ادامه حمله به نيروهاي آمريکايي در عراق و افزايش تلفات، از ديد يک کارشناس نظامي

بکتاش خمسه پور(راديو فردا): ژنرال ريچارد مايرز، رئيس ستاد مشترک ارتش امريکا منطقه ميان بغداد، پايتخت عراق تا تکريت، زادگاه صدام حسين رهبر سرنگون شده عراق را منطقه اي جنگي و بسيار خطرناک خوانده است. ژنرال مايرز در حالي از اين منطقه به عنوان يک منطقه جنگي خطرناک ياد مي کند که ادامه حملات به سربازان آمريکايي در عراق و کشته شدن آنها، انتقاداتي را متوجه پرزيدنت بوش، رئيس جمهوري آمريکا کرده است. از جمله سناتور باب گراهام از حزب دموکرات و نامزد احراز مقام رياست جمهوري امريکا خواستار استيضاح از پرزيدنت بوش شده است. از سوي ديگر مخالفان حمله آمريکا به عراق معتقدند: افزايش شمار کشته شدگان ارتش آمريکا در عراق نشان مي دهد که آمريکايي ها در باتلاق عراق گرفتار شده اند. گزارشگر راديو فردا در لندن، گفتگويي دارد در همين زمينه با سرگرد چارلز هي من Charles Hayman، کارشناس بريتانيايي مسايل دفاعي و نظامي. شهران طبري (راديو فردا، لندن): با کشته شدن روز افزون سربازهاي آمريکايي در عراق، آنها که با آمريکا سر جنگ دارند، دل به آن بسته اند که عراق به باتلاقي براي آمريکا بدل شود. اما آنها که اميد دارند در پي اين جنگ ناگوار، طليعه دموکراسي و رفاه اجتماعي در اين کشور پر ظرفيت بدمد و مردم آن بتوانند به آن چه قابل آن هستند دست يابند، دچار نگراني شده اند. اين موضوع را از سوي راديو فردا با سرگرد چالز هي من، تحليلگر نظامي مرکز اطلاعاتي Jane's مطرح مي کنم و مي پرسم: آيا واقعا ممکن است عراق به باتلاقي براي آمريکا بدل شود؟ سرگرد چالز هي من (تحليلگر نظامي مرکز اطلاعاتي Jane's): راستش در اين برهه از زمان پاسخ به اين سؤال بسيار دشوار است. ما بايد حتما ظرف 6 هفته تا دو ماه آينده ميزان تلافات را در اين کشور بررسي کنيم. اگر طي اين مدت ميزان تلفات به همين اندازه کنوني باشد، آن وقت مي شود گفت که نيروهاي آمريکا با دشواري قابل ملاحظه اي روبرو خواهند بود. اما تعداد تلفات ارتش امريکا از اول ماه مي تا 28 ژوئيه 51 نفر است. اين رقم از نظر نظامي بسيار ناچيز است، اما از نظر انساني و سياسي اهميت بسيار دارد و اگر تا دو ماه ديگر به دو برابر برسد آن وقت بايد به طور قطع بگويم به احتمال زياد مشکلات سياسي عظيمي براي جرج بوش و دولتش به همراه خواهد آورد. ش.ط: به سرگرد هي من مي گويم: در حال حاضر نيروهاي امريکا مي گويند اين تلفات به علت مقاومتهاي پراکنده عناصر طرفدار صدام و کساني است که قدرت را از دست داده اند. اما با کشته شدن پسرهاي صدام و دستگيري يا کشته شدن هرچه زودتر خود او، اين مقاوتمها به پايان مي رسد و خطري که متوجه سربازهاي آمريکايي است، برطرف خواهد شد. در حالي که برخي ديگر معتقدند نارضايتي اکثريت شيعه عراق از حضور امريکا در اين کشور، منبع عمده دشواريهاي کنوني و دشواريهاي بيشتر در آينده خواهد بود. کدام درست است؟ سرگرد چالز هي من: بگذاريد اول به سني هاي عراق و حاميان صدام حسين بپردازيم. به گمان من اشتباه است که بگوييم صدام حسين و پسرهايش حزب بعث عراق بوده اند. حزب بعث پايگاهي به مراتب وسيع تر از صدام دارد. اما حملاتي که اکنون عليه امريکاييها مي شود، احتمالا از دو جبهه است که فقط يکي از آنها از سوي بازماندگان حزب بعث است. کساني که از جبهه ديگري با نيروهاي امريکا روبرو شده اند، نه از حزب بعث هستند و نه از شيعه هاي عراق. اکنون شواهد بسيار وجود دارد که عده بسيار زيادي که شايد مناسبترين نام برايشان جهاديها باشد، از کشورهاي منطقه و اطراف عراق به اين کشور آمده اند و با نيروهاي آمريکا مي جنگند. اين ها مسلمانان تندرو و بنيادگرايي هستند که وارد صحنه شده اند و به اين ترتيب، اين درگيريها در عمل مي تواند تا مدتها به طول انجامد. اما در مورد شيعيان، آنها در حال حاضر نيروي متخاصم نيستند. اما اگر آمريکا و بريتانيا آنها در فرآيند حکومتي دخيل نکند، آن وقت ممکن است آنها نيز رفته رفته به نيروهاي متخاصم بدل شوند. ش.ط: از سرگرد هي من مي پرسم: با توجه به اين که جمهوري اسلامي ايران با آمريکا رابطه دوستانه ندارد، فکر مي کنيد ايران مي تواند منشاء نارضايتي شيعيان شود؟ سرگرد چالز هي من: آن چه در کورد نقش ايران محتمل است اين است که برعکس، نفوذ ايران نيروي بازدارنده از نارضايتي شيعيان عراق باشد. بعيدترين چيزي که دولت ايران مي تواند بخواهد اين است که شيعيان جنوب عراق عليه آمريکا بلند شوند، چرا که مي داند بلافاصله انگشت اتهام به سوي آنها بلند خواهد شد و آنها هستند که از تبعات ان آسيب مي بينند. من در صحبت با بسياري از تحليلگران خاور ميانه از آنها نيز مي شنوم که اکثريت دست اندکاران جمهوري اسلامي از هر دو جناح موجود، خواهان چنين مخالفتي از سوي شيعيان عراق نيستند و مي کوشند نفوذ خود را براي آرام کردن شيعيان به کار بندند. ادامه حملات به سربازان آمريکايي در عراق و کشته شدن آنها، انتقاداتي را متوجه پرزيدنت بوش، رئيس جمهوري آمريکا کرده است. سناتور باب گراهام از حزب دموکرات و نامزد احراز مقام رياست جمهوري امريکا خواستار استيضاح از پرزيدنت بوش شد. از سوي ديگر مخالفان حمله آمريکا به عراق معتقدند که افزايش شمار کشته شدگان ارتش آمريکا در عراق نشان مي دهد که آمريکايي ها در باتلاق عراق گرفتار شده اند. سرگرد چارلز هي من Charles Hayman، کارشناس بريتانيايي مسايل دفاعي و نظامي از موسسه Jane's، در مصاحبه با راديوفردا مي گويد که حملاتي که اکنون عليه امريکاييها مي شود، احتمالا از دو جبهه است که فقط يکي از آنها از سوي بازماندگان حزب بعث است. کساني که از جبهه ديگري با نيروهاي امريکا روبرو شده اند، مسلمانان تندرو و بنيادگرايي هستند که از کشورهاي منطقه و اطراف عراق به اين کشور آمده اند و با نيروهاي آمريکا مي جنگند. وي مي افزايد که نفوذ حکومت ايران نيروي بازدارنده از نارضايتي شيعيان عراق است، چرا که از تبعات آن مي ترسند. سرگرد هي من مي گويد که طبق شنيده ها، اکثريت دست اندکاران جمهوري اسلامي از هر دو جناح موجود، خواهان چنين مخالفتي از سوي شيعيان عراق نيستند و مي کوشند نفوذ خود را براي آرام کردن شيعيان به کار بندند.