لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۱۵:۵۵

اسلام‌گرایی عوام‌گرایانه:‌ اسلام خامنه‌ای و اسلام حاج منصور ارضی


سعید حدادیان، نوحه‌خوانی در حضور مقامات ارشد جمهوری اسلامی از جمله آیت‌الله خامنه‌ای
سعید حدادیان، نوحه‌خوانی در حضور مقامات ارشد جمهوری اسلامی از جمله آیت‌الله خامنه‌ای
در دو دهه‌ای که از حکومت خامنه‌ای می‌گذرد و بالاخص در دوران دولت احمدی‌نژاد نقش مداحان در تعیین جهت سیاستگذاری‌ها، تصمیم‌گیری‌ها، انتخاب مدیران دولتی و رقابت‌های سیاسی افزایش یافته است.

مداحان در دوران خمینی صرفا نقش حاشیه‌ای و تشویق افراد به حضور در جبهه‌ها و ارعاب مردم کوچه و بازار برای رعایت ظواهر شرعی را داشتند و در رقابت‌های سیاسی نفوذ چندانی نداشتند. اسلام در دوران خمینی توسط روحانیت و فقها تبیین و تفسیر می‌شد و مداحان در این میان جای پای محکمی نداشتند.

اما در دوران خامنه‌ای به علت ارتباط فراوان مداحان با بیت رهبری و حضور آنان در مجامع بسیجیان برای تشویق و تحریک آنها به عملیات علیه مخالفان و دگراندیشان، این تبلیغاتچی‌ها نقش عمده‌ای یافته‌اند، تا آن حد که امروز این ظرفیت را در خود می‌بینند که به رئیس دولت در مورد رئیس دفتر وی تذکر دهند: «من قبلا هم گفته‌ام تا این آقای مشایی هست، من با آقای احمدی‌نژاد نشست و برخاست نمی‌کنم» (مداح حدادیان، تابناک، ۲۸ مرداد ۱۳۸۹) یا «اگر درباره مشايی اقدام مناسبی صورت نگيرد، من خودم درستش می‌‌كنم! این موجود در دولت عين آلت تناسلی است و بايد فكری به حالش كرد... چرا باید این همه پست و مسئولیت به وی داده شود؟ فقط مانده که مشایی مسئولیت آفتابه‌های مسجد شاه را هم بگیرد!» (منصور ارضی، تابناک ۲ شهریور ۱۳۸۹)

مداحان سخن مشاور رئیس جمهور را رد می‌کنند (پاسخ حدادیان به جوانفکر، تابناک، ۲۸ مرداد ۱۳۸۹) یا در مورد تعطیلات عید فطر با طرح ارائه شده از سوی دولت به مجلس به عنوان طرحی وهابی مخالفت می‌کنند (مخالفت شدید حاج منصور ارضی با تعطیلات عید فطر، تابناک، ۱۷ شهریور ۱۳۸۹).

شهرداری و دولت در دوران ریاست احمدی‌نژاد همواره بودجه‌های عمومی را به سوی هیئت‌های مذهبی و مداحان آنها سرازیر کرده‌اند، چون افراد این هیئت‌ها در بسیج عمومی نیروهای لباس شخصی (با استفاده از انگاره زمان جنگ) در شرایط خاص، سازمان‌دهی محلی دستگاه سرکوب، حضور نیروهای لباس شخصی در برنامه‌های دولتی، و دیگر برنامه‌های تبلیغاتی حکومت نقش محوری دارند.

مداح کیست؟

مداح خودروست و تحت هیچ گونه آموزش مذهبی قرار نگرفته است. او قرار است معصومان و دیگر چهره‌های مقدس شیعی را مدح کند، اما این امر به اصحاب قدرت نیز بسط پیدا می‌کند، تا آنجا که مداحان در بیت خامنه‌ای بخشی از نقش شاعران صله‌گیر در دربار شاهان قدیم را نیز ایفا کرده‌اند. مداحان در حکومت جمهوری اسلامی از فرصت‌طلب‌ ترین کارگزاران دستگاه مذهبی بوده‌اند، به این معنا که زمان‌شناسی و مکان‌شناسی خود را در خدمت حفظ قدرت سیاسی و بسیج دستگاه سرکوب آن قرار داده‌اند.

مداحان فقط به یادگیری چند داستان مذهبی نیاز دارند که آن را نیز نه از کتاب‌های تاریخی، بلکه از زبان نسل مداحان قبل از خود به شکل سینه‌به‌سینه فرا می‌گیرند. منبع اشعار آنها نیز می‌تواند آهنگ‌های عامه‌پسند (نگاه کنید به برخی مداحی‌های حدادیان با اشعاری که هایده آنها را خوانده بود)، نوحه‌ها، و دیگر اشعار عامه‌پسند باشد.

هیچ ضرورتی برای روایت درست تاریخ مذهب نیز از نگاه آنان وجود ندارد، چون این داستان‌ها باید شور مذهبی را تحریک کند و نه دانش و آگاهی و تجربه‌ مذهبی را.

به همین علت، نهادی برای آموزش مداحان وجود ندارد و صنفی نیز از میان آنها شکل نگرفته است و هیچ گونه نهادی نیز بر فعالیت آنها نظارت نمی‌کند. مداحان فاقد هویت شغلی و صنفی هستند، چون در طول سال به آنها نیاز نیست؛ آنها فقط در روزهای خاصی از سال مشتری عمومی دارند.

اما حکومت هر لحظه ممکن است به آنها نیاز داشته باشد و به همین لحاظ به‌ویژه در سال‌های اخیر ارتباط وثیقی میان دستگاه رهبری و دولت احمدی‌نژاد از یک سو و بخش عمده‌ای از مداحان از سوی دیگر برقرار شده است.

