استيون کينزر، نويسنده آمريکايی کتاب معروف «همه مردان شاه» که به تازگی از ايران بازگشته است، تجربه و مشاهدات خود را از اين سفر با اين جمله به نقل از شهروندان ایرانی آغاز میکند، که «آمریکا خوب است، بوش خیلی بد بود ولی اوباما کمی بهتر است».
آقای کينزر که پيشتر خبرنگار نيويورک تايمز نيز بوده، در سايت هافينگتون پست مینويسد با وجودی که تعداد کمی از شهروندان آمريکايی برای سفر و سياحت به ايران میروند ولی هيچ مشکل قانونی در اين زمينه وجود ندارد. اين نويسنده هافينگتن پست با يک گروه از گردشگران آمريکايی طی دو هفته ۱۵۰۰ کيلومتر در ايران سفر کرده است . او میگويد در شرايط محدوديت شديد خبرنگاران خارجی شايد سفر و تماس با مردم عادی در ايران بهترين راه برای شناخت وضعيت کشور باشد.
به نوشته وی، اولين نکتهای که موجب تعجب آمريکايیها میشود ميزان علاقه مردم ايران به آمريکا است. مردم در هيچ کشور مسلمان دیگری و در هیچ کشوری در منطقه خاورمیانه و حتی در هیچ کجای جهان تا این اندازه به آمریکا علاقهمند نیستند.
کنزر میگويد در ميدان امام اصفهان دانشجويان دختر به وی گفتهاند که ما عاشق آمريکا هستيم؛ و در باغی در کاشان شخصی سالمند به وی گفته است: آمريکا خيلی خوبه!
وی میافزاید: «دليل اصلی علاقه و احترام ایرانیان به آمريکا، دستاوردهای اين کشور است. به زبانی ديگر، آمريکا تقريباً دارای همه آن چيزهايی است که مردم ايران میخواهند؛ دموکراسی، آزادیهای فردی و حاکميت قانون. آرزوی ايرانيان برای به دست آوردن اين خوشبختیها تنها يک خيالبافی محض نيست؛ بلکه ایرانیان از بیش از یک قرن پیش و از زمان انقلاب مشروطیت تا کنون به اشکال گوناگون برای به دست آوردن دموکراسی مبارزه کردهاند. به همین خاطر ايران بیش از هر کشور دیگری در خاورمیانه دارای ظرفیتهای دموکراتیک است».
وی ادامه میدهد: «این احترام و علاقهای که مردم ایران برای آمریکا قائل هستند، برای سياست خارجی و منطقهای آمريکا يک سرمايه کمنظير است. حمله نظامی به ايران موجب خواهد شد که مردم اين کشور عليه آمريکا موضعگيری کنند و اين امر موقعيت آمريکا در خاورميانه را بيش از پيش تضعيف خواهد کرد».
نويسنده هافينگتون پست در ادامه اين مطلب مینويسد که دومين نکته مهمی که در اين سفر متوجه شده، اين است که تظاهرات و جنبش ضد دولتی که سال گذشته و پس از انتخابات به راه افتاد اکنون به پايان رسيده است؛ حداقل در حال حاضر. حکومت با سرکوب شديد جنبش را مهار کرده است. هر چند همه ناراضیاند ولی هيچکس فکر نمیکند جنبش اعتراضی ديگری در آينده نزديک به راه بيافتد.
به اين ترتيب به نظر وی هر گونه سياست مذاکره با ايران بايد با در نظر گرفتن حاکميت رژيم فعلی تنظيم شود و به تأخير انداختن برقراری تماس و آغاز مذاکرات همه جانبه به اميد تغيير رژيم در آينده نزديک ممکن است واقعبينانه نباشد.
سومين نکته مهمی که آقای کینزر در سفر اخير خود به ايران دريافته، مخالفت اکثريت مردم و حتی فعالان تظاهرات سال گذشته با دخالت آمريکا در امور داخلی ايران است. به باور وی، اکثريت مردم ایران اگرچه از حکومت فعلی بيزار هستند ولی ترجيح میدهند که تحت حاکميت همين رژيم زندگی کنند و نه حکومتی که از طرف آمريکا و قدرتهای خارجی تعیین شده باشد.
