لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۲۳:۵۷

گوهرهای دست نيافتنی در عراق؟


بسياری از تحليلگران معتقدند شرايط به وجود آمده در عراق طی ۴ سال اخير، به گونه ای است که حال نمی توان همه مشکلات امنيتی را با خروج و يا افزايش نيروهای آمريکايی در اين کشور حل کرد.
بسياری از تحليلگران معتقدند شرايط به وجود آمده در عراق طی ۴ سال اخير، به گونه ای است که حال نمی توان همه مشکلات امنيتی را با خروج و يا افزايش نيروهای آمريکايی در اين کشور حل کرد.

خروج نيروهای آمريکايی يا افزايش نيروها؟ کدام گزينه می تواند برقراری آرامش در سراسر عراق را در ماه های آتی تضمين کند؟


بسياری از تحليلگران معتقدند شرايط به وجود آمده در عراق طی ۴ سال اخير، به گونه ای است که حال نمی توان همه مشکلات امنيتی را با خروج و يا افزايش نيروهای آمريکايی در اين کشور حل کرد.


برخی از اين تحليلگران مانند گری سيک، راه حل «خروج نيروهای آمريکايی و همزمان ورود نيروهای حافظ صلح از کشورهای عربی» را پيشنهاد می کنند.


در دانشکده دندانپزشکی شهر اربيل در شمال عراق، چند دانشجوی عرب بغدادی که زندگی شان را از پايتخت به اين شهر منتقل کرده اند، به راديو فردا می گويند: «با وجود دشواری تصميم گيری در اين باره، ظاهرا چاره ديگری نيست.»


بنا به نتايج يک نظر سنجی که از سوی چند نهاد رسانه ای بزرگ غربی انجام شد، در چهارمين سالگرد آغاز جنگ عراق، بخش اعظم مردم اين کشور نسبت به آينده خود نااميدند.

اما هنوز هم برخی شهروندان عراقی معتقدند که حمله نظامی نيروهای ائتلاف به کشورشان در سال ۲۰۰۳، ديکتاتوری صدام حسين را از بين برد و راه را برای بهبود شرايط هموار کرد، هر چند که اين روزها «امنيت و آرامش» و «نبود سياستمدار زبده» گوهرهای دست نيافتنی در عراق امروزند.


«هر نيرو و کشوری که می تواند، امنيت بياورد...»



در دانشکده دندانپزشکی شهر اربيل در شمال عراق، چند دانشجوی عرب بغدادی که زندگی شان را از پايتخت به اين شهر منتقل کرده اند، به راديو فردا می گويند: «با وجود دشواری تصميم گيری در اين باره، ظاهرا چاره ديگری نيست.»


به اعتقاد مازن، دانشجوی سال سوم دندانپزشکی «هر نيرويی که بخواهد امنيت را در عراق برقرار کند بايد در بغداد مستقر شود و کارش را از آنجا آغاز کند؛ مهم نيست که اين نيروها عرب باشند يا کرد و يا ايرانی يا از هر کشور ديگری. بگذاريد اين طور بگويم ما فقط می خواهيم امنيت در پايتخت برقرار شود. هر کسی و يا هر کشوری که می تواند اين کار را انجام دهد، بگذاريد اين کار را انجام دهد.»


نور، دختر مسيحی که با خانواده اش از بغداد به اربيل مهاجرت کرده با اين اظهارات همکلاسی اش مازن مخالف است و به تجربه حضور نيروهای عرب در لبنان دهه ۱۹۷۰ اشاره می کند که به گفته او، به سيطره ۳۰ ساله ارتش سوريه منجر شد.


ولی مازن باز هم بر نظرات خود پای می فشارد: «ديگر هيچ چيز برای ما مهم نيست جز ايجاد امنيت در بغداد. آمريکا، بريتانيا يا هر کشور ديگری اگر می توانند برايمان امنيت بياورند بگذار اين کار را بکنند. ما راضی هستيم. ما فقط می خواهيم به شکل عادی زندگی کنيم و به دانشگاه و مدرسه و محل کار برويم. الان هيچ راه چاره ديگری نداريم. وقتی امنيت برقرار شد و به خانه هايمان برگشتيم آن وقت تصميم می گيريم که نيروهای خارجی بمانند يا نه.»


نور، که به گفته دوستانش از دانشجويان ممتاز رشته دندانپزشکی در دانشگاه بغداد بوده و حالا چند ماهی است در اربيل ادامه تحصيل می دهد، از مشکلات تحصيل و رفت و آمد در پايتخت عراق می گويد.


