لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۱۴:۲۰

ایران به کویر تبدیل می‌شود؟


کرمان
کرمان

جلال ایجادی*-سرنوشت سیاه محیط زیست ایران یک واقعیت دلخراش است. شما اگر با دقت روند بحران اکولوژیکی ایران را از ۳۰ سال به این سو نگاه کنید و سپس ویرانگری زیست‌محیطی را با همین شتاب محاسبه کنید تا ۵۰ سال دیگر ایران یک کویر بزرگ خواهد شد.

توسعه بیابانی سرسخت

در نظر داشته باشیم که میزان بارش کم و کم‌آبی فصلی با عطش سرسختانه و درازمدت زمین و قحطی ناشی از آن تفاوت اساسی دارد. ایران امروز در شرایط عطش سرسختانه و نیمه‌قحطی به‌سر می‌برد. از نظر علم زمین‌شناسی و اکولوژیکی، نشانه‌های این بحران عمیق پابین رفتن آب‌های دریاچه‌ها و خشکی آنها و نیز کاهش غیرعادی آب‌های زیرزمینی و ضربه خوردن عمیق ذخیره آب سفره‌های زیرزمینی است. مشکل ایران تنها مسئله خشکی ناشی از کمبود بارش باران نیست و جنبه هواشناسانه ندارد، بلکه آسیب اساسی ایران خشکسالی حاد زمین کشاورزی و از بین رفتن رطوبت خاک و فرسایش خاک است. این حالت بحرانی نتیجه مصرف شدید و بی‌سابقه و غیرطبیعی آب و خالی شدن ۷۰ درصدی سفره‌های زیرزمینی و خشک شدن برخی دریاچه‌ها و افت شدید آب‌های سطحی است. میزان بالای مصرف و آهنگ تخریب منابع آبی اجازه نمی‌دهد تا منابع آبی و ذخیره آبی، خود را بازسازی و تأمین کند.

چندی پیش سازمان جنگل‌ها و مراتع ایران مطرح کرد که سالانه ۵۰ هزار هکتار بر بیابان‌های ایران افزوده می‌شود. از ۱۶۴ میلیون هکتار مساحت ایران، ۳۲ میلیون هکتار آن در محدوده بیابانی قرار دارد که از این میزان حدود هفت میلیون هکتار آن کانون بحرانی هستند. بنا بر خبرگزاری دولتی در ۵۰ سال اخیر تنها نزدیک ۲.۵ میلیون هکتار از این محدوده بیابانی احیا شده است، زیرا بودجه دولتی لازم هرگز در نظر گرفته نشده است. از یاد نبریم، برای اینکه سالانه بتوان ۵۰۰ هزار هکتار کانون ریزگرد در کشور را بیابان‌زدایی کرد به بودجه‌ای نزدیک ۲.۵ میلیارد تومان در سال نیاز است. البته مرکز پژوهش‌های مجلس ایران نیز در تیرماه ۱۳۹۴ اعلام کرد که با گسترش خشکسالی، دوسوم این کشور به مناطق بیابانی تبدیل شده است. بر اساس همین گزارش بخش زیادی از کاهش ذخایر آبی در ایران، در ۲۰ سال گذشته رخ داده است. با توجه به افزایش شدید مصرف، از ١١٠میلیارد مترمکعب کسری آب نزدیک ٩۵‌ میلیارد متر مکعب کمبود ذخایر آبی، مربوط به دو دهه اخیر است. بنا بر همین گزارش، در ایران برای برداشت آب، از ۱۵ دشت ممنوعه درسال ۱۳۴۷ خورشیدی به ۳۱۹ دشت ممنوعه در سال ۱۳۹۳ افزایش یافته که به دلیل روند صعودی مصرف آب و رویه‌های نامناسب در تولید کشاورزی، تعداد دشت‌های ممنوعه به‌سرعت در حال افزایش است.

