لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۱۰:۰۴

«برای یک لحظه آزادی»؛ فیلمی درباره سرنوشت تبعیدیان سیاسی


آرش ریاحی
آرش ریاحی
در سینماهای آلمان این روزها فیلمی بر پرده است که چگونگی فرار و زندگی پناهجویان را تصویر کرده است.

نام این فیلم «برای یک لحظه آزادی» است. کارگردان و فیلمنامه نویس آن آرش ریاحی، هنرمند سی و شش ساله است. فیلمسازی که خود زمانی که نه سال داشت، ناخواسته همراه با خانواده از ایران فرار کرد و سر از اتریش درآورد. در این کشور به مدرسه و دانشگاه رفت و هم اینک به عنوان یکی از کارگردانان سرشناس اتریش مطرح است. فیلم «برای یک لحظه آزادی» تاکنون در ۲۲ جشنواره جهانی تحسین شده و جوایزی هم به دست آورده است.

پس از نمایش در سینماهای اتریش و فرانسه، این فیلم، هم اینک بر پرده سینماهای آلمان است. این فیلم ۱۰۸ دقیقه ای فرار سه گروه از دگراندیشان ایرانی را ترسیم کرده که پس از پشت سر گذاشتن راه های سخت گذر کوهستانی، خود را به ترکیه رسانده و از آنجا به عنوان متقاضیان پناهندگی، راهی کشوری شوند که سازمان ملل برای آنها تعیین می کند. صحنه نخست فیلم با تیرباران تنی چند از فعالان و مبارزان سیاسی در ایران شروع می شود.

  • آگهی سینمایی فیلم

آرش ریاحی کارگردان فیلم به پرسش های ما پاسخ می دهد:

رادیو فردا: هدف از ساخت این فیلم، پرداختن به وضع و موقع پناهجویان در سطح جهان بوده یا صرفاً قصدش در تصویر کردن حال و روز متقاضیان پناهندگی از ایران دور می زده؟

آرش ریاحی: نگاه من، چون از خانواده ای ایرانی می آیم، از داستان ایرانی ها شروع شد و بعد جهانی شد. برای اینکه نمی خواستم یک فیلم درست کنم که فقط برای ایرانی ها جالب باشد. می خواستم یک فیلم درست کنم که برای تمام پناهندگان دنیا یک سندی باشد.



تا آنجا که من می دانم پیش از اینکه این فیلم را بسازید، دست به تحقیقات زیادی زدید. چندین بار به ترکیه رفتید، با مقامهای سازمان ملل دیدار داشتید، و همینطور با مقام هایی که به نحوی با پناهندگان سروکار دارند. درست است؟

برای یک لحظه آزادی:
نویسنده فیلمنامه و کارگردان: آرش رياحی

فيلمبردار: ميشائيل ريبل

موسيقی: کاروان

تدوين: کارين رسلر

بازيگران: نويد اخوان (در نقش علی)، پوريا مهياری (مهرداد)، اليکا بزرگی (آزی)، سينا صبا (آرمان)، پيام مجلسی (حسن)، بهين جنتی عطايی (لاله)، کيان خليلی (کامران)، کامران راد (کيان)، سعيد اويسی (عباس)، فارس فارس (منو)، ازگی آذراوغلو (ياسمين)، توفان منوچهری (مادر آزی و آرمان) و ميشائيل نياورانی (پدر آزی و آرمان)

محصول ۲۰۰۸ اتريش، ترکيه و فرانسه

مدت: ۱۱۰دقيقه
آرش ریاحی: بله. درست کردن فیلم بیش از پنج سال طول کشید. بیش از پنج بار به ترکیه رفتم تا مرز ایران. چون ایران نمی توانم بروم. شهر وان بودم. آنجا با پناهنده ها حرف زدم. با قاچاقچی ها حرف زدیم، با سازمان ملل حرف زدیم. ولی برای من همیشه مهم بود که هیچ گروهی یا کسی پشت فیلمم نباشد. یعنی می خواستم واقعیت خودم را پیدا کنم. به همین دلیل اینقدر طول کشید که ببینم جریان چیست. نمی خواستم داستانی درست کنم که مال سی سال پیش باشد. می خواستم ببینم الان جریان چطور است. رفتم وان با این و آن حرف زدم. الان در سال ۵۰۰۰ نفر می روند در سازمان ملل اسم نویسی می کنند که از این میان بیش از ۲۰ درصد ایرانی اند. یعنی اینطوری نیست که جریان تمام شده. متاسفانه این قصه ادامه دارد، نه فقط در مرز ترکیه، نه فقط در جامعه ایران، همه جا. یعنی ما هر هفته در اخبار می بینیم که مردم از آفریقا سعی می کنند بیایند ایتالیا. از همه جا. متاسفانه این داستانی است که در آینده هم ادامه خواهد داشت.

شما در این فیلم به سه خانواده فرعی پرداخته اید. بگویید موضوع داستان از چه قرار است.

