لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۱۴:۵۹

چشم‌انداز ثبت روز کوروش در تقویم جمهوری اسلامی


پایان هفته گذشته در روز جمعه هفتم آبان‌ماه، پاسارگاد شاهد گردهمایی ایرانیانی بود که برای گرامی‌داشت کوروش، شاهنشاه هخامنشی، به آرامگاه او رفته بودند.

در سال‌های اخیر عده‌ای از فعالان فرهنگی دوستدار تاریخ ایران باستان به یاد ورود کوروش به سرزمین بابل کوشیده‌اند روز هفتم آبان‌ماه را در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران و در یونسکو به عنوان روز کوروش نامگذاری شود.

ریشه این فعالیت‌ها در کجاست؟ در چه صورت برگزاری چنین سال‌روزی و گردهمایی‌های نوروز در پاسارگاد می‌تواند به هم‌گرایی فرهنگی، مذهبی، قومی و سیاسی و پذیرش تکثر هویتی در ایران بیانجامد؟

این پرسش‌های اصلی را با سه میهمان این هفته برنامه دیدگاه‌ها در میان گذاشتیم: شاهین سپنتا، فعال فرهنگی در اصفهان، قاسم شعله سعدی نماینده شیراز در دوره‌های سوم و چهارم مجلس شورای اسلامی در تهران و تورج دریایی نویسنده و ویراستار کتاب کوروش بزرگ، مدیر انجمن ایران‌پژوهی و استاد تاریخ ایران باستان در دانشگاه کالیفرنیا در شهر ارواین.

لینک مستقیم

آقای سپنتا، گرامی‌داشت آنچه حامیانش مثل شما روز کوروش نامیدند در پاسارگاد در روز جمعه چگونه برگزار شد؟

شاهین سپنتا: امسال نسبت به سال‌های پیش جمعیت بسیار بیشتری در پاسارگاد گرد آمدند و روز کوروش را گرامی داشتند. تخمین‌های رسمی وجود ندارد. اما تخمین‌های غیررسمی ۱۵ و حتی ۲۰ هزار نفر را اعلام کردند. جاده‌های منتهی به پاسارگاد از روز قبل مسدود بود به دو علت. یکی اینکه نیروی انتظامی ورود مردم را به منطقه پاسارگاد ممنوع کرده بود و عامل دیگر ازدحام خود مردم بود. یعنی ترافیک آنقدر سنگین بود که اصلاً تردد امکان‌پذیر نبود و مردم مجبور بودند خودروها را متوقف کنند و پای پیاده تا پاسارگاد بروند و در آنجا گرد بیایند.

نکته‌ای که خیلی به چشم می‌خورد حضور اقوام مختلف ایرانی با لباس‌های محلی بود که دست در دست یکدیگر گرداگرد آرامگاه کوروش حلقه زده بودند و سرودهای ملی میهنی و شعارهای میهنی سر می‌دادند. همگی روی یک نقطه اتفاق نظر داشتند و آن وحدت و همبستگی اقوام ایرانی بود.

تجمع در مقابل آرامگاه کوروش در پاسارگاد
please wait

No media source currently available

0:00 0:00:47 0:00

در کنار شعار «کوروش پدر ماست، ایران وطن ماست»، شعارهای دیگری هم داده شد. در حاشیه بود یا در متن بود؟ چه شعارهایی داده شد؟

شعارهایی که داده شد شاید بهتر باشد اینجا بازگو نکنیم ولی یکی دوتا شعار سیاسی نه چندان زیبا همچنین یکی دو تا آرزوی سربلندی یا تبریک تولد شخصیت‌های سیاسی لابلای شعارها به چشم می‌خورد. اما اکثریت مردمی که آنجا بودند واقعاً برای ابراز بیان اندیشه سیاسی خودشان در آنجا گرد نیامده بودند. ما فکر می‌کنیم هرچه کمتر این روز را به مسایل سیاسی ببریم و کمتر از آن استفاده ابزاری سیاسی شود بهتر است.

