لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ تهران ۱۱:۱۱

داریوش: برادر به برادر شلیک نمی‌کند


داریوش یکی از هنرمندان ایرانی ساکن خارج از کشور است که ضمن فعالیت‌های اجتماعی و خدمات بشردوستانه، همواره با جریان‌های سیاسی و اجتماعی داخل کشور نیز همصدا و هم آواز بوده است.

او این روزها ضمن برنامه ریزی برای کنسرتی در شهر لس آنجلس و اتمام یک آلبوم تازه، تک آهنگ «خون بازی» را با شعری از امیرعلی شجره و آهنگ و تنظیم از مهرداد قادری، دو هنرمند جوان داخل کشور از طرف جامعه هنری ایرانی شهر لس آنجلس به مردم ایران تقدیم کرده است.


خون‌بازی

داریوش اقبالی در مورد این ترانه جدید به رادیو فردا می‌گوید: حسی که این آهنگ برای من به وجود آورد، معنای این را داشت که بعد از ۲۲ خرداد و تجمع مردم و راهپیمایی که همراه با سکوت بود، و جهانیان دیدند که مردم ایران به دنبال خواسته‌های مدنی خودشان هستند و اهل خشونت نیستند، متوجه شدند که این نسل و مردم ایران صلح طلب اند و آرامش و می‌خواهند حق شان را بگیرند. متاسفانه دیدیم که رژیم به مردم جواب خشونت را داد. خشونت اصولاً یکی از ابزار دیکتاتورهاست که برای حفظ بقای خود، از خشونت استفاده می‌کنند و اگر جایشان محکم می‌بود، دست به چنین خشونت‌هایی نمی‌زدند. این آهنگ دقیقاً از حرکت صلح طلبانه و حرکت اجتماعی و خواست‌های مدنی مردم سرچشمه می‌گیرد.

آقای داریوش این شعر را چگونه انتخاب کردید و خود شما چه احساسی داشتید وقتی این شعر را برای اولین بار خواندید؟

این آهنگ مطابقت داشت با حرکتی که مردم کردند. عبارت «سرمه خون» تبحر و بیان شیوای شاعر و تشبیهی که کرده بود، از چشم تو با سرمه خون، چشم دنیا را گرفته، اشاره ای بود به تصویر ندا، که الان سمبل آزادی است در ایران. نتیجتاً شاعر خیلی ظریف و شاعرانه این کلمه را بیان کرده بود. توی این ترانه هم شما اصلاً نمی‌شنوید از خشونت حرفی زده نمی‌شود. از فحاشی حرفی زده نمی‌شود. چرا که این نسل همیشه دلش خواسته با آرامش حقانیت خودش را ثابت کند و حق خودش را بگیرد.

آقای داریوش شما روی آهنگ‌هایی که می‌خوانید و ترانه‌هایی که انتخاب می‌کنید خیلی وسواس دارید. شما یک عده جوان را آوردید در این کار و برای اولین بار ترانه‌هایی را می‌خوانید که از داخل شاید برای شما فرستاده شده. آیا این واقعیت دارد؟

صد در صد. من خوشحالم توی این دوره از فعالیت‌هایم با جوان‌های داخل سرزمینم در ارتباط هستم. اشعارشان را در اختیار من می‌گذارند. موسیقی شان را در اختیار من می‌گذارند. یکی از افتخارات من است که با نسل جوان می‌توانم در ارتباط باشم. در آینده نزدیک هم آلبومی‌از این عزیزان که حس بسیار باشکوهی برای من دارد، مرا می‌برد به دوران جوانی ام، باز از همان طریق است که آلبوم قبلی‌ام «معجزه خاموش» را در اختیار مردم گذاشتم، از طریق سایت خودم در اختیار مردم خواهم گذاشت. اسم آلبوم را گذاشتیم «دنیای این روزهای من».


آیا دلیل به خصوصی برای این اسم‌گذاری داشتید؟

«دنیای این روزهای من» زندگی حسی و عرفانی یک انسان است که موقعی که سر می‌خورد، موقعی که منزوی می‌شود، موقعی که مورد تهاجم قرار می‌گیرد، موقعی که مورد اهانت قرار می‌گیرد، شکنجه می‌شود، به تنهایی پناه می‌برد. این به نظر من یک حس باشکوهی است که... از این نظر باشکوه است که می‌تواند حرفش را باز بزند و هنوز امید دارد، هنوز در دلش آن چراغ روشن است که: نه، درست است که این مسائل اجتماعی مرا به اینجا کشانده، ولی باز پا می‌شوم... باز حرکت می‌کنم... و با زبان شاعرانه، با زبان عاشقانه، حس خانه دوستی، یک حس وطن پرستی در پشت و زیربنای این آلبوم هست که به انسان یک احساس غرور می‌دهد، یک احساس انسانی می‌دهد که ما باید در شرایط فعلی در کنار هم باشیم. همدیگر را انسان وار دوست داشته باشیم. موقعی که می‌گوییم «برادر» معنای «برادر» را حرف نزده باشیم، لمسش کرده باشیم، عمل کرده باشیم. برادر از پشت به برادر خنجر نمی‌زند، برادر روی برادر شلیک نمی‌کند.
XS
SM
MD
LG