لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۱۲:۰۳

حقوق زنان؛ بخش دوم: حجاب همچون يک مانع؟


تاکيد بر رعايت حجاب، در مواردی با اعمال خشونت همراه بوده است.
تاکيد بر رعايت حجاب، در مواردی با اعمال خشونت همراه بوده است.

در بخش نخست پاسخ های مهناز افخمی به پرسش های شما، محور فرهنگ و خانواده و تاثير آن بر حقوق زنان مورد توجه قرار گرفت.


در بخش دوم، شهران طبری از راديو فردا، سوالات شما در باره حجاب را با خانم افخمی در ميان گذاشته است.


ناهيد از قشم می پرسد خانم افخمی! ما زنان ايرانی در اينجا گير افتاده ايم و مجبور به پوشيدن حجاب هستيم. من هيچ اعتقادی به حجاب ندارم و آن را باعث تحقير خودم و زنان ايرانی می دانم. تا کی بايد اين وضع را تحمل کرد و مابايد چکار کنيم؟ چرا نهادهای زنان هيچ اقدامی برای دفاع از حقوق زنان دربند ايران انجام نمی دهند؟


مونا می پرسد خانم افخمی! به نظر شما، نداشتن حجاب برای يک زن، محدوديت است، و اصلا چرا خيلی ها با حجاب مخالفند؟ به نظر من، مخالفت آنها ريشه در مسايل جنسی دارد.


کوروش از شهر مسکو می پرسد با توجه به اينکه نخستين نماد آزادی يک زن در استفاده از حجاب يا استفاده نکردن از آن است، آيا به نظر شما، کشف حجاب ديگری لازم است تا بعد از آن در مورد حجاب، انتخاب انجام بگيرد؟


کامران از شهر مشهد می پرسد با توجه به اينکه ايران تنها کشوری درجهان است که حجاب در آن کاملا اجباری است، آيا اين مسئله را بزرگ ترين تبعيض و سرکوب عليه زنان نمی دانيد؟ آيا می توان از طريق نهادهای بين المللی در اين ارتباط عليه حکومت ايران اقدام کرد؟


خان اوغلان از روستايی در شهر خلخال می نويسد با توجه به اينکه زنان ايران، پس از انقلاب حضور گسترده تری در جامعه دارند، از جمله در دانشگاه ها، آيا داشتن حجاب واقعا سدی در مقابل پيشرفت آنها در جامعه به حساب می آيد؟ آيا فاکتورهای ديگر مهم تر نيستند؟ آيا نمی توان با حجاب اسلامی زندگی موفقی داشت؟


ذره بين از مالزی معتقد است که ما هنوز تکليف خودمان را نمی دانيم. در دوره شاه، بر سر خودمان می زديم که حجاب می خواهيم و حالا بر سر خودمان می زنيم که حجاب نمی خواهيم. راه حل چيست؟


مجيد می نويسد، من طرفدارآزادی زن و مرد هستم و معتقدم زن بايد از حقوق برابر برخوردار باشد، وقتی مردان حجاب ندارند زنان نيز می توانند حجاب نداشته باشند. حال اگر توانستيم برابری حقوق زن و مرد را تحقق بخشيم، آيا تضمينی هست که زنان از آن سوی پشت بام نيفتند؟


مهناز افخمی: آنچه در زمينه حجاب مهم است اين مسئله است که افراد آزاد باشند و بتوانند پوشش خود رابراساس سليقه و ميل خود انتخاب کنند.


اينکه با زور و مجازات به مردم تحميل کنيم که چه پوششی را انتخاب کنند، ضد تمام موازين بين المللی حقوق بشر است. بايد توجه داشته باشيم در هيچ مذهبی از جمله اسلام، دستوری برای پوشش به صورت حجاب وجود ندارد، بلکه در اصل، زنان از خودنمايی منع شده اند، در قرآن نيزهيچ نوع حجاب خاصی تصريح نشده است.


در ايران قديم هم يک نوع حجاب برای حمايت از زنان اريستوکرات يا طبقه ممتاز اجتماعی وجود داشته تا از چشم مردم طبقات پايين اجتماع دور باشند.