کینزر خاطر نشان میکند که مردم ايران هنوز از دخالتهای آمريکا در سياست داخلی ايران در گذشته که در زمان کودتای ۱۳۳۲ بیش از پیش خود را نشان داد، دلخوشی ندارند. مردم ايران به خاطر اين سابقه نسبت به دخالت کشورهای خارجی بسيار حساس هستند و هر گروه سياسی را که مورد حمايت کشورهای خارجی باشد طرد میکنند.
آقای کینزر همچنین به یک معلم ریاضی اشاره میکند که به وی گفته بود: «بوش خيلی بد بود، اوباما يه خورده بهتره». با اینحال مردم ايران معتقدند دليل توجه آمريکا و انگليس به ايران و کشورهای عرب، چپاول آنها است.
نويسنده هافينگتون پست میافزايد که برخی در آمريکا میخواهند که کنگره و رئيسجمهور به شکل فعالتر و صريحتری از جنبش اعتراضی ايران حمايت کنند، ولی این آن چیزی نیست که مردم و رهبران جنبش خواستار آن هستند. فضای بدبينی به اقدامات و سياستهای آمريکا و غرب در قبال ايران هنوز در میان ایرانیان بسيار عميق و گسترده است.
در پايان اين گزارش نويسنده نتيجه میگيرد که باید واقعیتهایی را در سیاست امروز ایران در نظر گرفت و از جمله اینکه در حال حاضر و در آینده نزدیک خبری از تغییر حکومت ایران نیست و همچنین برای تغییر سیاست در ایران از طرف غرب کمک چندانی ساخته نیست.
وی با این حال میافزاید با اين وجود ايران بيش از هر کشور ديگری در خاورميانه ظرفيتهای بالقوه برای گذار به دموکراسی را دارد و از آنجاییکه هفتاد درصد از جمعيت ايران زير ۳۰ سال هستند، ایران به طور حتم دچار تحولات سیاسی خواهد شد، اما نه با آن سرعتی که آمریکا خواهان آن است.
آقای کینزر همچنین به برنامه اتمی ایران نیز اشاره میکند و میگوید، غنی سازی اورانیوم در ايران در حال پيشرفت است و حل اين بحران محتاج يک ديپلماسی خلاق است و این درحالی است که متأسفانه سياستهای آمريکا در قبال ايران هنوز در همان قالبهای خشک تقابل با اين کشور متمرکز شده است.
آقای کينزر که پيشتر خبرنگار نيويورک تايمز نيز بوده، در سايت هافينگتون پست مینويسد با وجودی که تعداد کمی از شهروندان آمريکايی برای سفر و سياحت به ايران میروند ولی هيچ مشکل قانونی در اين زمينه وجود ندارد. اين نويسنده هافينگتن پست با يک گروه از گردشگران آمريکايی طی دو هفته ۱۵۰۰ کيلومتر در ايران سفر کرده است . او میگويد در شرايط محدوديت شديد خبرنگاران خارجی شايد سفر و تماس با مردم عادی در ايران بهترين راه برای شناخت وضعيت کشور باشد.
به نوشته وی، اولين نکتهای که موجب تعجب آمريکايیها میشود ميزان علاقه مردم ايران به آمريکا است. مردم در هيچ کشور مسلمان دیگری و در هیچ کشوری در منطقه خاورمیانه و حتی در هیچ کجای جهان تا این اندازه به آمریکا علاقهمند نیستند.
کنزر میگويد در ميدان امام اصفهان دانشجويان دختر به وی گفتهاند که ما عاشق آمريکا هستيم؛ و در باغی در کاشان شخصی سالمند به وی گفته است: آمريکا خيلی خوبه!
وی میافزاید: «دليل اصلی علاقه و احترام ایرانیان به آمريکا، دستاوردهای اين کشور است. به زبانی ديگر، آمريکا تقريباً دارای همه آن چيزهايی است که مردم ايران میخواهند؛ دموکراسی، آزادیهای فردی و حاکميت قانون. آرزوی ايرانيان برای به دست آوردن اين خوشبختیها تنها يک خيالبافی محض نيست؛ بلکه ایرانیان از بیش از یک قرن پیش و از زمان انقلاب مشروطیت تا کنون به اشکال گوناگون برای به دست آوردن دموکراسی مبارزه کردهاند. به همین خاطر ايران بیش از هر کشور دیگری در خاورمیانه دارای ظرفیتهای دموکراتیک است».