در هر حال کوروش یک شخصیت ملی و یک چهره جهانی است و متعلق به هیچ گروه و دسته خاصی نیست. اینکه یک گروه خاصی بخواهد آن را منتسب به خودش بکند و بهره‌برداری سیاسی بکند شاید باعث شود دستگاه‌های امنیتی و کسانی که مقابله می‌کنند با این اندیشه‌های سیاسی درست یا غلط سعی کنند با روز کوروش هم مقابله کنند. برای همین من شخصاً توقع و انتظارم این است که در سال‌های آینده اجازه بدهیم کوروش بزرگ همان‌طور که واقعاً هم این طور است متعلق به همه مردم ایران با هر گرایشی و هر دینی و هر مسلکی باشد. همان‌طور که نمایش زیبایی که شما در روز هفتم آبان دیدید نمایش همبستگی ملی بود و این شعارهای سیاسی متأسفانه در تقابل با آن قرار می‌گیرد.

آقای شعله سعدی شما نماینده دوره سوم و چهارم مجلس شورای اسلامی بودید از شیراز. معنای گردهمایی غیررسمی روز جمعه هفتم آبان‌ماه در پاسارگاد از نظر شما چیست؟

قاسم شعله سعدی: نظر من اتفاقاً یک کمی با نظر آقای سپنتا تفاوت دارد. نفس این گردهمایی سیاسی است چه بخواهیم چه نخواهیم. آن هم دلیل روشنی دارد. برای نمونه اگر شرایط ترکیه را در نظر بگیرید، به دنبال یک سکولاریزم خیلی افراطی که از زمان کمال آتاتورک ایجاد شده بود، به تدریج عکس‌العمل مردم پدید آمد و به سمت اسلام‌گرایی رفتند. در ایران به ویژه بعد از انقلاب اسلام‌گرایی خیلی افراطی و نفی‌کننده فرهنگ و هویت ملی ایران خواسته با ناخواسته انجام گرفته. در واقع این نوعی عکس‌العمل هست نسبت به آن.

ما الان ۲۴ یا ۲۵ روز تعطیل رسمی سالانه داریم. فقط پنج روز آن تعطیل ملی است، روز ۲۹ اسفند روز ملی شدن نفت توسط زنده‌یاد دکتر مصدق و چهار روز هم چهار روز اول فروردین. از این ۲۵ یا ۲۶ روز بقیه‌اش همه‌اش بلااستثناء تعطیلی‌های مذهبی است. سه روز مربوط به امام حسین علیه‌السلام است، دو روز مربوط به آقای خمینی است، بعثت هست، رحلت هست، میلاد پیامبر هست، در مورد حضرت امیر میلاد و شهادت. یعنی از این ۲۵ یا ۲۶ روز بیست روزش مذهبی است. خب مردم خود به خود به عکس‌العمل کشیده شدند. به دلیل این نفی مظاهر ملی و فرهنگی ایران. به نظر من ماهیت این گردهمایی یک ماهیت سیاسی بود و بخواهیم نخواهیم برداشت سیاسی است. به هرحال اثرش هم اثر سیاسی خواهد بود.

آقای دریایی، پیشگامان نام نهادن روز هفتم آبان‌ماه به نام روز کوروش می‌گویند این روز سال‌روز ورود کوروش به بابل است. اهمیت تاریخی این رویداد چیست و پیامدهای این رویداد در ایران باستان چیست؟

