آنا هزاری بعد از تقریبا دو هفته به اعتصاب غذای خود پایان داد. این پیرمرد ۷۴ سالهٔ سفیدپوش که کلاه مدل نهرو بر سر میگذارد برای بسیاری از افرادی که با فساد مالی در کشور هند مبارزه میکنند تبدیل به نماد مبارزه خشونتپرهیز شده است.
او سالهاست که از حربهٔ روزه به منزلهٔ وسیلهای خشونتپرهیز برای مبارزه علیه فساد اداری استفاده میکند. آنا هزاری تاکنون چندین مرتبه از طریق روزه گرفتن موفق شده است دولت ایالت ماهاراشترا را برای به اجرا گذاشتن قانون آزادی اطلاعات و موارد دیگر به زانو در بیاورد.
ولی برخی از افراد از آن جمله نخست وزیر هند، مان موهان سینگ، و یکی از نوادگان مهاتما گاندی به نام توشار گاندی، استفادهٔ هزاری از حربهٔ روزه را عملی غیر گاندیستی میدانند. توشار گاندی در مصاحبهای با تلویزیون هند به این مسئله اشاره میکند که برای گاندی هدف روزه گرفتن، اصلاح حریف است، در حالی که هزاری از روزه به مثابه «سلاحی پوپولیستی» در جهت مخالفت با حریفی استفاده میکند که او را دشمن خود میپندارد. هر چند که هزاری خود را دنبالهروی مهاتما گاندی میداند و زیر عکس او دست به اعتصاب غذا زده است، شکی نیست که استفادهٔ او از حربهٔ گاندیستی روزه برای تصویب لایحهٔ ضد فساد در هند از او گاندی جدیدی نمیسازد.
گاندی معتقد بود که روزه شیوهای از کنش اجتماعی و معنوی است که با سه نوع ارزش همراه است: نخستین هدف روزه تقلیل شر اخلاقی در فرد و کاهش خشونت در جامعه است، سپس روزه باید در جهت خودپالایی فرد و تزکیه نفس او به کار گرفته شود و بالاخره روزه بیانگر ارزشی است که با رنج ارادی و خواستهٔ فرد در جهت ترغیب و تشویش حریف به عدم خشونت همراه است.
به عبارت دیگر، گاندی روزه را حرکتی اجتماعی و سیاسی میداند که به افق عدالت و حقیقت چشم دوخته است و سعی نمیکند تا با تهدید و شرمسار کردن حریف او را از میدان مبارزه بیرون کند. از این رو گاندی که خود هفده بار در دوران مبارزهٔ سیاسی برای استقلال هند روزه گرفت بر این اعتقاد بود که روزه فقط در شرایطی مورد استفاده است که راه حل دیگری برای مقابله با حریف باقی نمانده باشد. ولی او روزه گرفتن را به منزلهٔ نوعی از مذاکرهٔ اجتماعی و سیاسی میداند و به همین دلیل آخرین باری که روزه گرفت برای دوستی و وحدت بیان مسلمانان و هندوها بود.
ولی نباید فراموش کرد که برای فردی چون گاندی هنر روزه گرفتن با امر نمادسازی همراه است. برای مثال، گاندی همواره برای وحدت میان مسلمانان و هندوها در خانهٔ افراد مسلمان روزه میگرفت یا در زمان پایان دادن به روزهٔ خود برای ورود هاریجانها به معابد هندو لیوان آبمیوهٔ خود را از دست یک هاریجان گرفت تا به نوعی به معنای اجتماعی و دینی روزهٔ خود بیفزاید.
گاندی معتقد است آن چه دیدگان برای جهان بیرون هستند روزه برای جهان درون است. به عبارت دیگر، گاندی با روزه گرفتن به معنای رنج بردن به خودی خود مخالف است، زیرا از دیدگاه او روزه صرفا به منظور عذاب جسم نیست، بلکه کوششی روحانی و تلاشی معنوی است در جهت مبارزه با خشونت. در یک کلام روزه گرفتن برای گاندی امری اخلاقی است که در جهت نفی منافع شخصی فرد گام برمیدارد و میکوشد تا میان او و حریف همدلی و همصدایی ایجاد کند. از این رو گاندی با استفاده از حربهٔ روزه توسط افرادی که آمادگی ذهنی و معنوی مبارزهٔ خشونتپرهیز را ندارند مخالف است.
