لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ تهران ۰۵:۱۴

طرح تاب‌آوری زنان؛ تحملِ خانواده متشنج یا مدیریتِ زندگی پس از طلاق؟


بیش از صد و دو هزار طلاق تا پایان مهرماه امسال در ایران ثبت شده است. به گزارش خبرگزاری‌های داخل ایران و به گفته سخنگوی سازمان ثبت احوال کشور، میانگین سن ازدواج هم بار دیگر بالا رفته است.

برای مردان تهرانی یک و هشت دهم و برای زنان تهرانی یک و هفت دهم. همزمان در ۱۴ استان کشور طرح تازه‌ای مرتبط با طلاق اجرا می‌شود، طرح افزایش تاب‌آوری اجتماعی زنان.

این طور که مدیرکل امور بانوان و خانواده کردستان به خبرگزاری ایرنا گفته است این طرح بنا دارد قدرت تحمل و سازگاری زنان در برخورد با مشکلات را افزایش دهد و به ارتقای سلامت روان آنها کمک کند. طرحی که در سال ۱۳۹۶ در کل کشور اجرا خواهد شد و نگرانی عمده‌اش رشد طلاق و پیامدهای آن است.

طرح تاب‌آوری زنان؛ تحملِ خانواده متشنج یا مدیریتِ زندگی پس از طلاق؟
please wait

No media source currently available

0:00 0:10:00 0:00
لینک مستقیم

اما تاب آوردن و افزایش تاب‌آوری برای زنان به چه معناست؟ محبوبه عباسقلی‌زاده، فعال حقوق زنان:

«تاب آوردن در جهان امروز، پیشرو یک واژه منفی است اما از نظر سنتی یک واژه مثبت است برای اینکه زن خوب با تحمل و طاقت و تاب آوردن در ارزش‌های سنتی شناخته می‌شود.»

با این حال تاب آوردن و افزایش تاب‌آوری در زندگی فردی و اجتماعی می‌تواند توانایی یا مهارت مهمی هم تلقی شود. از جمله تعاریفی که برای تاب‌آوری داده شده این است که فرد، خانواده، جامعه، اقلیم، سامانه و سازمان تاب‌آور باید بتواند بر چالش‌ها غلبه کند، از موانع عبور کند و صدمه‌های احتمالی را بازسازی، ترمیم و بازیابی کند تا به اهداف خود برسد.

شاید خلاصه‌ترین تعریف برای تاب‌آوری صرف انرژی با هدف بهبود اوضاع باشد؛ محبوبه عباسقلی‌زاده:

«[تاب‌آوری] در رابطه با بالا رفتن آستانه تحمل و در واقع مراقبت از خود در برابر صدمه‌هایی که در زندگی روزمره برای زنان سرپرست خانواده پیش می‌آید. یا برای زنانی که در آستانه طلاق هستند که دچار استرس خیلی شدید هستند و همین خودش باعث می‌شود که نتوانند زندگی‌شان را درست کنترل کنند و نتوانند حتی در برابر خشونتی که از ظرف همسران‌شان دارند یا فشاری که از طرف خانواده شان دارند تصمیمات درست بگیرند و ممکن است تصمیماتی بگیرند که ناشی از سلامت روان‌شان نباشد.»

اما این افزایش سطح تحمل و تاب‌آوری در طرح‌های عمدتاً خانواده‌محور مراکز دولتی ایران که حفظ و تقویت خانواده را در محور برنامه‌های خود دارند، در کجا و در چه شرایطی به کار گرفته می‌شود؟ در نهاد خانواده؟ در خانواده متشنج و آسیب‌دیده، یا پس از جدایی یا برای زنان سرپرست خانوار که با مشکلات فراوان روبه‌رو هستند؟ حسین قاضیان، جامعه‌شناس:

«مفهوم تاب‌آوری مفهومی است که از مکانیک و ساحتمان آمده است و عبارت است از اینکه نه تنها فرد یا جامعه بتوانند در برابر یک فشار بیرونی مقاومت کنند بلکه برگردند به شرایط قبلی و در نهایت خودشان را به یک وضع بهتر ارتقا بدهند. این موضوع می‌تواند در درون خانواده رخ بدهد و می‌تواند خارج از خانواده وقتی که خانواده متلاشی شد، رخ بدهد.
اگر در درون خانواده این را بخواهیم مطرح کنیم مفهومی است اعم از مقاومت و تحمل کردن که مفهوم منفی خواهد بود. به این معنی که آدم‌ها باید بسازند و بسوزند، و مطابق این گفته باید زنان با لباس سفید بیایند و با لباس سفید بروند و گویی که آنها هستند که تنها باید این وضعیت را تحمل کنند و ما می‌خواهیم از آنها که در این وضعیت تاب بیاورند.»

این طور که رئیس دادگاه خانواده به شبکه خبر جمهوری اسلامی ایران می‌گوید اعتیاد اولین و مهم‌ترین عامل افزایش طلاق در خانواده‌های ایرانی است. او از بیکاری، فضاهای مجازی و شبکه‌های ماهواره‌ای، دخالت‌های نابه‌جای خانواده‌ها، نداشتن شناخت کافی پیش از ازدواج، دور شدن از ارزش‌های اخلاقی و مسئولیت‌ناپذیری افراد به عنوان دلایل دیگر طلاق در ایران نام برد.

به گفته این مقام مسئول از ۱۰ پرونده طلاق شش تا هفت پرونده به دلیل اعتیاد و در رتبه دوم به دلیل فقر و بیکاری تشکیل می‌شوند. آیا این همه طلاق را به یک آسیب اجتماعی تبدیل می‌کند یا آن را در گروه پی‌آمدهای آسیب‌هایی مثل اعتیاد و بیکاری قرار می‌دهد؟

محبوبه عباسقلی‌زاده رویکردی را که به طلاق از زاویه آسیب‌های اجتماعی نگاه می‌کند، مؤثر ارزیابی نمی‌کند:

«مرکز امور خانواده به مسئله طلاق به عنوان آسیب نگاه می‌کند در حالی که از نظر بسیاری از فعالان زن و از نظر جامعه شناسان مسئله طلاق الان بیشتر یک پدیده است تا یک آسیب. با مدرن شدن خانواده، با بالا رفتن اعتماد به نفس دختران، با بالا رفتن استاندارد و سطح سواد و زندگی، و تغییر سبک زندگی، زنان نمی‌خواهند چارچوب تنگ بسته سنتی و حتی سنتی اسلامی را تحمل کنند و برای همین است که از راه حل طلاق استفاده می‌کنند.
بنابراین این یک پدیده اجتماعی است و به نظر من نگاهی که در این رویکرد به آن شده آن را با آسیب‌شناسی و نه به عنوان یک پدیده اجتماعی ترکیب می‌کند و چون رویکرد آسیب شناسی است در نتیجه دچار یک اشتباه بزرگ می‌شود که سیستماتیک نگاه نمی‌کند که خب یک بخش از طلاق ممکن است به بالا بردن سطح تحمل زنان در شرایط فشار روحی و روانی باشد ولی بخش‌های عمده دیگری وجود دارد در جامعه که اگر بدون شناحت آنها جلو برویم ممکن است اصلاً به اشتباه دچار شویم.»

