لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۱۳:۳۹

«سندرم تسلیم»: فرزندان پناهجویان رد تقاضا شده در سوئد «به کما می‌روند»


این تصویر در آوریل سال ۲۰۰۴ گرفته شده و یک کودک روس را نشان می‌دهد که درخواست خانواده‌اش رد شده و در وضعیت جسمی و روحی نامشخصی قرار گرفته‌است
این تصویر در آوریل سال ۲۰۰۴ گرفته شده و یک کودک روس را نشان می‌دهد که درخواست خانواده‌اش رد شده و در وضعیت جسمی و روحی نامشخصی قرار گرفته‌است

پدیده نادری در کشور سوئد اتفاق افتاده است که در آن صدها کودک و نوجوان در خانواده‌های متقاضی پناهندگی، پس از شنیدن خبر رد این تقاضا از سوی دولت، هوشیاری خود را از دست داده و به حالتی شبیه «کما» فرو رفته‌اند.

به گزارش رادیوی ملی آمریکا، این سندرم که uppgivenhetssyndrom نام دارد، به معنای دست کشیدن از حیات است. نام دیگری که به این بیماری داده شده، «سندرم تسلیم» است. این کودکان برای هفته‌ها، ماه‌ها و یا حتی سال‌ها دست از حرکت، خوردن،‌ نوشیدن، صحبت کردن یا هر گونه واکنشی به حوادث اطراف می‌کشند و در واقع به حالت «کما» فرو می‌روند.

مجله نیویورکر در مقاله‌ای به نام «ضربه روحی ناشی از اخراج از کشور» که این هفته منتشر کرده است، به بررسی این پدیده نادر می‌‌پردازد.

در اوایل سال‌های ۲۰۰۰ بود که مراجعه این کودکان به بیمارستان‌های سوئد شروع شد. پدر و مادرها فکر می‌کردند بچه‌هایشان در حال جان دادن هستند. اما از چه؟ آنها نمی‌دانستند.

ریچل آویو، نویسنده این مقاله می‌گوید که این کودکان وقتی خبر رد تقاضای پناهندگی خانواده‌هایشان را می‌شنوند به این حالت «کما گونه» فرو می‌روند. تنها راه شناخته شده برای درمان آنها، شنیدن خبر قبولی پناهندگی و اجازه رسمی اقامت در سوئد است. هرچند باز هم این‌طور نیست که این کودکان به محض شنیدن خبر پدیرفته‌شدن، شروع به حرکت یا خوردن و صحبت کردن بکنند، بلکه شروع زندگی دوباره ممکن است روزها، هفته‌ها و حتی ماه‌ها طول بکشد.

به گفته خانم آویو، در اوایل سال‌های ۲۰۰۰ بود که مراجعه این کودکان به بیمارستان‌های سوئد شروع شد. پدر و مادرها فکر می‌کردند بچه‌هایشان در حال جان دادن هستند. اما از چه؟ آنها نمی‌دانستند. خانواده‌ها نگران بودند که نکند این بیماری وبا، یا نوعی ناشناخته از طاعون باشد. به زودی تنها بخش متعلق به کودکان در بیمارستان روانی استکهلم به تصرف این کودکان درآمد. تا سال ۲۰۰۵ بیش از چهارصد کودک بین هشت تا پانزده ساله، به این بیماری دچار شدند.

در یک مجله علمی چاپ سوئد این بیماران به شرح زیر توصیف شده‌اند: «کاملا منفعل، بی‌تحرک، بدون نیروی عضلانی، بی‌صدا، ناتوان از خوردن و نوشیدن، بدون واکنش به تحرک خارجی، یا درد».

تقریبا تمام این کودکان از خانواده‌هایی بودند که از شوروی سابقی یا یوگسلاوی سابق به سوئد آمده بودند، یا متعلق به روماها (کولی‌های) اروپا بودند. کشور سوئد سال‌ها به عنوان بهشتی برای پناهجویان شناخته می‌شد و بیشترین میزان قبولی درخواست پناهندگی در بین کشورهای اروپایی را داشت. اما این وضعیت در سال‌های ۲۰۰۰ تغییر کرد و درخواست‌های پناهندگی خانواده‌هایی که از کشورهای در حال جنگ نبودند، رد می‌شد.

در سال ۲۰۰۶ دولت سوئد گزارشی از وضعیت بیماری این کودکان منتشر کرد. در این گزارش نظریه‌ای برای وقوع این پدیده مطرح شد. بسیاری از این کودکان از خانواده‌هایی با فرهنگ «کلی‌نگر» هستند که در آن مرز های بین شخص، خانواده و جامعه بسیار به هم تنیده است. بر اساس این نظریه، این کودکان خودشان را برای خانواده‌هایشان قربانی می‌کردند. آنها نقش یک «شهید» را در ذهنشان به عهده می‌گرفتند، چرا که بیماری آنها دلیلی می‌شد تا خانواده‌هایشان بتوانند در کشور سوئد باقی بمانند. (دولت سوئد به خانواد‌ه‌های این کودکان اجازه اقامت در کشور را می‌داد)

با آنکه میزان ابتلای کودکان مهاجر به این بیماری کمتر شده، اما این سندرم هنوز در کشور سوئد وجود دارد. در سال گذشته ۶۰ مورد ابتلای به این بیماری در سوئد گزارش شده است. جامعه پزشکی هنوز نمی‌داند که چرا این بیماری فقط در کشور سوئد اتفاق می‌افتد.

XS
SM
MD
LG