لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۰۹:۵۵

روز جهاني محو همه شكلهاي تبعيض عليه زنان: گزارش ويژه «راديوفردا»


(rm) صدا |
امير آرمين (راديو فردا): قرار است از ماه آينده ميلادي سند الحاقي ميثاق محو همه شکل هاي تبعيض عليه زنان به مورد اجرا گذاشته شود. اين سند تاکنون به تصويب 174 کشور جهان رسيده است، اما شوراي نگهبان قانون اساسي به رغم تصويب آن توسط مجلس شوراي اسلامي، آن را مخالف اسلام تشخيص داده است و از تصويب آن خودداري مي کند. بخش مهمي از شکل هاي تبعيض عليه زنان، به خشونت جاري عليه زنان و دختران در کشورهاي مختلف جهان اختصاص دارد. سازمان ملل متحد روز 25 نوامبر را روز جهاني حذف خشونت عليه زنان اعلام کرده است. راديوفردا در گفتگو با مهناز افخمي و با استفاده از آرشيو، گزارشي درباره خشونت عليه زنان در ايران تهيه کرده است که با هم مي شنويم. علي سجادي (راديو فردا): بيست و پنج نوامبر روز جهاني حذف خشونت عليه زنان است. سازمان ملل متحد در يک فراخوان جهاني خواستار پايان دادن به خشونت عليه زنان شده است. خشونت عليه زنان بلاي ديرينه و کهن سالي است که در قرن 21 ابعاد تازه اي يافته است، به طوري که آقاي کوفي عنان ادامه خشونت عليه زنان و دختران در مناطق مختلف را چالش بزرگي براي بشريت خوانده است. خانم مهناز افخمي، مدير بنياد مطالعات ايران و مدير سازمان بين المللي آموزش و همبستگي زنان، درباره دلايل خشونت عليه زنان و دختران به راديو فردا مي گويد: مهناز افخمي (مدير بنياد مطالعات ايران و مدير سازمان بين المللي آموزش و همبستگي زنان): مسئله خشونت فراگير است در سطح جهاني و البته دليل اصلي اش فرهنگ مردسالاري است و يک نوع برداشت است از نقش مرد در جامعه و در خانواده که بر پايه خشونت شکل گرفته است. ولي در جوامع اکثريت مسلمان اين به خصوص اوج گرفته است، براي اين که هر دو جنبه اين مسئله (يعني هر دو تفسير که بخشي از آن مربوط به مردسالاري خود جامعه و نهادهاي حاکم بر جامعه مي شود و چه از نظر آن برداشت فرهنگ از نقش مرد و مردانگي) در هر دو زمينه شدت عمل و شدت نقطه نشري وجود دارد که مسئله خشونت را وسيعتر مي کند و در ضمن جنبه به اصطلاح ناموسي مسئله است که وضعي را به وجود آورده است که خشونت پنهاني است در اين جوامع و رو نمي شود به اصطلاح. هم خود زنان اکراه دارند از اين که اين مسئله را مطرح کنند و اتفاقي که برايشان مي افتد و يا خشونت و تجاوزي که بهشان مي شود مطرح کنند در سطح خانواده و جامعه، چون يک نوع شرمندگي و يک نوع احساس گناهي در آن هست که مانع از آن مي شود که اين مسئله رو بشود در جامعه و وسائل ارتباط جمعي هم معمولا توجهي به اين موضوع نمي کنند و متاسفانه فرهنگ طوري شکل گرفته است که اصولا بعضي از جنبه هاي خشونت نسبت به زن در متن قوانين مي گردد، يعني به عنوان يک چيز معمولي و طبيعي شناخته مي شود و همه اين ها باعث مي شود که اين نوع خشونت اوج بگيرد و البته در مملکت خودمان متاسفانه بعضي از جنبه ها کاملا جزء فلسفه زيربنايي حکومت قرار گرفت. ع.س.: خانم مهرانگيز کار، حقوقدان و فعال حقوق بشر درباره خشونت عليه زنان و درک ديني از تنبيه زن توسط همسر مي گويد: مهرانگيز کار (حقوقدان و فعال حقوق بشر): در بافت خيلي سنتي و ديني، درکشان از دين و تفاسيري که به آن ها از دين طي قرون ارائه داده شده است، اين است که مرد مي تواند زنش را بزند. مي گويند که اين را دين هم دستور داده است و خوب، مفسريني هم که دين و اسلام را به همين گونه خشونت آميز تفسير مي کنند، اين فرهنگ را تناور کرده اند. ع.س: جود نداشتن قوانين ضد خشونت عليه زنان در ايران، از عوامل تشديد کننده خشونت است. خانم مهرانگيز کار در اين باره مي گويد: مهرانگيز کار: قوانيني در ساختار حقوقي ما وجود ندارد که کنترل کند خشونت را عليه زنان. بر عکس در قانون مجازات اسلامي، نکات بسيار زيادي مندرج است که تشويق مي کند خشونت عليه زنان را در خانواده که يکي از آن ها بخش ديه است که مي دانيد خون بهاي زن نصف خون بهاي مرد است و هيمن طبيعت جامعه را مي برد به مست خشونت عليه زنان، يعني زنان جانشان ارزش عمتا و مساوي با مردان را ندارد. ع.