(rm) صدا |
امير آرمين (رادیوفردا): در رابطه با تحولات تهران، شايان جابري هم اکنون روي خط است. آقاي جابري لطفا بفرماييد چه خبر جديدي در رابطه با ناآراميهاي تهران هست؟
شايان جابري (تهران): از حدود 11 ديشب، ميشود گفت که تجمع مردم حالت جدي به خودش گرفت و در واقع ميشود گفت از آن موقع بود که کاملا مشهود بود که حضور مردم در خيابانهاي حدفاصل آل احمد، از منطقه گيشا تا خيابان اميرآباد، محل کوي دانشگاه تهران حالت جدي تري به خودش گرفته بود. مردم در ماشيها توقف کرده بودند در اين معبر و بوق ميزدند، دست ميزدند و بعضا در بعضي از لحظات نيروهاي انتظامي را هو ميکردند. البته پيش از آن هم اتوموبيلها که تعمدا در تقاطع خيابانهاي آل احمد و چمران زير پل گيشا ايستاده بودند، مدام بوق ميزدند و نيروي انتظامي امتداد اين راه را تقاطع اميرآباد را نه تنها براي ماشينها بسته بود بلکه براي افراد پياده هم راه را بسته بود.
ا.آ.: خبرگزاريها از حضور سنگين لباس شخصيها و درگيري آنها با دانشجويان خبر ميدهند، شما چيزي از اين گزارش شنيده يا ديده ايد؟
شايان جابري: بله بعد از اين که تعدادي از اعضاي گارد ويژه ضد شورش چند تن از جوانان را شعار ميدادند نگه داشته بودند، در ضلع شمالي پل گيشا در واقع در همان محل تقاطع چمران - آل احمد، من در همان لحظه که تقريبا ساعت 12 شب بود، بالاي پل گيشا بودم و در اين موقع هيچ ماشيني از روي پل عبور نمي کرد و کاملا خالي بود و در تسلط نيروهاي امنيتي و لباس شخصي بود. البته بدون درگيري. بعد از اين که نيروهاي گارد ويژه يکي دو نفر از جوانان را که چهره هاي خونيني داشتند، به سمت زير پل گيشا ميآوردند و جمعيت هم هوکنان به دنبالشان ميآمدند و سنگ پرتاب ميکردند. تقريبا در همين موقع بود که يورش لباس شخصيهاي موتور سوار شروع شد. و به سرعت به هر جايي که مردم ايستاده بودند، هجوم ميبردند. سرنشينان اين موتورها اغلب ريشو و يا با ته ريش داشتند و با ابزار و ادواتي همچون چماق و قمه و زنجيرآچار پيچ گوشتي چکش و زنجيرهايي که اغلب به عنوان قفل فرمان اتوموبيل کاربرد دارند، به مردم ميزدند و فرياد ميزدند و فحش ميدادند که به خانه هايتان برويد. در همين موقع تعدادي از جوانها که در پياده روهاي گيشا ايستاده بودند، سعي داشتند که بخشي از اين موتورسوارها را به داخل کوچه ها بکشانند و محاصره کنند ولي اما از اين کار خودداري کردند و به حرکت تند وسريعشان در جاهايي که فضاي بازي داشت براي انجام کارهايشان، ادامه دادند. در واقع از آنجايي که کل شبکه موبايل در آن نطقه قطع شده بود، نتوانستم در همان يکي دو ساعت تماس بگيرم ولي با فاصله گرفتن از آن منطقه، يعني به سمت ميدان توحيد که آمديم، توانستيم اولين گزارش خودمان را ارسال کنيم.
ا.آ.: شما در گزارش قبليتان گفتيد که امروز مسابقه تيمهاي فوتبال است. حالا پيش بيني ميکنيد که اين مسابقه ادامه پيدا کند با توجه به اين که ممکن است که ناآراميها غيرقابل کنترل شود.
شايان جابري: از همان ديشب بعد از همان شلوغي يعني لحظاتي که مردم درگير نبودند با لباس شخصيها، صحبتهاي جوانها و مردم حاکي از آن بود که دراستادیوم بزرگ تهران در واقع بايد لغو شود. چون کنترل تقريبا يک گروه 100 هزار تماشاگر بازي امروز که تيمهاي پر طرفداري هستند، وقتي اين تعداد عظيم وارد شهر تهران ميشوند واقعا غيرقابل کنترل هستند و امنيت شهر را از نظر نيروي انتظامي به خطر مياندازند. علاوه بر اينها که در حول و حوش مرکز شهر اتفاق ميافتاد، در همان لحظات خوابگاه دانشجويان شهيد بهشتي هم خيلي متشنج بود. من در آنجا نبودم ولي در تماس دائم با دانشجويان بودم و حتي چيزي حدود يکي دو ساعت پيش، يعني ساعت 4 و ربع به وقت ما يعني به وقت ايران، يک اتومبيل شخصي در بيرون دانشگاه شهيد بهشتي در ولنجک به آتش کشيده شد. از حدود 11 پنج شنبه شب به بعد کاملا مشهود بود که حضور مردم در خيابانهاي حدفاصل آل احمد، از منطقه گيشا تا خيابان اميرآباد، محل کوي دانشگاه تهران حالت جدي تري به خودش گرفته بود. مردم در اتوموبيل ها توقف کرده بودند در اين معبر و بوق ميزدند، دست ميزدند و بعضا در بعضي از لحظات نيروهاي انتظامي را هو ميکردند. ساعت 12 شب لباس شخصي ها سوار بر موتور به تجمع مردم در اطراف پل گيشا يورش بردند و با چماق و قمه و زنجير و آچار پيچ گوشتي چکش به مردم ميزدند و فرياد ميزدند و فحش ميدادند که به خانه هايتان برويد. كوشش جوانها براي كشاندن آنها به داخل كوچه ها به جائي نرسيد. در اطراف دانشگاه شهيد بهشتي در ولنجك نيز درگيري هائي از ساعات اول بامداد پنجشنبه درگرفت و در ساعت 4 و ربع به وقت ايران، يک اتومبيل شخصي در بيرون دانشگاه شهيد بهشتي در ولنجک به آتش کشيده شد.