اما حسین قاضیان، جامعه‌شناس نگاه دیگری را نمایندگی می‌کند و می‌گوید:

«به نظر می‌رسد این طرح این واقعیت را پذیرفته که به رغم همه تلاش‌هایی که جمهوری اسلامی می‌کند و مذمت مذهبی که پشت ماجرای طلاق می‌گذارد، در هر حال طلاق واقعیتی است که رخ می‌دهد و در طی این سال‌ها رشد کرده و حالا ما باید ببینیم که با پدیده پس از طلاق چه می‌شود کرد و اگر تمرکزمان روی زنان هست ببینیم که زنان بعد از طلاق چه وضعیتی خواهند داشت و چگونه می‌توانند تاب بیاورند و برگردند به شرایط پیش از طلاق و خودشان را ارتقا بدهند.
اگر این باشد خب جنبه مثبت و حمایتی را از زنان نشان می‌دهد بر خلاف آن شکل اول که ممکن است از زنان بخواهد که تحمل کنند و در خانواده بمانند و طلاق نگیرند. این طرح دوم واقعیت را می‌پذیرد و قبول می‌کند و می‌خواهد که ایده‌هایی بیاورد برای اینکه که حالا که طلاق رخ داده چطور با مسائل و مشکلاتش روبه‌رو شویم.»

این جامعه‌شناس همچنین معتقد است چنانچه اهداف طرح جدید مرتبط با طلاق در مرکز امور زنان و خانواده بر افزایش تاب‌آوری زنان پس از جدایی و طلاق متمرکز باشد، اجرای آن می‌تواند راه را برای پذیرش و ارتقای وضعیت خانواده‌هایی که خارج از چارچوب تعریف‌های رسمی از خانواده ایستاده‌اند نیز باز کند:

«اگر این فکر از سطح ایده‌های اولیه‌ای که جنبه حمایتی دارد به سمت نهادسازی و رویه‌سازی برود آن وقت می‌توانیم بگوییم که امکانات کالبدی کافی در جامعه فراهم شده که شکل‌های جدیدی از خانواده را بپذیرد چون مجموعه ساز و کارهای نهادی خانواده به گونه‌ای تنظیم شده‌اند که خانواده عبارت است از زن، شوهر و تعدادی بچه ولی ما می‌دانیم که خانواده‌های دیگری داریم.
خانواده‌هایی که والدین منفرد دارند، خانواده‌هایی که گاهی اوقات بی‌والد هستند، خانواده‌هایی که گاهی اوقات ممکن است والدین همجنس‌گرا داشته باشند و انواع و اقسام خانواده‌ها، خانواده‌هایی که مطابق ازدواج مرسوم عمل نمی‌کنند و چیزهای دیگر.
اگر همه اینها را خانواده فرض کنیم و در این بحث خاص اینها را در نظر بگیریم، خب این طرح اگر به سمت ترتیبات نهادی برای حمایت از این قبیل خانواده‌ها پیش برود، آن وقت این طرح به نظر من یک پیشرفت و قدمی است به جلو برای اینکه واقعیات موجود جامعه را بپذیرد و ما را همگام کند با چیزهایی که رخ می‌دهد و مردم می‌خواهند آن‌گونه زندگی کنند.»

این تنها مرکز امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری نیست که برای کاهش طلاق، افزایش ازدواج و حفظ نهاد خانواده در ایران تلاش می‌کند. تقریباً همه نهادهای رسمی و دولتی کشور برنامه‌هایی با اهداف مشابه طراحی و اجرا کرده یا می‌کنند.

معاونت امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور یکی از آنها، نهادی که از راه‌اندازی سامانه نرم‌افزار طلاق در ١١ استان کشور خبر داده است. این ۱۱ استان بالاترین نرخ طلاق را دارند. این سامانه قرار است تمام مداخلات و اقدامات مشاوره‌ای، روانشناختی، مددکاری و حقوقی را برای زوجین متقاضی با حفظ رازداری انجام دهد و ثبت کند.

بنا بر گزارش دفتر ازدواج و تعالی خانواده وزارت ورزش و جوانان استان های تهران و البرز بیشترین آمار طلاق را در سراسر ایران دارند و پس از آنها قم، گیلان و مازندران قرار دارند. آماری که مسئولان و سیاست‌گذاران اجتماعی فرهنگی را به نگرانی واداشته است.

XS
SM
MD
LG