او در مقالهای مینویسد: روزه هیچگاه نباید کوششی مکانیکی باشد، بلکه باید از اعماق نفس فرد بیرون بیاید.
اکنون پرسش اصلی که میتوان کرد این است: آیا اعتصاب غذای معروف جمهوریخواهان ایرلند و افرادی چون بابی سندز در سال ۱۹۸۱ که به مرگ ده زندانی ایرلندی در زندان میز انجامید، فقط عملی سیاسی بود یا این که، به قول گاندی، همچنین کوششی اخلاقی و معنوی برای مبارزه با خشونت را نیز به همراه داشت؟
و آیا اعتصاب غذای آنا هزاری در دهلی نو صرفا نوعی استفادهٔ سیاسی از تاکتیک مبارزهٔ منفی است یا این که محتوای اخلاقی اندیشهٔ خشونتپرهیز گاندی را نیز ترویج میکند؟
لازم به اشاره است که هزاری نخستین کسی نیست که در ۶۰ سال گذشته خود را دنبالهروی گاندی معرفی کرده است، ولی به نظر میرسد که طرفداران گاندی چون ونیوبا و جی. پی. نارایان در سالهای ۱۹۵۰ و ۱۹۷۰ از حربهٔ گاندیستی روزه استفادهٔ درستتر و دقیقتری برای پیشبرد اندیشهٔ عدم خشونت کردهاند.
به هر عنوان آن چه که مبارزهٔ آنا هزاری و استفاده از حربهٔ روزه به ما نشان میدهد، مشروعیت اخلاقی این شیوهٔ مبارزاتی و اهمیت اجتماعی آن برای خروج از دور باطل خشونت در جوامع امروزی است.
او سالهاست که از حربهٔ روزه به منزلهٔ وسیلهای خشونتپرهیز برای مبارزه علیه فساد اداری استفاده میکند. آنا هزاری تاکنون چندین مرتبه از طریق روزه گرفتن موفق شده است دولت ایالت ماهاراشترا را برای به اجرا گذاشتن قانون آزادی اطلاعات و موارد دیگر به زانو در بیاورد.
ولی برخی از افراد از آن جمله نخست وزیر هند، مان موهان سینگ، و یکی از نوادگان مهاتما گاندی به نام توشار گاندی، استفادهٔ هزاری از حربهٔ روزه را عملی غیر گاندیستی میدانند. توشار گاندی در مصاحبهای با تلویزیون هند به این مسئله اشاره میکند که برای گاندی هدف روزه گرفتن، اصلاح حریف است، در حالی که هزاری از روزه به مثابه «سلاحی پوپولیستی» در جهت مخالفت با حریفی استفاده میکند که او را دشمن خود میپندارد. هر چند که هزاری خود را دنبالهروی مهاتما گاندی میداند و زیر عکس او دست به اعتصاب غذا زده است، شکی نیست که استفادهٔ او از حربهٔ گاندیستی روزه برای تصویب لایحهٔ ضد فساد در هند از او گاندی جدیدی نمیسازد.
آن چه که مبارزهٔ آنا هزاری و استفاده از حربهٔ روزه به ما نشان میدهد، مشروعیت اخلاقی این شیوهٔ مبارزاتی و اهمیت اجتماعی آن برای خروج از دور باطل خشونت در جوامع امروزی است.
گاندی معتقد بود که روزه شیوهای از کنش اجتماعی و معنوی است که با سه نوع ارزش همراه است: نخستین هدف روزه تقلیل شر اخلاقی در فرد و کاهش خشونت در جامعه است، سپس روزه باید در جهت خودپالایی فرد و تزکیه نفس او به کار گرفته شود و بالاخره روزه بیانگر ارزشی است که با رنج ارادی و خواستهٔ فرد در جهت ترغیب و تشویش حریف به عدم خشونت همراه است.