آرش ریاحی: توی این فیلم سه داستان گفته می شود. یکی از آنها داستان دو بچه است که از پدر و مادرشان جدا شده اند. پدر و مادرشان قبل از بچه ها رفته اند اروپا. بچه ها کوچک بودند و نمی توانستند با پدر و مادر بروند. اینها یک سال و نیم بعد با پسرخاله بچه ها سعی می کنند بیایند ترکیه و بچه ها را برسانند به پدر و مادرشان. این داستان خواهر و برادر خود من است. ولی داستانهای دیگر را شنیده ام و توی تحقیقاتی که کردم پیدا کردم. یکی داستان یک روشنفکر ایرانی خیلی سیاسی با یک پسر کرد عراقی است و یک داستان دیگر داستان یک خانواده است که با بچه شان آمده اند و خانم این خانواده زیاد سیاسی نیست، شوهر سیاسی است و سعی می کند که یک زندگی بهتر برای خانواده درست کند ولی نمی تواند. یعنی کسی باور نمی کند که او واقعاً نمی تواند برگردد ایران. چون می بیش از پنج سال روی این فیلم کار کردم، سعی کردم کاری درست کنم پخته و برای آینده هم باشد. یعنی سعی نکردم یک فیلم پروپاگاندیست [تبلیغاتی] درست کنم، شعاری باشد. می خواستم یک چیز اومانیستی [انسانگرایانه] باشد. این یک چیزی است که همیشه می تواند بماند.

***
در یکی از نمایش های فیلم در آلمان، سوای آرش ریاحی، کارگردان و فیلمنامه نویس آن، نوید اخوان و پیام مجلسی، دو تن از بازیگران نقش اصلی این فیلم هم حضور داشتند. از آقای نوید اخوان درباره نقش او و چگونگی شرکتش در این فیلم می پرسیم:

نوید اخوان: من اولین کسی بودم که در برلین آرش جان مرا در آودیشن [جلسه انتخاب بازیگر] دید و امید من این بود که این نقش را بگیرم و بتوانم در این فیلم خیلی مهم یک کاری انجام بدهم که کمکی کند به فیلم. که خوشبختانه تصمیم آرش جان هم این شد که این نقش را من بگیرم. این فیلم برای خود من به زندگی من خیلی نزدیک است. خود من هم با برادرم موقعی که آمدیم به خارج، داستان ما هم شبیه داستان فیلم است و ما خودمان هم تجربه کردیم. خیلی خوشحال بودم که توانستم در این فیلم بازی کنم. در اصل بعد از بازی خودم را هم پیدا کردم. موقع فیلمبرداری تازه متوجه شدم که پدر و مادرم چه کشیدند تا رسیدند به اینجا. من آن زمان بچه بودم و بچه معمولاً با سختی ها یک جور دیگر کنار می آید و خیلی چیزها را متوجه نمی شود و من آن موقع اصلاً متوجه نبودم که توی چه محیطی هستیم و چقدر این کاری که ما داریم انجام می دهیم چقدر خطرناک است و موقعی که تازه این فیلم را بازی کردم، تازه آن زمان متوجه شدم چه [سختی هایی] باید آنها کشیده باشند و کشیدند که به اینجا رسیدند. خیلی خوشحالم که این فیلم در ۲۲ جشنواره در دنیا جایزه برده، مردم این فیلم را دیدند و پسندیدند و می بینند که چه فیلم واجبی است. به خصوص این روزها که واجب است و باید نشان داده شود و درباره اش صحبت شود. امیدوارم این فیلم در آلمان هم بیننده زیادی پیدا کند و بخصوص دوستان ایرانی مان بیایند این فیلم را ببینند.

علاوه بر نوید اخوان که از هشت سال پیش به این سو در حدود هشتاد فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی در آلمان ظاهر شده، در فیلم «برای یک لحظه آزادی» پیام مجلسی، هنرمند تئآتر از فرانسه هم نقش آفرینی کرده. آقای مجلسی که فرزند آذر پژوهش، گوینده پیش کسوت رادیو ایران در پیش از انقلاب است، از چگونگی بازی خود در این فیلم چنین یاد کرده است:

پیام مجلسی: من تابستان قبل از انقلاب ۵۷ برای تعطیلات آمدم پاریس و مدرسه ها بسته شد و همینجا ماندیم. این فیلم در اصل به من کمک کرد که بفهمم برای چه آمدم. در آن راهی که پدر و مادر من طی کردند. پدر و مادر من، مثل پدر و مادر نوید، از این راه نیامدند. آنها با هواپیما آمدند و ما رسیدیم پاریس. ولی در عین حال همه سختی های مهاجرت را همانطور که نوید گفت، اینجا کشیدند. توی همان صفها ایستادند و زبان ندانستن، حق نداشتن و سختی های مهاجرت را اینجا کشیدند. این فیلم در اصل برای خود من که فهمیدم چرا آنها این کار را کردند و من چرا آمدم. موقعی که این فیلم را بازی می کردم خیلی از خاطرات خود پدر من در صفهای خارج از کشور در اروپا سعی کردم ازش چند تا چیز پیدا کنم که روی پرده بیاورم. وقتی سناریوی آرش را خواندم واقعاً سناریوی تکان دهنده ای بود. چیزی که مرا واقعاً بیشتر مشتاق کرد که با آرش بازی کنم، برخوردمان و همان امتحان بود. برای اینکه من موقعی که آرش را دیدم وقتی سناریو را خواندم، از آرش پرسیدم که آیا این فیلم، فیلم شعاری است، گفت ابداً. گفتم پس باشد.

به جز پیام مجلسی و نوید اخوان، بازیگران دیگری مانند بهی جنتی عطائی، میشائیل نیاورانی، پوریا مهیاری، کامران راد، الیا بزرگی، سینا صبا و سعید اویسی هم در فیلم «برای یک لحظه آزادی» بازی کرده اند.
XS
SM
MD
LG