تورج دریایی: در دوران باستان زمانی که کوروش در آن زیست می‌کرده مرکز فرهنگی و تمدن بزرگ جهان شهر بابل بوده و نسبت به بقیه فرهنگ‌های دور و بر فلات ایران و بین‌النهرین، قدمت طولانی داشته است. با ورود کوروش، می‌توان گفت در شهر بابل و به نوعی که وارد می‌شود، با کمترین خونریزی وارد می‌شود. مردم ناراحت بودند از فرمان‌روای قدیم شهر و آنچه را باید بهش رسیده نمی‌شده و کوروش قبل از اینکه وارد شود با همه، با کاهنان و بقیه، صحبت کرده بوده که ورودی تقریباً بدون خونریزی و در صلح و آرامش بود. ورود او نشان‌دهنده حضور ایرانیان بود به عنوان ابرقدرت منطقه و به صورتی که با دوران قدیم متفاوت است. شما تمدن‌های بزرگی مثل آشوری و بابلی داشتید. نحوه تسخیر، ورود و حتی رفتار با افراد مختلف را می‌دانیم چگونه بوده. با کوروش در حقیقت ما یک تغییر کاملاً محسوس در خاورمیانه می‌بینیم.

آقای سپنتا، برمی‌گردیم به شما. گرامی‌داشت روزی به نام کوروش هم حامیانی دارد و هم منتقدانی. حامیان گردهمایی روز جمعه در پاسارگاد و در نوروز اینگونه اقدام‌ها را مفید به حال بیداری تاریخی و فرهنگی می‌دانند و بعضی‌هایشان زمینه‌ای برای بازگشت به دورانِ، به باور آنها، ارجمندی و بزرگی ایران و ایرانیان. منتقدانش از سوی دیگر نگران‌اند که ستایش کوروش و ایران باستان قرینه ستایش امام امت در این ۳۸ سال شود و زمینه‌ساز تجدید و تشدید اختلافات درونی فرهنگی، مذهبی و قومی. شما که از پیشگامان این گردهمایی‌ها بودید هدف‌تان از این اقدامات و پاسختان به نگرانی منتقدان چیست؟

شاهین سپنتا: قبل از اینکه در این مورد صحبت کنم اشاره‌ای بکنم به صحبت آقای شعله سعدی، اینکه درست است که هیجانی که مردم برای برگزاری این روز دارند در حقیقت به گونه‌ای واکنش به شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این چند دهه اخیر بوده. اما این به هیچ وجه نباید باعث شود که یک عده یا یک گروه سیاسی یا حزبی بخواهد این را استفاده سیاسی و ابزاری کند. آن نکته که در صحبت من بود قسمت دوم آن بود.

برای ما روشن است که مردم طی این سال‌ها در اثر فشارهای مختلفی که بوده سعی کردند که هیجان‌شان را به شکل‌های مختلفی تخلیه کنند. در پاسخ به این سؤال دیگر شما برگزاری این روز ریشه داشت در آن سال‌هایی که در دولت آقای احمدی‌نژاد برنامه‌هایی برای ساخت سد سیوند انجام شد. در آن سال‌ها گویی که این سد سیوند یک جرقه‌ای بود باعث شد مردم نگاه دقیق‌تری به پاسارگاد و تاریخ ایران باستان داشته باشند. چون ناگهان پاسارگاد از اهمیت ویژه‌ای برخوردار شد. این شناختی که بین طبقهٔ می‌شود گفت دانشگاهی یا ان‌جی‌اوها و فعالان میراث فرهنگی و اینها شکل گرفت یواش یواش در بدنه جامعه تزریق شد. یک شور و عشق و هیجانی در بین مردم ایجاد کرد و از آن سال تا حالا می‌بینیم که هر سال بر شور برگزاری روز کوروش افزوده شده است.

طبیعی است کسانی هستند که با برگزاری این روز مخالفند. بعضی‌ها هم فکر می‌کنند این روز و این همایش و گردهمایی تقابل با باورهای مذهبی آنها است. در صورتی که حقیقت این طور نیست. در بین افرادی که در روز کوروش در پاسارگاد جمع می‌شوند افرادی از فرقه‌های مختلف و گروه‌های مختلف مذهبی با شدت و ضعف پیدا کنید. برخی‌ها به این رویداد نگاه امنیتی دارند؛ که البته تا حدودی درست است. چون فکر می‌کنند گروه‌های سیاسی واقعاً هدفشان کوروش نیست. آن را دستاویزی کردند برای اینکه یک عده را جمع کنند و آنها را به مقاصد سیاسی خودشان نزدیک کنند.

