لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۱۶:۴۷

«چهره ربوده‌شده» ندا سلطانی در آلمان


طرح جلد کتاب ندا سلطانی
طرح جلد کتاب ندا سلطانی
در پی اعتراضات خیابانی به نتیجه انتخابات بحث‌انگیز دهمین دوره ریاست جمهوری در ایران در سال ۱۳۸۸، ندا آقاسلطان یکی از ده‌ها تنی بود که در سی‌ام خردادماه ۸۸ به ضرب گلوله در امیرآباد تهران کشته شد.

انتشار فیلم کوتاه و دردناک آخرین لحظه‌های زندگی این دختر۲۷ ساله و به موازات آن، انتشار عکس ندای دیگری با نام خانوادگی سلطانی که از صفحه فیس‌بوکش برداشته می‌شود و اشتبا‌ها به نام خانوادگی ندا آقاسلطان انتشار می‌یابد، دردسر دیگری برای این ندا آفرید.

ندا سلطانی در پی انتشار عکسش مورد بازجویی مقام‌های جمهوری اسلامی قرار می‌گیرد و در جریان این بازجویی‌ها از او خواسته می‌شود که در سناریویی در مورد انکار کشته شدن ندا آقاسلطان شرکت کند، ولی او تن به این کار نمی‌دهد و به اجبار ایران را ترک می‌کند و خود را به آلمان می‌رساند و تقاضای پناهندگی‌اش را تسلیم مقام‌های مسئول در این کشور می‌کند.

ندا سلطانی، ۳۵ ساله، پس از حدود دو سال زندگی در آلمان پس از آن که کتابی با عنوان «چهره ربوده شده من» در دست دارد، در گفت‌و‌گو با روزنامه بیلد، چاپ آلمان، مصائبی را که پس از انتشار اشتباهی عکسش پشت سر گذاشته شرح داده و گفته است که در پی انتخابات ریاست جمهوری در خردادماه سال ۸۸ در هیچ یک از اعتراض‌های خیابانی شرکت نکرده، زیرا بر این باور بوده که با روی کار آمدن رئیس جمهور تازه‌ای «اوضاع سیاسی در ایران بهتر نمی‌شود».

ندا سلطانی در این گفت‌و‌گو به بازجویی‌ها و فشارهایی که در ایران به او وارد شده می‌پردازد و می‌گوید که مجبور می‌شود در دوازدهم تیرماه سال ۸۸ از ایران فرار کند.

حال پس از پشت سر گذاشتن گرفتاری‌های فراوان از حدود سه سال پیش به این سو، ندا سلطانی کتابی به زبان آلمانی در این کشور منتشر کرده که «چهره ربوده شده من» نام گرفته است.

او در گفت‌و‌گو با روزنامه بیلد گفته است که قصدش از نگارش این کتاب این بوده که همگان بدانند چه بر سرش آمده است.

ندا سلطانی به خطر‌ها و مخاطره استفاده غلط از شبکه‌های مجازی هم در این گفت‌و‌گو اشاره می‌کند و می‌گوید آن چه طی سه سال پیش تاکنون بر او گذشته، ناشی از بهره‌گیری غلط از فیس‌بوک بوده است.

خانم سلطانی در پایان این گفت‌و‌گو یادآور می‌شود که از دانشگاهی در آمریکا بورسیه تحصیلی دریافت کرده و پس از گذراندن این دوره قصد دارد بار دیگر به آلمان بازگردد، زیرا تصمیم گرفته که از این پس «برای آینده زندگی کند».
XS
SM
MD
LG