به عبارت دیگر، گاندی روزه را حرکتی اجتماعی و سیاسی میداند که به افق عدالت و حقیقت چشم دوخته است و سعی نمیکند تا با تهدید و شرمسار کردن حریف او را از میدان مبارزه بیرون کند. از این رو گاندی که خود هفده بار در دوران مبارزهٔ سیاسی برای استقلال هند روزه گرفت بر این اعتقاد بود که روزه فقط در شرایطی مورد استفاده است که راه حل دیگری برای مقابله با حریف باقی نمانده باشد. ولی او روزه گرفتن را به منزلهٔ نوعی از مذاکرهٔ اجتماعی و سیاسی میداند و به همین دلیل آخرین باری که روزه گرفت برای دوستی و وحدت بیان مسلمانان و هندوها بود.
ولی نباید فراموش کرد که برای فردی چون گاندی هنر روزه گرفتن با امر نمادسازی همراه است. برای مثال، گاندی همواره برای وحدت میان مسلمانان و هندوها در خانهٔ افراد مسلمان روزه میگرفت یا در زمان پایان دادن به روزهٔ خود برای ورود هاریجانها به معابد هندو لیوان آبمیوهٔ خود را از دست یک هاریجان گرفت تا به نوعی به معنای اجتماعی و دینی روزهٔ خود بیفزاید.
گاندی معتقد است آن چه دیدگان برای جهان بیرون هستند روزه برای جهان درون است. به عبارت دیگر، گاندی با روزه گرفتن به معنای رنج بردن به خودی خود مخالف است، زیرا از دیدگاه او روزه صرفا به منظور عذاب جسم نیست، بلکه کوششی روحانی و تلاشی معنوی است در جهت مبارزه با خشونت. در یک کلام روزه گرفتن برای گاندی امری اخلاقی است که در جهت نفی منافع شخصی فرد گام برمیدارد و میکوشد تا میان او و حریف همدلی و همصدایی ایجاد کند. از این رو گاندی با استفاده از حربهٔ روزه توسط افرادی که آمادگی ذهنی و معنوی مبارزهٔ خشونتپرهیز را ندارند مخالف است.
او در مقالهای مینویسد: روزه هیچگاه نباید کوششی مکانیکی باشد، بلکه باید از اعماق نفس فرد بیرون بیاید.
اکنون پرسش اصلی که میتوان کرد این است: آیا اعتصاب غذای معروف جمهوریخواهان ایرلند و افرادی چون بابی سندز در سال ۱۹۸۱ که به مرگ ده زندانی ایرلندی در زندان میز انجامید، فقط عملی سیاسی بود یا این که، به قول گاندی، همچنین کوششی اخلاقی و معنوی برای مبارزه با خشونت را نیز به همراه داشت؟
و آیا اعتصاب غذای آنا هزاری در دهلی نو صرفا نوعی استفادهٔ سیاسی از تاکتیک مبارزهٔ منفی است یا این که محتوای اخلاقی اندیشهٔ خشونتپرهیز گاندی را نیز ترویج میکند؟
لازم به اشاره است که هزاری نخستین کسی نیست که در ۶۰ سال گذشته خود را دنبالهروی گاندی معرفی کرده است، ولی به نظر میرسد که طرفداران گاندی چون ونیوبا و جی. پی. نارایان در سالهای ۱۹۵۰ و ۱۹۷۰ از حربهٔ گاندیستی روزه استفادهٔ درستتر و دقیقتری برای پیشبرد اندیشهٔ عدم خشونت کردهاند.
به هر عنوان آن چه که مبارزهٔ آنا هزاری و استفاده از حربهٔ روزه به ما نشان میدهد، مشروعیت اخلاقی این شیوهٔ مبارزاتی و اهمیت اجتماعی آن برای خروج از دور باطل خشونت در جوامع امروزی است.