نهايي از نظر امضا كنندگان منشور مردم ايران هستند، ولو اينكه غالب امضا كنندگان منشور خودشان جمهوري خواهان هستند و جمهوري را بهترين شكل براي تحقق اين آرمانها مي‌دانند. ولي در عين حال ما معتقديم كه جمهوري به عنوان يك وسيله است و نبايد به عنوان يك هدف اصلي قرار بگيرد كه محتواي اين حكومت آينده را تحت‌الشعاع قرار بدهد. از اين نظر من فكر مي‌كنم كه دوستان بايد، دوستان بخصوص جمهوري‌خواه، روي اين نكته توجه كنند كه تكيه زياد روي مسئله جمهوري به نحوي كه محتواي دموكراتيك را تحت‌الشعاع قرار بدهد، اين به نفع جامعه دموكراتيك ايران نيست. ش ط: آقاي حكمت مي‌خواهيد شما به اين نكته پاسخ دهيد؟ بيژن حكمت: بله. من فكر مي‌كنم كه گرايش‌هاي مختلف در جامعه ما بايد سعي كنند كه بر اساس يك برنامه خيلي روشن و آشكار و فراتر از گفتار حقوق بشري با هم متحد شوند. هيچ دليلي وجود ندارد كه ما شكل حكومتي را كه مطلوب ما است بيان كنيم و اين به هيچ وجه محتواي دموكراتيك آن را تحت تاثير قرار نمي دهد. جمهوري و حقوق بشر دو مفهوم واحد هستند. يعني حكومتي كه براساس تضمين حقوق بشر تشكيل مي‌شود، شكل آن ضرورتا جمهوري است. در مفهوم دموكراسي سلطنت وجود ندارد و اشكال ديگر حكومت وجود ندارد. در كشورهايي بنا بر سابقه تاريخي، تحول جامعه طوري بوده كه ازطريق سلطنت مشروطه به دموكراسي رسيدند. درجامعه ما اين جريان به گذشته تعلق دارد. بنابراين شكل حكومت را ما بايد آشكارا بيان كنيم و وقتي ما مي‌گوييم خواهان جدايي دين از دولت هستيم و خواهان اين هستيم كه سران دولت و كشور انتخابي باشند و از طريق تناوب قدرت جابجا بشوند، بنابراين اين جايي براي سلطنت و ولايت فقيه و براي هرنوع رهبر مسلكي باقي نمي گذارد. ش ط : البته آقاي حكمت اين بحث شما در بسياري از جوامع كه سلطنت مشروطه هستند صدق نمي كند. در همين بريتانيا كه قديمي ترين دموكراتي جهان است، حكومت سلطنت مشروطه حاكم است. به هر حال در حال حاضر هستند افرادي كه چه در داخل و چه در خارج ايران خواهان حكومت سلطنتي به عنوان شكل حكومت آينده ايران هستند. شما با يك همه پرسي براي اين موضوع موافقيد يا فكر مي‌كنيد جمهوري تنها راه است و مردم ديگر اشتباه مي‌كنند. بيژن حكمت: نخير. من فكر مي‌كنم كه نوع حكومت را در ايران مردم بايد انتخاب كنند، حالا چه از طريق رفراندوم و غيره اين مسئله ثانوي است. يك مجلس موسساني بايد تشكيل شود كه در آن نمايندگان تمام گرايشهاي سياسي آزادانه بتوانند فعاليت كنند، نمايندگان خودشان را بتوانند انتخاب كنند و يك قانون اساسي جديدي را به مردم عرضه كنند. و به اين ترتيب خواهد بود كه مردم شكل نظام آينده را انتخاب خواهند كرد. و اينجا همه مردم ايران از هر گرايشي كه باشند از حقوق مساوي برخوردار هستند. چه مشروطه خواه سلطنتي باشند و چه مشروطه خواه اسلامي. ش ط: زمانيكه هيچ يك از شما اپوزوسيونهاي خارج از كشور نتوانستيد آلترناتيو اكثريت پسندي براي ايران ارائه دهيد و دچار اختلافهاي بين گروهي بوديد و هرچند نفر يك حرف مي‌زديد، شايد براي اولين بار در تاريخ ايران يك جنبش محكم با ايده ها و نظرات قابل توجه براي همه از دل حكومت موجود زاييده شد. جنبشي كه آنرا با نام جنبش اصلاح طلبان يا جنبش دوم خرداد مي‌شناسيم. بخشي