این یک آفت است اگر بخواهیم آسیب‌شناسی کنیم. بهره‌برداری سیاسی از یک چنین روزی شاید آفت محسوب شود. برخی از افراد هم هستند که با برگزاری این روز موافق نیستند. معمولاً بیشتر گروه‌های تجزیه‌طلب هستند و کسانی که در هر حال فکر می‌کنند اگر این روز باعث وفاق ملی و وحدت و همبستگی ملی می‌شود پس باید با آن مقابله کرد.

حالا بحث ما این نیست که می‌شود یا نمی‌شود؛ ولی آنها این اندیشه را در سر می‌پرورانند که اگر می‌شود باید با آن مقابله کرد. شاید این هم استراتژی آنها باشد که این هم یک آفت این روز محسوب می‌شود و باید مواظب باشیم چون ما روی لبه تیغ حرکت می‌کنیم. ممکن است برخی از رفتارهای افراطی از هر دو طرف باعث تفرقه قومی شود؛ ولی ما امیدواریم این روز به عنوان روز وحدت و همبستگی ملی بیشتر در بین مردم جا بیافتد و این آرزوی دیرینه تحقق پیدا کند.

البته یک عده هم هستند که جدایی‌خواه نیستند اما معتقدند که ممکن است توازن به نفع مثلاً دوستداران زبان پارسی رقم بخورد و کسانی که زبان‌های دیگر صحبت می‌کنند در حاشیه قرار بگیرند. در سؤال بعدی این مورد را با شما مطرح می‌کنم آقای سپنتا.

آقای شعله سعدی از استثنائاتی مثل برخورد اسفندیار رحیم مشایی رئیس سازمان میراث فرهنگی و معاون محمود احمدی‌نژاد در دوران اول ریاست جمهوری او که آقای سپنتا اشاره کردند بگذریم، جمهوری اسلامی ایران عموماً تلاش داشته به گفته خود شما تاریخ پس از اسلام و نمادهایش مثل پیامبر و امامان شیعه را برجسته کند و نورافکن را از روی تاریخ و شاهان و چهره‌های ایران باستان بردارد. گمان می‌کنید تکرار گردهمایی‌ها در پاسارگاد و برگزاری یادبود کوروش در سال‌های اخیر سبب تعدیل نگاه حکومت به نمادها و تاریخ ایران باستان شده و افراد بیشتری مثل آقای رحیم مشایی فکر می‌کنند یا نه؟

قاسم شعله سعدی: به نظر من، بله اینطور است. کمااینکه امسال هم مشکل چندانی در مقایسه با سال‌های قبل برای این گردهمایی اعمال نشد و یک نوع نظم هم برقرار بود. بخواهیم یا نخواهیم هویت ملی ما هویتی است که قبل از اسلام وجود داشته. منتها ورود اسلام به ایران این هویت را مجبور کرده که به همزیستی تن در دهد. هویت ما یک هویت ملی ایدئولوژیک است. این هیچ ایرادی هم ندارد که هر دوی آنها باشند. حکومتی که بخواهد هویت اسلامی را نابود کند موفق نخواهد شد. کمااینکه رژیم قبل هم تاکیدش بر نگاه داشتن هویت ایرانی بود به قیمت کمرنگ شدن هویت ایدئولوژیک که نتیجه‌اش انقلاب ۵۷ شد.

رژیم فعلی هم که مطلوبش این است که هویت ایدئولوژیک را گسترش دهد زیرا اصلاً فلسفه حکومتی آن این است زیرا خودش را نماینده خدا می‌داند و پایه‌های ایدئولوژیک برای حکومت قائل است؛ لذا هر نوع ترویج هویت ملی و فرهنگ ملی ایران می‌تواند نوعی رقابت (اگر نگوییم دشمنی) برای اینها تلقی شود. در نتیجه تلاش دارند که هر چقدر که می‌توانند هویت ملی را کمرنگ کنند. خب این کارهایی که شما دیدید مثلاً برای بزرگداشت بابک خرم‌دین شنیده شده که میلیون و نیم یا بیشتر افراد می‌روند آنجا.