س.: خانم مهناز افخمي درباره جنبه هاي قانوني خشونت عليه زنان در ايران مي گويد: مهناز افخمي: مثلا فرض بفرمائيد که حداقل سن ازدواج براي دختران که 9 سال شناخته شده است، واقعا يک نوع اجازه دادن و يا تحکيم خشونت دختربچه ها است و در زمينه هاي ديگر چون خشونت فقط جنبه فيزيکي ندارد، جنبه هاي رواني هم دارد، آن برداشتي که از نقش زن مي شود، آن محدوديت هايي که هست از نظر حقوق زن در خانواده، حقوق زن در جامعه، اين نوع برداشت از زن است که به عنوان موجودي که بايد هميشه پوشيده باشد، هميشه مجزا باشد از محل هايي که مردان در آن هستند و کار مي کنند و حضور دارند. همه اين ها جنبه هاي خشونت عليه زن است که در مملکت ما به خصوص و در بقيه جوامع اکثريت مسلمان متاسفانه خيلي بيش از جاي ديگر ديده مي شود. ع.س.: خانم شهلا لاهيجي، ناشر و پژوهشگر ايراني، درباره خشونت عليه زنان مي گويد: فرهنگ بخشي از خشونت را قانوني مي کند، قانوني به اين شکل که بخشي از سنت جامعه مي داند و حتي گاهي با عشق عوضي گرفته مي شود. يعني يه هر حال زناني که مثلا قرباني خشونت هاي ناشي از حفاظت ها هستند، واکنش حسادت آميز توام با خشونت را نوعي عشق و توجه مي دانند. خانم افخمي درباره تاثير تعليم و تربيت در نفي خشونت عليه زنان مي گويد: مهناز افخمي: مسئله در واقع تعليم و تربيت و آگاه سازي است، يعني اين که اگر از سطح مدارس در سطح ابتدايي و يا قبل از آن، حتي در سال هاي اوليه شکل دادن به تفکر بچه ها، به مسئله خشونت توجه شود و يک به اصطلاح فرهنگ صلح، فرهنگ مسالمت و به اصطلاح قبول ديگران و احترام به ديگران به هر حال به وجود بيايد، خليلي تفاوت مي کند و آن نوع نقشي که از پسر بچه و دختر بچه هست،| يعني اين که نقش خشن و نقش تسلط جو در پسر بچه ها تقويت نشود و نقش قبول اين نوع خشونت از سرف پسربجه ا در دختربچه ها تقويت نشود، همه اين ها بسيار کمک مي کند ولي آموزش بدون داشتن زيربناي فلسطفي از نقش انسان ها و ارتباطشان با هم مشکل به وجود بيايد. جامعه فرهنگ صلح و مسالمت را بايد قبول کند و خوب يک جامعه اي مثل جامعه ما که يک جامعه انقلاب زده بوده است و در واقع خشونت را به نحوي تقويت کرده است، مشکل است که بتواند اين نوع آموزش را پياده کند. ع.س.: بر اساس آمار رسمي، اکنون اکثريت تحصيلکرده هاي دانشگاه هاي ايران با زنان و دختران است. خانم افخمي درباره گستردگي آموزش عالي در ميان زنان و دختران و تاثير آن در نسل هاي آينده ايراني، در برخورد با مشکل خشونت عليه زنان مي گويد: مهناز افخمي: بسيار مهم است اين نقش و اصولا بالا بردن سطح آگاهي و سواد زنان خيلي اهميت دارد، ولي به تنهايي کافي نيست،براي اين که ممکن است يک زني دکتراي شيمي هم داشته باشد، ولي اگر ان نوع اگاه سازي که اين فرهنگ نمتناسب و غير عادلانه را درک بکند، نداشته باشد آن زن، آن اثري را که مي تواند داشته باشد به عنوان چه يک مادر و چه يک فرد جامعه و يا يک فرد سياسي، نخواهد داشت. ولي اميد اين است که با بالا رفتن سطح تحصيلات اين امکان (سواد) يک وسيله اي باشد براي آگاه سازي در زمينه هاي وسيعتر و البته خوب، کسي که سواد دارد شانس اسن که کار بکند بيشتر است، شانس اين که بتواند خودکفا بشود از نظر اقتصادي، بيشتر است و خوب همه مي دانيم که خشونت بخش زيادي که اعمال مي شود از همان نابرابري قدرت و امکانات است و اگر زني قدرت اين را داشته باشد که خودش را اداره کند و احيانا بچه هايش را اداره کند و نياز نداشته باشد به يک مرد، امکان اين که در موردش خشونت اعمال شود خيلي کمتر است. بيست و پنج نوامبر روز جهاني حذف خشونت عليه زنان است. سازمان ملل متحد در يک فراخوان جهاني خواستار پايان دادن به خشونت عليه زنان شده است. کوفي عنان ادامه خشونت عليه زنان و دختران در مناطق مختلف را چالش بزرگي براي بشريت خوانده است. خانم مهناز افخمي، مدير بنياد مطالعات ايران و مدير سازمان بين المللي آموزش و همبستگي زنان، درباره دلايل خشونت عليه زنان و دختران به راديو فردا مي گويد:دليل اصلي خشونت عليه زنان فرهنگ مردسالاري است. دكتر مهرانگيز كار، حقوقدان و فعال حقوق بشر در مصاحبه با راديوفردا مي گويد قوانيني براي جلوگيري از خشونت عليه زنان وجود ندارد و قانون مجازات اسلامي، تشويق مي کند خشونت عليه زنان را در خانواده که يکي از آن ها. خانم افخمي مي گويد خشونت فقط جنبه فيزيکي ندارد، جنبه هاي رواني هم دارد، آن برداشتي که از نقش زن مي شود، آن محدوديت هايي که هست از نظر حقوق زن در خانواده، حقوق زن، همه اين ها جنبه هاي خشونت عليه زن است که در مملکت ما به خصوص و در بقيه جوامع اکثريت مسلمان متاسفانه خيلي بيش از جاي ديگر ديده مي شود.
XS
SM
MD
LG