او می گويد به دليل حضور نيروهای گارد در اطراف دانشگاه ها، درون اماکن آموزشی برای دانشجويان امن است، اما هيچ تضمينی برای رسيدن به اين محيط امن وجود ندارد:«تا حالا خيلی ها درباره مسايل مربوط به نا امنی بغداد در اين ماه ها حرف زده اند، ولی به نظرم همه اين صحبت ها قادر نيستند که واقعيت موجود در خيابان های پايتخت را بيان کنند. شرايط خيلی خطرناک تر از چيزی است که در تلويزيون می توان ديد. برای رسيدن به دانشگاه بايد تاکسی بگيری و در بغدادی که بسياری از راه های ارتباطی و پل های آن مسدود شده اند، حق انتخاب چندانی نمی ماند.»


چرا نهادهای اداری و آموزشی بغداد تعطيل نمی شوند؟


يکی از دانشجويان مهاجر از بغداد در پاسخ به اين سوال که چرا مقام های دولتی با اين شرايط وخيم امنيتی در پايتخت، اجازه می دهند دانشگاه ها فعاليت داشته باشند، می گويد:«مقامات عراقی می ترسند که صندلی هايشان را از دست بدهند. وگرنه بايد همه مدارس و دانشگاه ها را رسما تعطيل کرد. اگر روزی اين اتفاق بيفتد، آن روز پايان عمر حکومت عراق خواهد بود.»


مازن، نور و چند دانشجوی ديگر که همه از بغداد مهاجرت کرده اند، به شدت بر هويت عراقی خود تاکيد دارند و می گويند که همه اين حوادث ناگوار باعث نشده تا آنها به ميهن شان اهميت ندهند. حتی به همين خاطر آنها به خارج از عراق نرفته و می گويند:«صرفا به کردستان عراق آمده ايم تا باز هم احساس درون وطن بودن را حفظ کرده باشيم.»


رسانه ها آنچه را در مناطق مرکزی عراق امروز می گذرد، «وقوع جنگ داخلی و فرقه ای» می نامند و مقام های رده بالای حکومت عراق بارها اين ادعا را رد کرده اند.


شهروندان عراقی نيز بارها گفته اند که نمی دانند «جنگ فرقه ای» چيست و از کجا می آيد زيرا قرن هاست که آنها بدون در نظر گرفتن مذاهب و قوميت های يکديگر در کنار هم زيسته اند.



دو جوان عراقی در مصاحبه با رادیو فردا

نور به راديو فردا می گويد همه درگيری ها بر سر صندلی قدرت و پول است و «جنگ فرقه ای» تنها يک نمايش برای خارجی هاست که باور کنند مردم عراق نمی توانند با هم زندگی کنند: «اوضاع ما در بغداد مثل اکنون کردستان بود. همه اقليت ها در کنار هم زندگی می کرديم. حالا در کردستان کسی به من نمی گويد که چون مسيحی هستم بايد مجازات شوم و يا فقط بايد ازمسيحيان کمک بگيرم. عده ای می خواهند وانمود کنند که جنگ فرقه ای در عراق وجود دارد، در حالی که اين موضوع در ميان مردم، وجود خارجی ندارد.»

مازن معتقد است خشونت های جاری در عراق ربطی به مردم ندارد و اين خشونت ها حاصل نزاع و جنگ قدرت در لايه های درونی حکومت عراق است يا در برخی مواقع ميان حکومت و گروه های شبه نظامی.


تنها مشکل بزرگ!


وقتی می پرسم به عنوان چند جوان عراقی اگر بخواهند تنها يک مشکل اصلی در بغداد امروز را نام ببرند، همه يکصدا بر يک موضوع تاکيد دارند: «نبود سياستمدار حرفه ای و با تدبير در راس امور».


نور با شور و حرارت می گويد: «اگر سياستمدار حرفه ای داشتيم هر کاری به کارشناس و خبره آن کار سپرده می شد و مشکلات اين چنينی پيش نمی آمد. سياستمداران واقعی امور سياسی را در دست می گرفتند و روحانيون به مسايل دينی می رسيدند. (با خنده) يا مثلا دندانپزشکان به کار خود می رسيدند...»


در عراق امروز کمتر می توان شهروندی يافت که آزادانه و بی هراس درباره سياستمدران صحبت کند و يا علنی انتقاد کند.
برای اين گروه از دانشجويان بغدادی، اسامی مردان اصلی شکل دهنده به حکومت عراق در ۴ سال اخير را بر شمردم تا نظراتشان را بگويند؛ غازی الياور، جلال طالبانی، اياد علاوی، ابراهيم جعفری، نوری المالکی، عبدالعزيز حکيم و سايرين.


اما واکنش همه اين دانشجويان يا ديگر افرادی که در خيابان ها ديدم به اين سوال، لبخند و سکوت بود.


XS
SM
MD
LG