اتفاقاً می‌خواهم بگویم کوروش متعلق به ایران هم نیست. کوروش متعلق به تاریخ بشریت است. اولین کسی هست که منشور حقوق بشر را به صورت مکتوب ارائه داده و عملکردش هم منطبق هست با همین ایده‌های جاودان و همیشگی‌اش؛ لذا برخورد حذفی کردن با کوروش بزرگ نتیجه‌اش می‌شود همین. مثلاً یادم هست یک وقت خلخالی یک حرف بیموردی هم در مورد کوروش زده بود... این عکس‌العمل‌ها را که شما می‌بینید در واقع ماهیت ملی و سیاسی هم خواهد داشت به خاطر نفی هست که حکومت چه خواسته و چه ناخواسته نسبت به مذاهب و هویت ملی ایرانیان انجام می‌دهد.

من فکر می‌کنم الان هم خطر جدی هست برای حکومت، برای اینکه این ناسیونالیسمی که دارد در ایران شکل می‌گرد و ممکن است به یک حالت افراطی هم برسد، کار دست حکومت بدهد؛ لذا باید مدیریت شود و به جای اینکه این را بخواهند حذف کنند و نفی‌اش کنند شاید مدیریت شود و به صلاح حکومت هست و یک تعادلی برقرار شود. از جمله گفتم تعطیلات را گفتم. یا مثلاً شیر و خورشید ایران را تبدیل کردند به هلال احمر. چه کسی گفته هلال احمر ترجیح دارد بر شیر و خورشید سرخ ایران. حتماً باید یک کلمه عربی انتخاب کنیم؟

از موضوع نیفتیم بیرون.

به هر حال من فکر می‌کنم این تعدیل‌ها باید انجام شود.

آقای دریایی، نگاه به ایران باستان از دوران جنبش مشروطه تا پادشاهی پهلوی یا در سال‌های بعد از انقلاب از چه زیروبم‌هایی گذشته؟ نگاه کنونی بخش‌های جامعه ایران به ایران باستان چگونه است؟

تورج دریایی: من فکر می‌کنم انقلاب مشروطه یک رنسانسی است که به وجود می‌آید. همان‌طور که در اروپا به وجود آمد. نگاهی به گذشته پرافتخار و فرهنگی و مهم را باعث می‌شود. شعرا و نویسندگان دوران مشروطه هستند که به کوروش و ایران باستان به صورت دیگری که قبلاً وجود نداشته می‌نگرند.

تصویری هنری از کوروش بزرگ
تصویری هنری از کوروش بزرگ

این فراتر از شاهنامه است که تاریخ ملی و سنتی ما است. یعنی تاریخی که غربی‌ها هم سهمی در تحقیقات آن داشتند. با کوروش و داریوش و کتیبه بیستون و شاهنشاهی پرعظمت روبه‌رو می‌شوند و ملت کم‌کم با این آشنا می‌شوند؛ ولی از زمان رضاشاه و محمدرضاشاه پهلوی است که کم‌کم این دید به خصوص به سمت کوروش معطوف می‌شود. اگر اسکناس‌های زمان رضاشاه و به خصوص دوران محمدرضاشاه پهلوی را نگاه کنیم و به خاطر جشن‌های ۲۵۰۰ ساله تمبرهایی که چاپ شد و سکه‌ها و غیره... می‌بینیم که مبدأیی پیدا می‌شود برای رژیم گذشته که با کوروش کبیر شروع می‌شود و به محمدرضا شاه پهلوی خاتمه پیدا می‌کند.