پس حجاب حربه ای است که برای محدود کردن زنان به کار برده می شود. من تصور نمی کنم که حجاب به تنهايی محدود کننده باشد مگر اين که به فلسفه زيربنايی آن، که محدود کردن دسترسی زنان به فضاهای عمومی و حمايت هميشگی از آنان است بپردازيم.


در تصورات سنتی و قديمی مردان نمی توانند خود را در برابر جنسيت زنان کنترل کنند، ولی در جوامع امروزی اين تفکرات جايی ندارد. اگر زنی بخواهد حجاب را انتخاب کند، اين انتخاب خود اوست و نبايد اجباری برای افراد وجود داشته باشد.


دو نفر از اقليت ها قومی در مورد حجاب سؤال کرده اند، شيما از شهر يزد و محمد ياسين از شهر بندر. شيما گفته است، من يک دختر ايرانی و غير مسلمان هستم چرا بايد در کشور خودم مجبور به استفاده از حجاب باشم ؟ محمد نيز می گويد در ايران حتی زنان مسيحی، يهودی و زرتشتی مجبور به رعايت حجاب هستند. آيا شما نمی توانيد در سازمان ملل برای حکومت ايران پرونده تشکيل دهيد و به شکايت اين زنان مظلوم رسيدگی کنيد؟


مهناز افخمی: در اينجا اصل مهمی مطرح می شود که همان حق انتخاب است، اگر به دليل اعتقادات مذهبی و يا هر دليل ديگر کسی نخواهد حجاب داشته باشد بايد آزاد باشد، مسئله آزادی پوشش است. مسئله حجاب در سطح بين المللی مطرح نشده زيرا يه نظر می رسد که برای زنان ايرانی اين مسئله اساسی نيست و آن را در اولويت قرار نداده اند، ولی اگر آن را به صورت يک مسئله اساسی مطرح کنند، پيگيری آن در سطح بين المللی نيز آسانتر خواهد بود.


در بسياری از جوامع ديگر هم زنان حجاب دارند، ولی اين حجاب را انتخاب می کنند، فقط در ايران و عربستان سعودی، حتی برای غير مسلمانان و خارجی هايی که برای ديدن به اين کشورها می روند، حجاب اجباری است.


در ساير کشورها زنان حق انتخاب دارند و اين مهم ترين مسئله درمورد حجاب است، زيرا اسلام نيز حجاب را اجبار نمی کند.


خانم افخمی! افراد زيادی در مورد مسئله زن و حجاب در اسلام سؤال پرسيده اند. نويسنده ای پرسيده است آيا فکر نمی کنيد که قوانين مدنی را بايد بدون در نظر گرفتن قوانين اسلامی نوشت، زيرا قوانين اسلام مربوط به ۱۴۰۰ سال پيش است و امروزه خريدار ندارد. کشورهای اسلامی بيشتر کشورهايی هستند که نفت و گاز دارند و تغيير قوانين برای بهبود وضعيت زنان دراين کشورها بسيار دشوار است. برای رسيدن به اين مقصود چه اهدافی را می توان دنبال کرد؟


نويسنده ديگری پرسيده است، اين اتهام در مورد اسلام درست است که زنان را محدود و حق آنان را پايمال کرده است؟ آيا خرافات و رفتارهای ناشايست عليه زنان منشأ ديگری ندارد، آيا بيشتر مشکلات زنان در دنيا مشابه هم نيست؟ اين نويسنده معتقد است که اسلام برای زن احترام زيادی قايل است و چرا فقط بايد به حجاب پرداخت.


نويسنده ديگری می گويد يک مسلمان نمی تواند فمينيست باشد و اسلام ضد فمينيست است. چطور فردی که به اسلام اعتقاد دارد می تواند به آزادی زن هم اعتقاد داشته باشد؟


نويسنده ديگری به نام رحيم می گويد در سوره نساء آمده است که اگر زن نافرمانی کرد ابتدا با او همخوابگی نکنيد و اگر ادامه داد او را بزنيد و در جای ديگر آمده که دختر يک سوم پسر ارث می برد. او معتقد است که اسلام با دموکراسی همخوانی ندارد و ايرانيان بايد مانند ساير کشورهای مدرن و غير مسلمان در آزادی و دموکراسی زندگی کنند.