بحران آبی در تهران و ایران

به لحاظ افزایش گرمای زمین در بعضی مناطق دنیا ما با افت شدید باران مواجه هستیم. خاورمیانه که خشک و نیمه‌خشک است با ابعاد بی‌سابقه‌ای از خشکسالی روبرو است. به‌عنوان نمونه میزان بارندگی در تهران دارای کاهش بی‌سابقه بوده و یکی از عوامل اصلی بحران آبی فزاینده در پایتخت است. علاوه به کاهش بارندگی باید مدیریت نادرست چاه‌زنی و سدسازی و نابودی رطوبت زمین را از عوامل مؤثر در این بحران به‌شمار آورد.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در تیر ماه ۱۳۹۴، در مجموع ۸۱۶ میلیون مترمکعب آب در سدهای پنج‌گانه استان تهران موجود است که در مقایسه با شرایط عادی نزدیک ۱۴۶ میلیون مترمکعب کسری آب وجود دارد. بر این اساس، وضعیت ذخایر آبی در سد امیرکبیر ۱۸۲ میلیون، سد لتیان ۷۰ میلیون، سد لار ۱۴۹ میلیون، سد طالقان ۲۴۶ میلیون و سد ماملو ۱۶۷ میلیون مترمکعب است. میزان کاهش آب پشت سدها ۱۳ تا ۲۴ درصد است. مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای تهران گفت: «میزان بارندگی پایتخت از ابتدای سال آبی یعنی از اول مهرماه ۱۳۹۳ تاکنون بالغ بر ۲۶۶ میلی‌متر بوده که در مقایسه با آمار درازمدت ۴۶ ساله که نرمال آن ۳۳۰ میلی‌متر است ۱۹ درصد کاهش را نشان می‌دهد.».

آنچه که در تهران اتفاق می‌افتد گوشه‌ای از وخامت بحرانی در کل کشور است. از یکسو گرمای هوای ایران نسبت به سال پیش یک درجه افزایش نشان می‌دهد و این افزایش برای برخی استان‌ها ۲ تا ۳ درجه است. از سوی دیگر بحران آب کشوری است. بر پایه تازه‌ترین گزارش مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی، از آغاز سال آبی جاری در مهر ۱۳۹۳ تا پایان خرداد ۱۳۹۴ میزان بارندگی در کشور ۱۸ درصد کاهش داشته و وضعیت بارش در ۹ استان کشور خطرناک و هشداردهنده است. میزان بارش در کل کشور از ابتدای مهرماه ۹۳ تا پایان خردادماه ۱۸۸.۵ میلی‌متر بوده که این میزان در مقایسه با میانگین بلندمدت ۱۸ درصد کاهش و نسبت به سال گذشته ۱۴ درصد تقلیل نشان می‌دهد.

بحران فزاینده آب سال‌هاست که ایران را درگیر خود نموده است. اما مسئولان اداری هر سال فقط نقش هشداردهنده را برای مردم ایفا می‌کنند و هیچ برنامه‌ای برای عبور از بحران خشکسالی و کم‌آبی و راه‌حل و جدی در کوتاه مدت و درازمدت ندارند. استان‌های ایلام، خراسان جنوبی، خوزستان، زنجان، سیستان و بلوچستان، کرمان، قزوین، کرمانشاه، یزد و کهگیلویه و بویراحمد با «تنش شدید آبی» روبرو هستند و برنامه‌ای برای بازیافت آب‌های مصرف شده و شیوه‌های جدید آبیاری در دستور کار مدیران کشوری وجود ندارد.

بر پایه گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، کاهش شدید ذخایر آبی باعث شده که در شرایط کنونی آب شرب بیش از شش هزار روستا در کشور از طریق تانکر تأمین شود و ما فراموش نکرده‌ایم که رهبران جمهوری اسلامی از ضرورت افزایش جمعیت ایران تا ۱۵۰ میلیون نفر حرف می‌زنند. روشن است که سیاست دموگرافیک و تبلیغاتی ایران برای افزایش جمعیت، به‌هیچ‌وجه با منابع آب لازم خوانایی ندارد.

مدیریت ویرانگر و فردای جهنمی

ویرانگری‌های زیست‌محیطی و بحران آب اتفاقی نیست. حکومت ایران پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ برای فعالیت کشاورزی اجازه داد هزاران چاه در سراسر ایران و از جمله دشت‌های ممنوعه حفر شود که به گفته کارشناسان مدیریت نامناسب حفر گسترده این چاه‌ها و برداشت بی‌رویه آب، در کنار عوامل دیگر باعث بحرانی‌شدن ذخایر آبی در کشور شده است. واقعیت دیگر اینکه بخش زیادی از بحران آب در ایران به دلیل رشد شتابان سدسازی در کشور است. سدسازی بی‌رویه، غیراقتصادی و ضداکولوژیکی، باعث افت منابع آب‌های زیرزمینی شد و بسیاری از دریاچه‌ها و تالاب‌ها و رودها و مناطق مرطوب و گیاهی را خشک کرد.