در همان موقع هم می‌بینید ملت به خاطر این نوع تبلیغات تاحدودی و به دلیل جو زمانه که اسلام‌گراها و چپی‌ها دو گروه بودند که علیه رژیم بودند درست برعکس این جریان عمل می‌کنند. بعد از انقلاب به خاطر این نوع تبلیغات اسلام‌گرایانه و کنار گذاشتن کوروش می‌بینیم که جوانان درست دارند کاملاً برعکس این عمل می‌کنند و کوروش شده یک فرد بسیار مهم که باید هم باشد. به صورت دقیق باید پرسید که چرا برایشان مهم است و مسایلی مثل آزادی، مساوات هست که جوان‌ها می‌توانند ازش یاد بگیرند و برای جامعه امروز هم درسی شود برای ملت ایران.

آقای سپنتا در پاییز ۱۳۸۷ اسفندیار رحیم مشایی از ثبت روزهایی به نام روز کوروش و روز تخت جمشید در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران دفاع کرد. آیا چنین امری در چشم‌انداز هست؟ یا دفاع یک چهره اصول‌گرای بحث‌برانگیز از چنین اقدامی به ضرر ثبت رسمی چنین روزهایی تمام شده؟

شاهین سپنتا: قبلش اجازه بدهید به آن سؤال پیشین‌تان خیلی سریع اشاره کنم. افرادی که روز کوروش را گرامی داشتند و در آنجا گرد آمدند از زبان‌های مختلفی استفاده می‌کردند. حتی در بین آنها عرب زبان‌های ایرانی از خوزستان آمده بودند. آذری‌ها بودند. هیچوقت تاکنون برداشت نشده و حداقل من ندیدم که کسی استنباط کرده باشد که این موجب برتری زبانی قشری یا قومی بر دیگری می‌شود.​

این نوع عکس‌العمل‌ها در شبکه‌های اجتماعی مجازی مشهود است.

بله. البته شاید برخی می‌خواهند آن را القاء کنند؛ ولی عموم مردمی که آنجا بودند چنین برداشتی نداشتند. چون به هر حال زبان معیار زبان فارسی است و همه افرادی که آنجا آمدند فارسی صحبت می‌کنند ولی هرکس زبان خودش را دارد. کسی نمی‌خواهد زبان خودش را بر دیگری تحمیل کند. همین تنوع و تکثر خودش ارزشمند است و امیدواریم که این قدر دانسته شود.

دربارهٔ ثبت روز کوروش در سال ۸۷ بنیاد پاسارگاد یک نامه به یونسکو نوشت و خواستار شد که این روز در تقویم یونسکو ثبت شود؛ ولی همان‌طور که می‌دانید درخواست‌ها باید از سوی دولت‌ها انجام شود و طبیعتاً بی‌پاسخ گذاشته شد. همچنین در سال ۹۲ دانشجویان دانشگاه تهران و دیدبان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران درخواستی را مبنی بر اینکه این روز ثبت شود مطرح کردند. سال گذشته هم درخواستی در فضای مجازی منتشر شد که تاکنون بیش از ۲۱ هزار نفر آن را امضا کردند. این درخواست خطاب به آقای روحانی رئیس جمهور بود و از ایشان خواسته شده بود که هفتم آبان را به عنوان روز کوروش در تقویم رسمی ثبت کنند.

آن اقدامی که آقای مشایی کرد یک جور فرصت‌طلبی و شاید باز هم استفاده ابزاری و سیاسی از این روز و مطالبه واقعی مردم بود. آن را خیلی نمی‌شود بها داد؛ ولی من امیدوار هستم که این اتفاق بیافتد. امروز در خبرها خواندم که امام جمعه مرودشت هم از شورای انقلاب فرهنگی درخواست کردند که فکری به حال این روز بکنند و مردم را از بلاتکلیفی بیرون بیاورند. اگر قرار است این روز ثبت شود این کار را بکنند و اگر قرار است رسمیت نداشته باشد آن را هم اعلام کنند.

