(rm) صدا |
لاستامپا، يکي از مهمترين روزنامه هاي ايتاليا، در ضميمه اي 24 صفحه اي، وقايع مهم سال جاري ميلادي را که يک هفته بيشتر به پايان آن باقي نمانده است، مورد بررسي قرار مي دهد. «عاقبت جنبش اصلاح طلبي در ايران» موضوع يکي از مقاله ها است که کريستوفر دوبلاگه، آن را به رشته تحرير در آورده است.
در آغاز نويسنده مدعي مي شود که پس از دوران نقاهتي طولاني، اصلاح طلبي در ايران به حالت اغماء در آمده است و آخرين نفس هاي خود را مي کشد. در ادامه اين مقاله آمده است: ايرانيان بايد خود را قانع سازند که ديگران به جاي آنها تصميم خواهند گرفت و اين شبه دمکراسي آنها، روز به روز به ديگر ديکتاتوري هاي خاورميانه شباهت پيدا مي کند. کريستوفر دوبلاگه، از ابتداي مقاله موضع خود را در مورد آينده ايران نيز مشخص ساخته و مي نويسد: البته ايراني هاي تبعيدي و آمريکايي ها نيز بايد خواب قيام جديدي در جمهوري اسلامي را از سر به در کنند، زيرا تنها نتيجه شکست اصلاحات در اين کشور، تشديد نا اميدي کنوني و بي اعتنايي به آينده است.
در اين مقاله يادآوري مي شود که در ماه فوريه سال آينده ميلادي، مدت مجلس کنوني که با وجود توجه خود به خواسته هاي مردم از ابتداء با مقاومت سرسخت انحصار طلبان مواجه بود، به پايان خواهد رسيد. مجلس بعدي از آنجايي که سرنوشت بهتري نخواهد داشت، و شوراي نگهبان از هم اکنون سعي در بي اعتبار نمودن آن را دارد، به گفته نويسنده مقاله، کشش و جذابيتي براي مردم ندارد.
در مقاله لاستامپا پيش بيني مي شود که ده ها نماينده مجلس ششم نخواهند توانست حتي کانديداي انتخابات مجلس هفتم باشند، زيرا شوراي نگهبان از مدت ها پيش، نام آنها را در ليست سياه نوشته است. دعوت هاي سران جمهوري اسلامي به شرکت در انتخابات آينده، به گفته لاستامپا بي نتيجه خواهد ماند و تعداد بسيار کمي از مردم ايران، اين بار به پاي صندوق هاي راي خواهند رفت.
نويسنده مقاله به نتيجه انتخابات شوراي شهر تهران که در آن تنها 12 درصد از دارندگان حق راي شرکت داشتند اشاره مي کند، وي مي افزايد در اينچنين شرايطي، مخالفان اصلاحات به طور يقين نه تنها در اين انتخابات پيروز خواهند شد، بلکه در خاتمه مدت رياست جمهوري محمد خاتمي در سال 2005 ميلادي نيز، هر کسي را که آيت الله خامنه اي به عنوان جانشين او تعيين کند، با راي خود تاييد خواهند کرد.
جمهوري اسلامي به گفته نويسنده مقاله، البته سعي خواهد نمود با استفاده از شرايط نه چندان منفي اقتصاد، تا حدي مردم را آرام سازد. هر چند که جوانان و دانشجويان، گاه به گاه صداي اعتراض خود را بلند خواهند نمود تا به جهان يادآوري کنند که در ايران نهاد دمکراسي و آزادي خواهي، گرچه جوانه نمي زند، اما هنوز ريشه کن نيز نشده است.
کريستوفر بلاگه به امضاي پروتکل الحاقي معاهده منع گسترش اسلحه هاي کشتار جمعي از سوي جمهوري اسلامي ايران نيز اشاره مي کند و در اين رابطه مي نويسد: در روند اين گفتگوها، خاتمي و همکاران وي بدون رودربايستي کنار گذاشته شدند و هيچگونه نقشي ايفاء نکردند. اين روند درگيري هاي دروني جمهوري اسلامي ايران را به وضوح برملا ساخت و نشان داد که اصلاح طلبان هيچ نقشي در سياست پردازي کشور ندارند و در مواقع حساس، تصميم گيري تنها به عهده جناح هاي محافظه کار و بنيادگرا است.
اصلاح طلبان، به گفته لاستامپا، حتي در اجاري اين تصميمات نيز نقشي ندارند. تماس و گفتگو با آمريکايي ها نيز، به گفته نويسنده اين مقاله، در حيطه قدرت دولت کنوني نيست. اگر قرار باشد توافقي بين تهران و واشنگتن در هر زمينه اي از مساله عراق تا مبارزه با تروريسم بين المللي انجام پذيرد، به گفته لاستامپا، گفتگو درباره آن، به عهده کساني خواهد بود که در پشت پرده در ايران، حکومت واقعي را در دست دارند. لاستامپا، يکي از مهمترين روزنامه هاي ايتاليا، در مقاله اي با عنوان «عاقبت جنبش اصلاح طلبي در ايران»، به قلم کريستوفر دوبلاگه، نوشت که پس از دوران نقاهتي طولاني، اصلاح طلبي در ايران به حالت اغماء در آمده است و آخرين نفس هاي خود را مي کشد. وي نوشت که ايرانيان بايد خود را قانع سازند که ديگران به جاي آنها تصميم خواهند گرفت و اين شبه دمکراسي آنها، روز به روز به ديگر ديکتاتوري هاي خاورميانه شباهت پيدا مي کند. اين مقاله افزود که البته ايراني هاي تبعيدي و آمريکايي ها نيز بايد خواب قيام جديدي در جمهوري اسلامي را از سر به در کنند، زيرا تنها نتيجه شکست اصلاحات در اين کشور، تشديد نا اميدي کنوني و بي اعتنايي به آينده است. اين مقاله يادآوري کرد که جمهوري اسلامي سعي خواهد کرد تا با استفاده از شرايط نه چندان منفي اقتصاد، تا حدي مردم را آرام سازد، هر چند که جوانان و دانشجويان، گاه به گاه صداي اعتراض خود را بلند خواهند نمود تا به جهان يادآوري کنند که در ايران نهاد دمکراسي و آزادي خواهي، گرچه جوانه نمي زند، اما هنوز ريشه کن نيز نشده است.