از اين جنبش به صورت اپوزوسيون و برخي از درون توانستند با هم وارد بازي سياسي يا به عبارت درست تر بازي دموكراتيك بشوند، اگرچه در شكل محدودش. حزب مشاركت و گروههاي مختلف ملي مذهبي را تشكيل دادند و با مدد روحانيون مترقي، روزنامه نگاران، اصناف و رهبري آقاي خاتمي سنگ اول دموكراسي و جامعه مدني را در ايران بنا گذاشتند. اما متاسفانه به بن بست خوردند و نتوانستند اهدافشان را به پيش ببرند. حالا برخورد شما با اين نيروهاي مهم درون مرزي چيست؟ جاي آنها را در ايران دموكراتيك در كجا مي‌بينيد؟ فكر مي‌كنيد شما در دل آنها حل مي‌شويد؟ در كنار آنها كار مي‌كنيد و يا اصلا هواي نبودن آنها را داريد؟ بيژن حكمت: بله اول بايد ارج فراوان گذاشت به دستاوردهاي جنبش دوم خرداد. آنها در اين شش سال اگرچه نتوانستند اصلاحاتي در نهادهاي كشور بوجود بياورند، ولي باعث شدند كه يك فضايي بوجود بيايد كه در اين فضا با سر گرفتن گفتگو و رويارويي، آگاهي سياسي مردم بيشتر شود و امروز با به بن بست كشيده شدن اصلاحات و يا خود اصلاحي حكومت اسلامي، مردم يك عزم جديدي را براي مبارزه خارج از نهادهاي حكومتي و براي فشار بر نهادهاي حكومتي پيدا كنند. اين نكته اول، نكته دوم اينكه اصلاح طلبان يكدست نيستند. بسياري از اصلاح طلبان امروز به اين نتيجه رسيدند كه اين حكومت دوگانه را با تقويت جمهوريت به يك حكومت دموكراتي واقعي تبديل كنند. به نظر من آنها امروز مي‌گويند دموكراسي را با تمام تبعات و لوازمش مي‌پذيرند. ما با اين اصلاح طلبان مي‌توانيم وارد همكاري، اتحاد و گفتگو شويم و ساير اصلاح طلباني كه فكر مي‌كنند هنوز مي‌توانند دراين چهارچوب گام بردارند و بدون اينكه تغييراتي را در قانون اساسي پيشنهاد كنند، مي‌توانند اصلاحاتي را در ايران پيش ببرند، به نظر من اشتباه مي‌كنند، درجا مي‌زنند و بعد از اين به گذشته تعلق خواهند داشت. ش ط: آقاي باقرزاده مي‌خواهيد شما اين بحث را دنبال كنيد؟ حسين باقرزاده: بله عرض كنم كه ما در طي اين منشور اشاره كرديم كه ما از تمام ايرانيان آزاديخواه و دموكرات و وطن دوست در داخل و خارج كشور و اصلاح طلبان معتقد به نظام مردم سالار عرفي، دعوت مي‌كنيم كه به منشور 81 بپيوندند يا با فعاليتي از قبيل منشور 81 همكاري كنند به اين معني كه ما هيچ مرزي براي افراد جز اينكه آيا اينها به اين اصول دموكراتيك و آزادي خواهانه و حقوق بشر اعتقاد دارند قائل نيستيم. ما به عنوان امضا كنندگان منشور 81 از تمام ايرانيان داخل و خارج از كشور، من جمله اصلاح طلبان معتقد به نظام مردم سالار عرفي دعوت كرديم كه به حركتي مانند منشور 81 بپيوندند. چون از ديد ما تنها ملاك اعتقاد به يك نظام مردم سالار عرفي است. بنابراين اصلاح طلبان زيادي هستند در داخل حكومت، بعضيهايشان صريحا مي‌گويند و بعضيهايشان نمي گويند كه به جدايي دين از حكومت و اصول دموكراتيك اعتقاد پيدا كردند و از نظر ما همه اينها مي‌توانند به يك حركتي مانند منشور 81 بپيوندند. من اشاره كنم مثلا در مورد منشور 81، من فكر كنم آقاي حكمت آن ظن من را تاييد كردند كه متاسفانه حركتي كه شروع شده به جاي اينكه به مسئله جمهوري به عنوان يك وسيله نگاه كنند، اهميت فوق العاده بهش مي‌دهند و اين ممكن است كه به دلايلي باعث تفرقه