به هر حال دیگر ثبت روز کوروش در تقویم رسمی کشور در حد امام جمعه‌ها هم رفته و امام جمعه مرودشت هم درخواست کرده. من فکر می‌کنم در آینده این اتفاق بیافتد هرچند که همان جور که آقای شعله سعدی فرمودند برگزاری این روز در پاسارگاد مدیریت شود. چون الان جمعیت انبوهی را هر ساله در آستانه اربعین دولت می‌برد به عراق و عتبات و آنها را مدیریت می‌کند و ثبت نام می‌کند. برایشان برنامه‌ریزی می‌کند. به مناسبت روز کوروش حتی نیازی به برنامه‌ریزی و مدیریت دولتی نیست. خود سازمان‌های غیردولتی و مردم اگر بهشان اجازه داده شود می‌توانند بهترین برنامه‌ریزی را بکنند که در نهایت نظم و بسیار باشکوه و مجلل این روز برگزار شود. طبیعتاً اگر همراه با برنامه‌ریزی قبلی باشد آن احساسات و حرکت‌های هیجانی هم کمتر می‌شود و بار فرهنگی و هویتی آن بیشتر می‌شود. خب می‌تواند همراه مراسم سخنرانی و برنامه‌های هنری و اینها باشد. کم‌کم آن را به یک برنامه ملی و فرهنگی تبدیل کند تا یک سری هیجانات صرف باشد.

آقای شعله سعدی، بعد از گذشت نزدیک به چهار دهه از انقلاب، برای این‌که زمینه مدارا میان حامیان نظام جمهوری اسلامی ایران و هواداران نظام پادشاهی و دودمان پهلوی فراهم شود و ضمناً مخالفان قوم‌گرای هر دو نظام احساس خطر نکنند چه بسترسازی‌های فرهنگی و سیاسی می‌تواند مؤثر باشد؟ این را به این دلیل می‌پرسم که آقای سپنتا هم تلویحاً گفتند که در حاشیه گردهمایی در پاسارگاد شعارهایی هم در آبان‌ماه که زادروز محمدرضاشاه پهلوی و پسر ایشان رضا پهلوی است سر داده شده است.

قاسم شعله سعدی: فرهنگ ایران دارد کار خودش را می‌کند. این فرهنگ، فرهنگی است که حتی مغول‌ها را در خودش مستحیل کرد. الان هم می‌بینیم. به نظر من پروژه جمهوری اسلامی در بسیاری از موارد موفق نبوده. یعنی با این، فرهنگ ملی ایران به چالش کشیده شده. در ایران به هر حال نوع خاصی از اسلام هست که با کشورهای دیگر فرق دارد. این فرهنگ دارد کار خودش را می‌کند و خیلی هم ریشه‌ای و عمیق دارد انجام می‌دهد و حکومت است که باید خودش را با این واقعیت فرهنگی که به طور خیلی پیشتازانه دارد جلو می‌رود انطباق دهد.

آقای دریایی، تأثیر این توجه تازه به کوروش بر روی کار مورخان ایران باستان مثل شما چه بوده و چه می‌تواند باشد؟

تورج دریایی: الان موقعیت خوبی است که برای هموطنان یک سری کارهای جدیدی دور از مسایل سیاسی و ایدئولوژیک و غیره نوشته شود که اهمیت کوروش برای تاریخ ایران تاریخ و دنیای باستان چیست.

او فردی بوده که تقریباً همه کسانی که درباره‌اش نوشته‌اند از او تمجید کرده‌اند. یونانی‌ها، بابلی‌ها، یهودی‌ها. این مسئله به نظر من خیلی مهم است برای تاریخ‌دان. برای اینکه می‌خواهد با ملتی وارد دیالوگ شود. مثلاً ملت ایران. این صحبت را دوباره می‌گویم تسامح، احترام همه ادیان، بردباری و دوری از خشونت تا حد ممکن، مسایلی است که می‌شود درباره‌شان صحبت کرد و دیالوگ ایجاد کرد. در کنار این هم شما دیدید که پیرارسال که منشور کوروش به آمریکا آمد کلی کنفرانس بود و ما هم اینجا دربارهٔ کوروش کتاب چاپ کردیم که به تازگی در ایران به چندین چاپ رسیده. خیلی‌ها دوست دارند دربارهٔ یک فرد جالب در دوران باستان بدانند.

XS
SM
MD
LG