لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ تهران ۰۵:۲۵

ايران و قذافی: پرسش هايی درباره بمب های شيميايی


دیدار آیت الله علی خامنه ای (چپ) با معمر قذافی در دوران ریاست جمهوری وی.
دیدار آیت الله علی خامنه ای (چپ) با معمر قذافی در دوران ریاست جمهوری وی.
ايوان سيگل در مقاله ای در وب سايت «فرانت لاين» گزارشی را که در وب سايت وابسته به «مرکز امانت عمومی» منتشر شده است بررسی کرده و پرسش هايی در این زمینه مطرح کرده است.

وی در اين گزارش می نويسد:

روز بيستم نوامبر وب سايت iwatchnews.org گزارشی را با عنوان احتمال کمک های پنهان ايران به ليبی و ارسال بمب های شيميايی به اين کشور به چاپ رساند. برپايه اين گزارش و به نقل از مقامهای وزارت دفاع آمريکا ايران در سال ۱۹۸۳ ميلادی در واکنش به استفاده عراق از بمب های شيميايی دست به ساخت اين گونه بمب زد. يک سال بعد فرهنگ رجايی خراسانی نماينده جمهوری اسلامی ايران در سازمان ملل متحد اعلام کرد «ما موفق شده ايم بمب های شيميايی بسازيم و اگر عراقی ها به جنايات خود ادامه دهند ايران ممکن است از آنها استفاده کند. در عين حال ما فکر می کنيم اين آخرين گزينه ما باشد در صورتی که نتوان عراق را وادار به دست کشيدن از اقدام های جنايتکارانه اش کرد.»

اندکی نزديک به يک سال پس از آن دولت آمريکا به نقل از منابع اطلاعاتی خود خبر داد که شواهدی در دست دارد حاکی از تلاش ايران برای خريد مواد شيميايی که در ساخت بمب های شيميايی کاربرد دارد. با فرارسيدن آخرين سال جنگ هشت ساله ميرحسين موسوی نخست وزير ايران اعلام کرد که ايران در جبهه های جنگ با موفقيت از سلاح های شيميايی پيشرفته و موشک های دوربرد استفاده کرده است. يک ناظر امور ايران اين اظهارات را تبليغات حکومت ايران خواند. (رونن برگمن، جنگ پنهان با ايران، فری پرس)

با اين همه گزارش هايی از ارتش صدام که در دست بخش مطالعات استراتژيک ملی است خلاف اين باور عمومی ناظران را تاييد می کند. در اين گزارش ها نگرانی عراق از به کار برده شدن بمب های شيميايی در برابر حملات ارتش عراق در سال ۱۹۸۳ ميلادی بازتاب يافته است.

يک تفسير اين رويداد آن چنانکه جيم ديويس درگزارش خود با نام «هشدار درباره جنگ بيولوژيکی» می نويسد می تواند اين باشد که ارتش ايران از بمب های عراقی که در جريان نبردها به دست آورده بود عليه خودشان استفاده کرده است.

اندکی بعد گفته شد که يک ديپلمات ايرانی در آلمان با نام سعيد کريم علی سبحانی صدها تن «تيونيل کلورايد»، ماده شيميايی که برای ساخت گاز خردل به کار می رود، به همراه فرآورده های ديگر مانند باتری، دارو و حشره کش به ايران فرستاده است.

گزارش تحقيقاتی گمرک ايالات متحده در بالتيمور پرده از مدارکی برداشت که بر اساس آن سبحانی در سال های ۱۹۸۷ و ۱۹۸۸ سه محموله شامل مواد لازم برای ساخت گاز خردل به ايران فرستاده است. (نيويورک تايمز ۲۷ ژوئن ۱۹۸۸)

حتی پس از پايان جنگ نيز گزارش های متعددی دال بر فروش مواد شيميايی ممنوع به ايران و عراق که می تواند در ساخت بمب های شيميايی به کار رود منتشر شد. (نيويورک تايمز ژانويه، فوريه و ژوئيه. در يک گزارش همچنين فرديناند پروتزمن نوشت که ايران در جريان جنگ هشت ساله گاز خردل به کار برده است. او منبع اطلاعات خود را يک مقام وزارت دفاع ايران خواند.) همزمان مقام های آمريکايی از پيشرفت های ايران در این زمینه ابراز نگرانی کردند.