بين نيروهاي سياسي دموكرات شود. به اين معنا كه در اين شرايطي كه ما الان هستيم كه نياز به يك حداكثر نيروهاي سياسي داخل كشور داريم، چه داخل و خارج كشور و چه جمهوري خواه و غير آن، تاكيد فراوان بر روي مسئله جمهوري كه به نظر من فقط بايد به عنوان يك وسيله بهش نگاه كرد، متاسفانه كمكي به اين ائتلاف و همبستگي عمومي نمي كند و ما در برابر شرايطي كه در ايران در برابر نظام جمهوري اسلامي ايران، بخصوص جناح ولايت فقيه نياز به يك همبستگي ملي داريم، فكر مي‌كنم كه ايجاد اشكال كند. مهرداد خوانساري: من ضمن تاييد فرمايشات آقاي باقرزاده معتقدم كه سعي بايد شود تجمع آزاديخواهان ايران، تبديل به تجمع آزاديخواهان جمهوري خواه و يا آزاديخواهان مشروطه خواه نشود. آقاي حكمت نكاتي را كه در مورد جمهوري مطرح فرمودند كه من با آن هيچ مخالفتي ندارم به عقيده من پا فشاري روي آن، ضمن اينكه ايشان تاكيد مي‌كنند كه سرنوشت نهايي بايد توسط مردم ايران تعيين شود، اين يك مقدار به نظر من يك بحث اضافي را وارد مسئله مي‌كند كه لزومي براي آن ندارد و ما در گذشته براي اثبات حقانيت جمهوري خواهي يا مشروطه خواهي مباحث زيادي بوده كه نتيجه اي نداشته و من به عنوان يك كسي كه فعاليت مشروطه خواهي دارم به هيچ عنوان علاقه ندارم كه وارد اين نوع مباحث در اين شرايط شوم. لذا به نظر من بهترين راه اين است كه ما مسائلي را كه مي‌توانيم روي آن توافق كنيم كه همان آرمانها است، آنها را به عنوان ملا ك قرار دهيم و با اصلاح طلباني كه در داخل ايران هستند و اصلاحات و يا تغييرات واقعي را خارج از چهارچوب سيستم ولايت فقيه مي‌بينند، بايد گفتگو و ديالوگ داشته باشيم و سعي كنيم كه به يك نتايج مشترك پيرامون همان آرمانهايي كه بهش اعتقاد داريم برسيم. ش ط: آقاي حكمت مي‌خواهيد شما به اين موضوع پاسخ دهيد؟ بيژن حكمت: نه. من يك نكته را فقط مي‌خواستم توضيح بدهم كه به هرحال اين جنبش گسترده جمهوري خواهان است كه بايد در آينده ببيند وارد چه نوع ائتلاف و اتحادي با ساير نيروهاي سياسي ممكن است شود. چه اين نيروها طرفدار يك مشروطه اسلامي باشند و چه طرفدار يك مشروطه پادشاهي. ممكن است در وارد معيني در زمينه حقوق بشر، در زمينه فعاليت‌هاي سياسي، مبارزه براي آزادي زندانيان سياسي و غيره آدم بتواند با همديگر همكاريهايي را داشته باشد و يك نكته را مي‌خواهم تاكيد كنم كه قصد ما آلترناتيوسازي در خارج از كشور نيست و اين نيست كه يك ائتلاف بزرگي از مشروطه خواهان و جمهوري خواه بوجود بياوريم. با پايان سريع جنگ در عراق موضوع دموكراسي در ايران بطور جدي مطرح مي شود. اخيرا اپوزيسيون برونمرزي ايران در تكاپوي تشكل ها و ائتلاف هاي تازه و تهيه شناسنامه هاي سياسي تازه اي هستند. در ميزگرد امشب راديو فردا آقاي بيژن حكمت، كه ديروز به همراه چند گروه ديگر اتحاد جمهوري خواهان ايران را اعلام كردند، دكتر مهرداد خونساري، كه در همين هفته در استراسبورگ با عده اي از جناح هاي گوناگون جبهه ائتلاف براي آزادي و مردمسالاري در ايران را اعلام كردند و دكتر حسين باقرزاده كه بيش از دوماه است گروه موسوم به منشور 81 را معرفي كردند، به بررسي اين موضوع مي پردازند كه اساسا چه نيازي به اين تشكل ها و ائتلاف ها تازه بود؟
XS
SM
MD
LG