ادعای هنری کیسینجر، وزیر خارجه پیشین آمریکا، در مصاحبه با شبکه رادیویی «انپیآر» مبنی بر این که خطر ایران برای آمریکا به مراتب بزرگتر از خطر داعش یا گروه موسوم به «خلافت اسلامی» است واکنشهایی در پی داشت.
از جمله جان لیمبرت، دیپلمات و گروگان سابق آمریکا در ایران، در نقدی تند که در وبسایت «لوبلاگ» منتشر شد در این باره نوشت: «شاید بتوان هنری کیسینجر را پیر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا دانست، اما وقتی بحث درک واقعیت ایران مطرح باشد روی تواناییهایی تحلیلی او چندان نمیتوان حساب کرد.»
جان لیمبرت که از گروگانهای سابق آمریکایی در ایران است میگوید: «کیسینجر در گفتوگویی که ۱۵ شهریور با اسکات سیمون از رادیو «انپیآر» داشت چنان اشتباه فاحشی درباره ایران مرتکب شد که جای شکرش باقی است که دیگر سکان سیاست خارجی [آمریکا] را در دست ندارد.»
وی طرح استعاره «کمربند» توسط مشاوران امنیت ملی ایالات متحده را هم نادرست خوانده و گفته است: «این چه دردی است که هر مشاور امنیت ملی آمریکا استعاره نادرست «کمربند» را استفاده میکند؟ در اواخر دهه ۱۹۷۰، زبیگنیو برژینسکی، مشاور امنیت ملی جیمی کارتر، در اظهار نظری معروف از «کمربند سبز» اسلام سخن گفت که قرار بود به گفته او از خاورمیانه در مقابل تهدید اتحاد شوروی دفاع کند. در عمل اما، با فرض موجود بودن چنان کمربندی، اعضای این کمربند در ایران و افغانستان، فارغ از دشمنیشان با اتحاد شوروی، آسیبهای جدی به ایالات متحده وارد کردند. در مورد ایران، همین بس که یک رئيس جمهوری (جیمی کارتر) را به زیر کشیدند و چیزی نمانده بود که رئیس جمهوری دیگر (رونالد ریگان به دلیل پرونده موسوم به ایرانکنترا) را هم به سرنوشت او دچار کنند.»
هنری کیسینجر در گفتوگوی خود با شبکه رادیویی «انپیآر» گفته بود: «یک نوع کمربند شیعی از تهران تا بغداد و بیروت کشیده شده و این کمربند فرصتی را در اختیار ایران قرار میدهد که امپراتوری ایران باستان را، این بار با برچسب شیعه، بازسازی کند.»
آقای لیمبرت این گفته کیسینجر را «مُهمل» میخواند و مینویسد: «کیسینجر به عنوان یک تاریخدان و دارنده مدرک دکتری از دانشگاه پرآوازه هاروارد بهتر از هر کسی میداند که چنین نیست. کیسینجر خود زمانی گفته بود که منافع مشترکی که ایالات متحده با جمهوری اسلامی دارد بیش از منافع مشترک آمریکا با بعضی از دوستانش است. این دیدگاه به نظر بسیار منطقیتر از کوبیدن بر طبل جنگ و طرح تهدید خیالی امپراتوری نوین پارسی و کمربند شیعی است.»
وی در ادامه میگوید: «ایران در دنیای کهن یک قدرت جهانی و تهدیدی برای همسایگانش محسوب میشد. نیروهای ایران بودند که آتن را به آتش کشیدند (در قرن پنجم پیش از میلاد مسیح)، به کرات ارتش روم را شکست دادند، اورشلیم را تصرف کردند و (در قرن هفتم میلادی) به دیوارهای قسطنطنیه یورش بردند.«
فتوحات ایران کهن، واقعیت ایران امروز
جان لیمبرت که به زبان فارسی هم مسلط است و پیشتر مسئول میز ایران در وزارت خارجه آمریکا هم بوده میافزاید: «تمامی این فتوحات پارسی مربوط به زمانهای بسیار کهن است. ایران امروز، فارغ از ظاهر امر، نه در حال بازسازی امپراتوری باستانیاش است و نه در حال بافتن کمربند شیعی از مسلمانان شیعه عراق و لبنان. برعکس، مذهب شیعه، زبان فارسی و سیاست خارجی بیمنطق جمهوری اسلامی را به کشوری منزوی در منطقهای تبدیل کرده که مردمان همسایهاش نه در زبانش شریک هستند و نه مذهب اسلامش را قبول دارند.»
وی افزوده است: «ایرانیهای امروز بیشتر از آن که در پی احیای امپراتوری باستانیشان باشند، بیشتر شبیه برتونهای (اهالی بریتانی در فرانسه) سدههای میانه هستند که زبانی را صحبت میکردند که کسی نمیفهمید و قدیسانی را میستاییدند که کسی جز خودشان نمیشناخت. زمانی که تهران کوشید در جریان جنگ با عراق از اهرم مذهب شیعه علیه صدام استفاده کند با شکست مواجه شد، چرا که سربازان عرب شیعه با وفاداری کامل برای کشورشان (عراق) میجنگیدند.»
آقای لیمبرت در پایان مطلب خود میگوید: «شاید جمهوری اسلامی به دلایل مختلف نظام مورد پسندی نباشد، نظامی که با مردمش بدرفتاری میکند، علیه نخبگانش اعلان جنگ میدهد، خبرنگاران را زندانی میکند، و به جای دنبال کردن منافع ملی همسایگانش را به دشمن خود تبدیل میکند. اما اگر صحبت از «کمربند» باشد باید از کمربندهای دیگر هم سخن گفت: کمربندهای سُنی، عرب و مردمان تُرکتبار که همه و همه ایران را در منطقه منزوی نگاه میدارند.»