موضوع هنگامی ریشه پيدا کرد که دولت آلمان در برابر فشارهای آمريکا متعهد شد که بر شرکت های آلمانی صادر کننده به ايران نظارت بيشتری اعمال کند به ويژه درباره موادی که کاربرد دوگانه می تواند داشته باشد. آلمان تازه داشت گریبان اش از اتهام های صادرات به ليبی رها می شد. همزمان تهران روابط بازرگانی با يک بازرگان اسلحه اسرائيلی به نام «ناحوم منبر» در لهستان ايجاد کرده بود.

منبر با مقام های ايرانی در جريان ماجرای ايران- کنترا آشنا شده بود. اين رابطه امکان دستيابی ايران را به تانک های لهستانی و همچنين تجهيزات ضد شيميايی و راديولوژيکی و بيولوژيکی فراهم ساخت. به گزارش روزنامه «هاآرتص»، دولت اسرائيل خود ناظر بر اين معامله بود.

به نوشته برگمن، در ميانه دهه ۱۹۹۰ ناحوم منبر با دکتر مجيد عباسپور آشنا شد. در عرض چند ماه قراردادی به ارزش بيش از ۱۶ ميليارد دلار بسته شد که طی آن منبر متعهد شده بود کارخانه هايی را برای توليد گاز خردل و گاز اعصاب در ايران راه اندازی کند.

يوسی ملمن تاريخ نگار دستگاه اطلاعاتی اسراييل حتی مدعی شد که منبر يکی از بزرگترين واسطه های برنامه شيميايی ايران بود. به گزارش مراکز اطلاعاتی اسرائيل مانند شين بت و موساد «منبر امنيت اسرائيل را به صورت جدی به خطر انداخت.»

دولت اوباما معتقد است که چين با وجود امضای کنوانسيون سلاح های شيميايی همچنان مشغول صدور مواد شيميايی به ايران است.
سرانجام در نوامبر ۱۹۹۷ جمهوری اسلامی ايران کنوانسيون منع توليد سلاح های شيميايی را امضا کرد.

ايوان سيگل سپس با نگاهی پرسشگر گزارش ياد شده را زير سوال می برد. او می پرسد کدام نهاد دولتی آمريکا خبر از اين بمب های گاز خردل داده است؟ چرا پس از گذشت تقريبا ۲۵ سال از پايان جنگ اکنون اين داستان فاش می شود؟ چگونه امکان پذير است نامه ای که در سال ۱۹۸۷ نوشته شده اطلاعات حمله ای که در تاربخ ۱۹۸۸ روی داده می تواند تاييد کند؟

از سوی ديگر گزارشی موجود است که ما از طريق موسسه مطالعات استراتژيک ملی وابسته به دانشگاه وزارت دفاع از آن خبر داريم. اين گزارش از بمباران شيميايی در تاريخ ۱۹۸۳ خبر می دهد. چگونه است که گزارشگران «آی واچ» در اين باره سکوت اختيار کرده اند؟

از اين گذشته نويسنده گزارش «آی واچ» درباره مدارک مربوط به بخش اطلاعاتی رژيم صدام شکی به خود راه نمی دهد. اين تحليلگران سی آی ای چه کسانی هستند و چرا نامی از آنها برده نمی شود؟ سرانجام اين که چرا نويسنده گزارش کنجکاوی درباره اين که مقام های عاليرتبه آمريکا چگونه درباره منشاء اين بمب ها در ليبی به نتيجه رسيدند؟

ايوان سيگل در پايان می افزايد شعار «آی واچ» اين است: تحقيق، تاثير و امانت. اما آنها درباره ايران ضمن آسان گيری درباره تحقيق و تفحص، به تاثير امانت داری خود درباره روند سياسی موجود در آمريکا و جاری شدن پول ميان نهادهای جنگ طلب آمريکا، مجاهدين خلق و رهبران نظامی و سياسی آمريکا بی توجهی نشان می دهند.

جستجوی ما در سايت «آی واچ» با واژه های «مجاهد» و «شورای مقاومت ملی» به يک صفحه خالی رسيد.
XS
SM
MD
LG