مسابقه سدسازی در ایران در زمان جنگ و به‌خصوص پس از جنگ ایران و عراق، زمینه قدرت‌گیری اقتصادی سپاه پاسداران گردید. در واقع سدسازی بیشتر هدف مالی بنگاه‌های وابسته به سپاه را تعقیب می‌کرد و تولید برق، هدف مرکزی آن نبود زیرا سیاست مسلط در ایران استفاده از انرژی‌های فسیلی از یکسو و از سوی دیگر ساخت نیروگاه اتمی بوشهر بود که پس از گذشت سی سال و با هزینه نزدیک ۱۰۰ میلیارد دلار، با راندمان بسیار ضعیف، سه سال پیش به چرخه تولید انرژی کشور اضافه شد. روشن است که انرژی نفتی و اتمی از نظر زیست‌محیطی و ایمنی و آلودگی با مواد رادیواکتیو، شرایط عمومی ایران را خطرناک‌تر ساخته‌اند و آلودگی‌های جدیدی وارد آب‌های جاری یا ذخیره می‌نمایند.

بیست سال پیش دریاچه ارومیه با وسعت ۵۲۰۰ کیلومتر مربع هنوز به بحران آب و توفان نمک نرسیده بود و ۹۵ درصد آب‌های خود را از دست نداده بود، پانزده سال پیش دریاچه هامون ۴۰۰۰ کیلومتر مربع وسعت داشت و به سه تکه کوچک تبدیل نشده بود، پانزده سال پیش بختگان، پریشان و تالاب‌های فارس خشک نشده بودند. ۱۰ سال پیش آب زاینده‌رود علیرغم کاهش در تابستان، واقعیت داشت و سی و سه پل اصفهان را تا تالاب مرکزی «گاوخونی» وصل می‌کرد.

کم‌آبی و بی‌آبی در ایران سابقه‌ای به قدمت تاریخ این سرزمین دارد. ساخت قنات روشی بود برای مقابله هوشمندانه با دشواری‌هایی که طبیعت سخت به این سرزمین تحمیل کرده بود. اما به تدریج با سدسازی‌های نامطلوب و نصب پمپ‌های پرقدرت صنعتی و شهرسازی‌های ناهنجار و تخریب جنگل‌ها و به هم ریختن طبیعت، این روش و توجه به تعادل طبیعی منابع آبی به فراموشی سپرده شد. در طول این تاریخ، آبراه‌های طبیعی نابود شد، عوامل مخرب طبیعت افزایش پیدا کرد و بحران حادتر شده در سی سال اخیر به اوج رسید. اگر در ایران ۶۷ درصد تالاب‌ها خشک شده، بیش از ۷۰ درصد منابع آبی ذخیره زیرزمینی مصرف شده، خاک کشور بیشترین فرسودگی را پیدا کرده و فرونشست زمین بیسابقه شده است، همه این فاجعه‌ها، اتفاقی نیست و نام این تراژدی مرگ زمین است.

باید توجه داشت که این بحران آب و گسترش خشکی و بیابانزایی و ریزگردها در بخش‌های مختلف ایران، به‌طور مستقیم بر اقتصاد محلی کشاورزان، وضعیت خانواده‌ها، شرایط شغلی و وضع روانی و اجتماعی انسان‌ها و بالاخره سلامتی و بهداشت شهروندان، اثرات شکننده و منفی گذاشته است. به‌علاوه این بحران سرسخت منجر به تلاشی زندگی جمعیت انبوهی از مردم شده و مهاجرت‌های اقلیمی را گسترش خواهد داد.

این رویدادهای ناگوار از هم‌اکنون در جامعه ایران ملموس است. حال با وخامت پرشتاب بحران اکولوژیکی و بحران حاد آب و در شرایط افزایش گرما و خشکسالی، دورنمای ایران به شرایط یک کویر نزدیک می‌شود. در برابر این بحران، راه‌حل بسیار است؛ تجربه موفق کشورها، دانش بشری، تکنولوژی‌های نوین در تولید کشاورزی و مصرف آب، سیاست و اقتصاد بازیافت آب، بهسازی کشت‌های جدید و افزایش بارآوری تولید، به‌کارگیری کارشناسان ایرانی و بین‌المللی زیست‌بومگرا، خلاقیت و دانایی انجمن‌های زیست‌محیطی، درک اهمیت تعادل اکولوژیکی و آموزش نسل‌ها و شهروندان، اختصاص بودجه واقعی و کارساز، همه و همه باید مورد توجه جدی قرار گیرند. ایران در حال سوختن است، آیا هوشیاری زیست‌محیطی موجود است؟

*استاد دانشگاه و کارشناس محیط زیست در فرانسه

......................................................................................................

نظر نویسنده الزاما دیدگاه رادیو فردا را منعکس نمی‌کند.

XS
SM
MD
LG