وی ادامه میدهد: «این احترام و علاقهای که مردم ایران برای آمریکا قائل هستند، برای سياست خارجی و منطقهای آمريکا يک سرمايه کمنظير است. حمله نظامی به ايران موجب خواهد شد که مردم اين کشور عليه آمريکا موضعگيری کنند و اين امر موقعيت آمريکا در خاورميانه را بيش از پيش تضعيف خواهد کرد».
نويسنده هافينگتون پست در ادامه اين مطلب مینويسد که دومين نکته مهمی که در اين سفر متوجه شده، اين است که تظاهرات و جنبش ضد دولتی که سال گذشته و پس از انتخابات به راه افتاد اکنون به پايان رسيده است؛ حداقل در حال حاضر. حکومت با سرکوب شديد جنبش را مهار کرده است. هر چند همه ناراضیاند ولی هيچکس فکر نمیکند جنبش اعتراضی ديگری در آينده نزديک به راه بيافتد.
به اين ترتيب به نظر وی هر گونه سياست مذاکره با ايران بايد با در نظر گرفتن حاکميت رژيم فعلی تنظيم شود و به تأخير انداختن برقراری تماس و آغاز مذاکرات همه جانبه به اميد تغيير رژيم در آينده نزديک ممکن است واقعبينانه نباشد.
سومين نکته مهمی که آقای کینزر در سفر اخير خود به ايران دريافته، مخالفت اکثريت مردم و حتی فعالان تظاهرات سال گذشته با دخالت آمريکا در امور داخلی ايران است. به باور وی، اکثريت مردم ایران اگرچه از حکومت فعلی بيزار هستند ولی ترجيح میدهند که تحت حاکميت همين رژيم زندگی کنند و نه حکومتی که از طرف آمريکا و قدرتهای خارجی تعیین شده باشد.
کینزر خاطر نشان میکند که مردم ايران هنوز از دخالتهای آمريکا در سياست داخلی ايران در گذشته که در زمان کودتای ۱۳۳۲ بیش از پیش خود را نشان داد، دلخوشی ندارند. مردم ايران به خاطر اين سابقه نسبت به دخالت کشورهای خارجی بسيار حساس هستند و هر گروه سياسی را که مورد حمايت کشورهای خارجی باشد طرد میکنند.
آقای کینزر همچنین به یک معلم ریاضی اشاره میکند که به وی گفته بود: «بوش خيلی بد بود، اوباما يه خورده بهتره». با اینحال مردم ايران معتقدند دليل توجه آمريکا و انگليس به ايران و کشورهای عرب، چپاول آنها است.
نويسنده هافينگتون پست میافزايد که برخی در آمريکا میخواهند که کنگره و رئيسجمهور به شکل فعالتر و صريحتری از جنبش اعتراضی ايران حمايت کنند، ولی این آن چیزی نیست که مردم و رهبران جنبش خواستار آن هستند. فضای بدبينی به اقدامات و سياستهای آمريکا و غرب در قبال ايران هنوز در میان ایرانیان بسيار عميق و گسترده است.
در پايان اين گزارش نويسنده نتيجه میگيرد که باید واقعیتهایی را در سیاست امروز ایران در نظر گرفت و از جمله اینکه در حال حاضر و در آینده نزدیک خبری از تغییر حکومت ایران نیست و همچنین برای تغییر سیاست در ایران از طرف غرب کمک چندانی ساخته نیست.
وی با این حال میافزاید با اين وجود ايران بيش از هر کشور ديگری در خاورميانه ظرفيتهای بالقوه برای گذار به دموکراسی را دارد و از آنجاییکه هفتاد درصد از جمعيت ايران زير ۳۰ سال هستند، ایران به طور حتم دچار تحولات سیاسی خواهد شد، اما نه با آن سرعتی که آمریکا خواهان آن است.
آقای کینزر همچنین به برنامه اتمی ایران نیز اشاره میکند و میگوید، غنی سازی اورانیوم در ايران در حال پيشرفت است و حل اين بحران محتاج يک ديپلماسی خلاق است و این درحالی است که متأسفانه سياستهای آمريکا در قبال ايران هنوز در همان قالبهای خشک تقابل با اين کشور متمرکز شده است.