لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۲۲:۱۳

بررسی ادعای ساخت ماشين زمان در گفت و گو با يک فيزيکدان نظری


توماس رومان، فيزيکدان نظری
توماس رومان، فيزيکدان نظری
يک ايرانی به نام علی رازقی، ۲۷ ساله، که خود را «مدير عامل مرکز اختراعات راهبردی ايران» معرفی کرده، مدعی است موفق به ساخت يک دستگاه «ماشين زمان» شده که با استفاده از الگوريتم های پيچيده، با دقتی شگفت انگيز سرنوشت شخص را در آينده پيش بينی می کند.

رازقی در گفت و گو با خبرگزاری فارس مدعی شده که دستگاهش «به اندازه يک کيس کامپيو‌تر است که می‌تواند تمام اطلاعات افراد را برای پنج تا هشت سال آينده پيش‌بينی کند.» وی می گويد تصميم گرفته که «از ترس آنکه مبادا چينی ها ايده ماشين زمان را بدزدند و شبانه ميليون ها عدد از آن توليد کنند،» آن را مخفی نگاه دارد.

در ميزان توجهی که گزارش فوق به خود جلب کرد همين بس که روز جمعه، ۲۳ فروردين، وزير علوم تحقيقات و فن آوری ايران در مصاحبه با خبرگزاری فارس ادعای رازقی را رد کرد.

سايت نشنال جئوگرافی می نويسد برای بررسی امکان چنين ادعايی با توماس رومان، فيزيکدان نظری در دانشگاه ايالتی کانکتيکات مرکزی و نويسنده کتاب «سفر در زمان» به گفت و گو نشستيم که چکيده آن را در ادامه می خوانيد:

درباره اين ادعای رازقی که ماشين زمانی ساخته است که می تواند آينده شخص را پيش بينی کند، چه فکر می کنيد؟

مزخرف محض است.

حالا آيا اين ماشين مورد ادعای ايشان [به فرض اينکه ساخته می شد،] هيچ قانونی فيزيکی را می شکند؟

اينقدر [حرف های ايشان] پرت بوده که نمی شود نظر داد.

چه باورهای نادرستی در ميان مردم درباره سفر در طول زمان وجود دارد؟

يک باور نادرست اين است که شما می توانيد به هر زمانی که بخواهيد در گذشته سفر کنيد. چنين چيزی صحيح نيست. فقط می توانيد تا آنجا در زمان عقب برويد که ماشين زمانتان اختراع شده است.

برای همين اگر من امروز ماشين زمان خودم را اختراع کنم و ۳۰ سال هم صبر کنم و بخواهم به گذشته بروم، عقب ترين نقطه ای که می توانم به آن سفر کنم امروز است که دستگاه اختراعم را روشن کرده ام. يک باور نادرست ديگر -که خيلی زياد هم در فيلم های تخيلی می بينيد،- آن است که در نتيجه سفر در طول زمان می توانيد در خط زمان تغيير ايجاد کنيد. در اين داستان ها، مسافر زمان به گذشته می رود و کاری می کند که در آينده تغييری ايجاد شود. چنين چيزی ممکن نيست، چرا که نمی توانيم در يک جهان پديده ای را داشته باشيم که در آنِ واحد هم اتفاق بيفتد و هم نيفتد. نمی توانيد گذشته را تغيير دهيد. برای مثال تصور کنيد من به گذشته سفر کنم و تلاش کنم پدربزرگم را به قتل برسانم.

اگر موفق شدم، مسلم است که خودم هرگز به دنيا نمی آيم که بتوانم با استفاده از ماشين زمان به گذشته سفر کنم. يک بار ديگر می گويم، نمی توانيم واقعه ای -که اينجا قتل پدربزرگ من بوده، - را در يک جهان واحد داشته باشيم که هم اتفاق افتاده و هم اتفاق نيفتاده باشد.

راهی برای دور زدن «پارادوکس پدربزرگ» وجود دارد؟

دو امکان هست. اولی نظريه ای است که بعضی وقتها به آن سناريوی ثبات شخصی می گويند، در اين نظريه همه وقايعی که در طول حلقه زمانی که من خلق می کنم روی می دهند بايد دارای ثبات شخصی باشند.

يعنی، برای مثال، اگر من در زمان به گذشته سفر کنم و تلاش کنم به پدربزرگم شليک کنم، هميشه يک اتفاقی پيش می آيد که مرا از دست زدن به چنين کاری باز خواهد داشت. لگد قنداق تفنگ باعث می شود تيرم به خطا برود، يا پدربزرگم جا خالی می دهد، يا اينکه اصلاً خودم نظرم را عوض می کنم. انگاری که اين هستی و قوانين فيزيکی حاکم بر آن دست به يکی می کنند که همه چيز ثابت بماند. اما نظريه ديگری هم هست که بر اساس آن من پدربزرگم را می کُشم و از آن نقطه دنيا به دو روايت تقسيم می شود و در يک دنيا من به پدربزرگم شليک می کنم و در ديگری به پدربزرگم شليک نمی کنم.

خوب، پس ممکن است نتوان به گذشته سفر کرد. اما آيا سفر به آينده شدنی است؟

مشکلی ندارد. در واقع، ما [هم اکنون نيز] در بُعد نظری می دانيم چگونه بايد چنين کاری را انجام دهيم. اگر شما بتوانيد با سرعتی بسيار بالا نزديک به سرعت نور حرکت کنيد، گذر زمان برايتان کُند می شود. از اين رو، زمان برای مسافری که در فضا با چنين سرعتی حرکت می کند، نسبت به کسی که بر روی زمين مانده آرام تر می گذرد. يک راه ديگر اين کار هم چرخيدن در مداری بسيار نزديک به يک سياهچاله فضايی است. برای نمونه، اگر شما دور يک سياهچاله در مرکز کهکشان خودمان بگرديد، زمان برای شما به نسبت کسانی که از زمين تماشايتان می کنند، منبسط می شود.

اگر سفر در طول زمان ممکن شود، آيا يک ماشين زمان، مانند نمونه ای که اين کاسب کار ايرانی ادعا کرده، واقعاً می تواند کار کند؟

سفر به آينده مشکلی ندارد. مکانيسم سفر به آينده در نظريه نسبيت انيشتين توضيح داده شده، مشکل جايی است که بخواهيد به عقب برويد که در آنجا با پارادوکس پدربزرگ روبرو می شويم. اگرچه، اين همه فرقی در اساس کار ايجاد نمی کند و اين چيزی که اين فرد کاسب کار ايرانی گفته کماکان مزخرف می ماند.

------------------------------------------------------------------------------------------------
منبع: مجله نشنال جئوگرافيک
XS
SM
MD
LG