آقای ديگری در جواب آقای رحيم می گويد که او به آيات قرآن ناآگاه است و در آيات دخل و تصرف انجام داده و چنين حرف هايی در قرآن نيست. آيا اين اسلام است که زن ستيز است يا تعبيری از اسلام؟


مهناز افخمی: در بيشتر جوامع مسلمان که ما در آن کار می کنيم چه در آسيای مرکزی يا خاور ميانه، آنچه در حرکت زنان مهم است اين است که مذهب برای بيشتر زنان بسيار اساسی است و به آنان ارزش هايی را می دهد که به آن احترام می گذارند، زنان فکر می کنند که مذهب منبع قوت قلب است، به جامعه کمک می کند و همبستگی و حفظ حقوق ديگران را افزايش می دهد.


همه افراد بايد آزاد باشند که با مذهب، آن گونه که تشخيص می دهند و تعبير می کنند روبه رو شوند در نتيجه مسائل مذهبی بايد از مسائل حکومتی جدا باشد و افراد بايد در مورد انتخاب مذهب و تفسير آن آزاد باشند .


بنابراين ما به دنبال جداسازی مذهب از حکومت هستيم، مذهب اعتقادات فردی است و حکومت، مسائل مربوط به اجتماع است که همه بايد در تصميم گيری و تعيين آن مشارکت داشته باشند.


همه گروه هايی که ما با آنان کار می کنيم معتقدند که دموکراسی و حقوق بشر بدون جدايی دين از حکومت، اگر غير ممکن نباشد بسيار دشوار است.


در همه کشورهای مسلمان، تمام جمعيت جامعه مسلمان نيستند و اقليت های مذهبی ديگر يا گروه های بدون دين هم وجود دارند، و اگر تمام قوانين بر اساس يک مذهب تدوين شود در نتيجه حقوق آنان پايمال می شود.


برای اينکه همه در تعيين سرنوشت خود نقش داشته باشند و حقوق همه رعايت شود بايد مسائل مدنی و حکومتی از مسائل دينی جدا شود. ارزش ها مهم هستند و در تمام مذاهب تقريبا يکسان. همه اديان به عدالت اجتماعی و احترام به انسان اشاره می کنند، مسئله نحوه اجرای آن و تفاوت سليقه ها است که بايد از حکومت جدا باشد و با رای افراد بر روی جامعه اثر بگذارد.


خانم افخمی! با توجه به اينکه ترکيه يک کشور دموکراتيک است، حزب اسلامی که اکنون بر سر کار است و ممکن است چهار سال ديگر تغيير کند، از دانشکده الهيات دانشگاه آنکارا خواسته است که احاديث و قوانين اسلامی را بر اساس نيازهای روز تعيين کنند. آيا اين کار در جوامع اسلامی قدمی رو به جلو محسوب می شود که قوانين اسلام با شرايط روز تطبيق داده شود؟


مهناز افخمی: بله، همين طور است. هم در ترکيه و هم در کشورهای ديگر مانند مراکش بازبينی و نگرش تازه به متون دينی در جامعه رواج دارد و زنان در اين زمينه نقش مهمی ايفا می کنند، در کشورهای مسلمان ديگر مانند اندونزی و مالزی نيز اين اتفاق افتاده است.


متون مذهبی را افرادی تفسير کرده اند که در سيستم خاصی آموزش ديده اند و تفکر سنتی دارند، امروز شرايط زندگی متفاوت است و همه مذاهب به خصوص اسلام تاکيد دارند که بايد اجرای احکام دينی را با شرايط روز تطبيق داد و اين انطباق مذهب با شرايط روز تا کنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است.


امروز خوشبختانه اين امر صورت گرفته و زنان هم نقش فعالی در آن دارند. به عنوان مثال تفسيری که از متون دينی در مورد خانواده وجود دارد متعلق به زمانی است که زندگی شرايط ديگری داشت، زنان در خانه بودند و در اقتصاد خانواده نقشی نداشتند، همچنين آموزش عمومی ودانشگاهی که زنان در آن تحصيل کنند وجود نداشت، اما امروز شرايط زندگی تغيير کرده است.


در نتيجه بايد مذهب در اين شرايط جديد قابل فهم باشد و نقش خود را در غنا بخشيدن به زندگی و ارزش ها ايفا کند و برای همين بايد با شرايط امروزی وفق داده شود.


در همین زمینه

XS
SM
MD
LG