به علت همین بی‌ریشگی و فقدان هویت اجتماعی است که امروز بسیاری از مداحان به مناسب‌ترین نیرو برای سرکوب اقشار اجتماعی تبدیل شده‌اند. به دلیل احساس غبن مداحان در برخورداری از ثروت و قدرت و منزلت در عین داشتن هزاران مخاطب علاقه‌مند است که حکومت خامنه‌ای و دولت احمدی‌نژاد تا این حد بر این نیرو اتکا دارند.

اسلام مداحان

اسلام مداحان، خواه نوع حکومتی و خواه نوع سنتی و غیرحکومتی آن، دارای شش مشخصه است:

۱- عدم محوریت فقه یا اخلاق یا عرفان:‌ مداحان مسئله‌گو نیستند، داستان‌گویند. آنها داستان‌های مذهبی را برای خلائقی که عمدتا کم‌سواد یا بی‌سواد هستند روایت می‌کنند و در این داستان‌ها صرفا شور و احساس دینی اهمیت دارد و نه دستورات فقهی که از سوی روحانیت عرضه می‌شود. مداحان همچنین خود را موظف به رعایت توصیه‌ها یا موعظه‌های اخلاقی نمی‌بینند، چون کسی چنین انتظاری از آنها ندارد. در حوزه‌ عرفان مذهبی نیز مداحان کاملا بی‌اطلاع هستند و از این جهت با صوفی‌گری مخالفت می‌کنند.

۲- فاصله از روحانیت: مداحان خود را یک صنف مستقل در کنار روحانیت می‌دانند و نمی‌خواهند به صورت عوامل روحانیت یا تحت نظر آنان فعالیت کنند. مداحان در جلسات مذهبی مخاطب بسیار بیشتری از روحانیون دارند و از این جهت خود را موثرتر از روحانیون در میان عوام می‌دانند.

۳- جنبه‌های موعودگرایانه و قهرمانی (مثل داستان ظهور امام زمان و داستان شهدای کربلا): در مواردی که مداحان عرضه می‌کنند داستان‌های قهرمانی محوریت دارند، قهرمانانی که تا پای جان می‌ایستند یا در آینده برای بسط عدالت ظهور می‌کنند.

۴- محوریت مردانگی و خشونت (وجه مشترک اسلام فقه‌گرا و اسلام مداحان):‌ مداحان نگاهی منفی و سلطه‌جویانه به زنان دارند و ادبیات‌شان مملو است از تحقیر زنان. آنان همچنین خشونت را تقدیس کرده و آن را نشانه‌ مردانگی می‌دانند.

۵- عوام‌گرایی:‌ اسلام مداحان به علت تکیه بر داستان و روایت‌های عامه‌پسند از اسلام فقها عوام‌گرایانه‌تر است و مخاطبان بیشتری در میان عوام پیدا می‌کند. از همین جهت حکومت دینی در ایران هرچه عوام‌گراتر شده نقش مداحان در آن افزایش یافته است؛ و

۶- ادبیات لاتی:‌ مداحان بالاخص نوع حکومتی آنها با لات‌ها و اراذل و اوباش نشست و برخاست دارند و از میان آنها برمی‌خیزند. از همین جهت لحن آنها (گوش کنید به لحن و صدای حسین انصاریان) و ادبیات‌شان عینا همان لحن و ادبیات لات‌های محله است. حکومت هم از جهت وجه ارعابی در رفتار و سکنات این گروه و هم وجه تبلیغاتی است که تا این حد به این گروه وابسته شده است. مداحان در مداحی‌های خود نیازی ندارند آیه‌ قرآن یا حدیث بیاورند تا این گفته‌ها بر لحن و مطالب آنها تاثیر بگذارد. در ادبیات مداحان اثری از دانش قرآنی یا حدیث یا اصولا متون دینی به چشم نمی‌خورد.

اسلام‌گرایی عوام‌گرایانه

اسلام‌گرایی غالب در دوران خمینی اسلام‌گرایی فقه‌گرا، اسلام‌گرایی عدالت‌محور و اسلام‌گرایی ملی‌گرایانه بود، اما در دوران خامنه‌ای هر سه نوع اسلام‌گرایی فوق به حاشیه رانده شده و اسلام‌گرایی موعودگرایانه‌ نظامی‌گرا، و اسلام‌گرایی فاشیستی و اسلام‌گرایی امپریالیستی برآمدند. مداحان از حیث خدمت به اسلام‌گرایی فاشیستی (ایفای نقش در تبلیغات سیاسی برای دسته‌جات سرکوب) و موعودگرا (مبالغه در داستان‌های مربوط به موعود و عن‌قریب نشان دادن ظهور) در این دوره نقش جدی پیدا کرده و در آسمان سیاست درخشیدن گرفتند.
هر دوی این نوع اسلام‌گرایی به عوام به عنوان پیاده‌نظام حکومت دیکتاتوری که باید سازمان‌دهی شوند نیاز دارند.

عوام‌گرایی مداحان و حکومتی که از آنان حمایت می‌کند جوهره و هویت این نوع (انواع) اسلام‌گرایی را بیان نمی‌کند. جوهره‌ آنها می‌تواند موعودگرایی یا فاشیسم یا نظامی‌گری باشد. صفت عوام‌گرایی صرفا فرم و صورت این نوع اسلام‌گرایی را توضیح می‌دهد.

نظرات نویسنده الزاما نظر رادیوفردا نیست.
XS
SM
MD
LG