(rm) صدا |
بهنام ناطقي (راديوفردا، نيويورک): روزنامه «ياس نو» وابسته به جناح اصلاح طلب هيات حاکمه جمهوري اسلامي، در سرمقاله امروز خود با اشاره به اجلاس مشترک امروز (دوشنبه) مجلس شوراي اسلامي و اعضاي کابينه دولت جمهوري اسلامي، يادآور ميشود که «مخالفتها عليه دولت ومجلس… براي مردم اعتبار و ارزشي ندارد و مردم در انتخابات مختلف نظر و راي خود را دربرابر اين مقاومتها و ستيزه جوئي ها عليه اصلاحات مشخص کردهاند.» «ياس نو» به انتخابات اخير شوراها که درآن اکثريت راي دهندگان از راي دادن به جناح هاي جمهوري اسلامي امتناع کردند، اسمي به ميان نميآورد، ولي مينويسد: «اگرا نتقادها جامه يک برنامه عملي را به خود بپوشاند، بايد اميدوار بود که راهي براي خروج از شرايط پر مخاظره کنوني پيدا خواهد شد.»
همين روزنامه در مقاله مشابهي از آقاي خسروطالب زاده، تحت عنوان «فقدان اصل قابليت پيشبيني» ايران را جامعهاي توصيف ميکند که در آن «حتي نمي توان فردا را پيش بيني کرد که دولت و نهادهاي اجرائي و دستگاه هاي قضائي يا مجلس چه اقدام و سياست و برنامهاي را اجرا مي کنند.» وضعيتي که از نظر نويسنده ياس نو، وضعيتي پرمخاطره و با بيم بسيار زياد خواهد بود چون امکان برنامه ريزي و آيندهنگري وجود ندارد. آقاي طالبزاده ميافزايد: «اين وضعيت سبب مي شود تا با پرهيز از اقدام جدي و درازمدت به اصل روزمرگي تن داد و بيم هيچ اقدامي را نپذيرفت.»
روزنامه انتخاب در مقاله مفصلي در باره قتل خانم زهرا کاظمي، خبرنگار ايراني – کانادائي زير بازجوئي، مي نويسد عدم شفافيت کافي در مراحل اوليه مرگ خانم کاظمي و اعلام درگذشت او به دليل سکته مغزي ونه ضربه مغزي، خودداري از ارسال جسد او به کاندا عليرغم درخواست فرزندش و صدور مجوز استرداد جسد از سوي مادرکاظمي در روزهاي اول بعد از درگذشت او با مراجعه به سفارت کانادا، موجب شد که تا سيلي از اتهامات به سوي ايران وارد شود.
روزنامه اعتماد در مقالهاي در باره گسترش فساد، اختلاس و رشوه خواري در ايران، يک عامل آن را دولتي شدن همه امور بعد ازانقلاب اسلامي ميداند و از زبان آقاي ابوالقاسم حسيني، عضو کميسسيون اجتماعي مجلس شوراي اسلامي مينويسد: يکي از دلايل رشد اختلاس اين است که از اول انقلاب تاکنون تصدي تمام امور به دولت واگذار شده است. وي ميافزايد دولت چون خود پيمانکار است، نميتواند بر کار خود نظارت کند و مجلس هم درگير جرو بحثهاي سياسي است و نظارتي جدي ندارد و نتيجه آن سوءاستفادههاي احتمالي دربخشهاي دولتي است. اين نماينده مجلس گسترش فقر در جامعه ايران در پي انقلاب اسلامي را عامل ديگرگسترش فساد ميداند و مينويسد «فقر دريچههاي ايمان را ميبندد و زمينه اختلاس، ارتشا، فسق، فجور و دزدي را فراهم ميکند.
روزنامه جمهوري اسلامي، که از سوي دفتر رهبر جموري اسلامي منتشر ميشود، در سرمقاله امروز خود مينويسد اين روزها ز منجنيق فلک سنگ فتنه ميبارد و متاسفانه اندام هاي نظام در فتنههاي داخلي و خارجي دچار ناهماهنگي هستند. اين روزنامه با اشاره به قتل زهراکاظمي، خبرنگار عکاس ايراني – کانادائي در جريان بازجوئي توسط قوه قضائيه، مينويسد: رقباي سياسي مجاز نيستند که اين واقعه را به وسيلهاي براي کوبيدن همديگر تبديل کنند و افکار عمومي را دچار ابهام و سئوال نمايند. اين روزنامه، دستگيري دو ماموردولت جمهوري اسلامي درعراق را که خود را مستندسازتلويزيون معرفي کرده اند با مرگ زهرا کاظمي مقايسه ميکند و روزنامه هاي داخلي را سرزنش ميکند که از دستگيري و همچنين از خودکشي ديويدکلي، دانشمند وزارت دفاع بريتانيا که جمهوري اسلامي مرگ او را «قتل» توصيف ميکند، عبور کرده اند. اين روزنامه توضيح نميدهد که جرايد ايران در برابر خودکشي اين دانشمند بريتانيائي چه مسئوليتي داشتند ولي مينويسد: عبوربي سرو صدا از کنار جرم بزرگ آمريکا در بازداشت دو مستند ساز ايراني در عراق وقتل ديويدکلي در انگليس بايد درس خوبي براي مسئولين و رسانه هاي ما باشد
روزنامه «ياس نو» ايران را جامعهاي توصيف ميکند غيرقابل پيش بيني، كه سبب مي شود تا با پرهيز از اقدام جدي و درازمدت به اصل روزمرگي تن داد و بيم هيچ اقدامي را نپذيرفت.» روزنامه انتخاب مي نويسد عدم شفافيت کافي در مراحل اوليه مرگ خانم کاظمي و اعلام درگذشت او به دليل سکته مغزي ونه ضربه مغزي، خودداري از ارسال جسد او به کانادا عليرغم درخواست فرزندش و صدور مجوز استرداد جسد از سوي مادرکاظمي در روزهاي اول بعد از درگذشت او با مراجعه به سفارت کانادا، موجب شد که تا سيلي از اتهامات به سوي ايران وارد شود. روزنامه اعتماد فساد اداري، اختلاس و فقر بعد از انقلاب اسلامي در ايران گسترش يافت و «فقر دريچههاي ايمان را ميبندد و زمينه اختلاس، ارتشا، فسق، فجور و دزدي را فراهم ميکند.» روزنامه جمهوري اسلامي مي نويسد عبوربي سرو صدا از کنار جرم بزرگ آمريکا در بازداشت دو «مستند ساز» ايراني در عراق و «قتل» ديويدکلي در انگليس بايد درس خوبي براي مسئولين و رسانه هاي ما باشد