لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۱۲:۰۵

تورج نگهبان، ترانه سرای معروف ایرانی در گذشت


تورج نگهبان، تا هنگام انقلاب بهمن ۱۳۵۷ برای بسياری از معروف ترين خوانندگان آن دوران ترانه هايی به ياد ماندنی سرود.
تورج نگهبان، تا هنگام انقلاب بهمن ۱۳۵۷ برای بسياری از معروف ترين خوانندگان آن دوران ترانه هايی به ياد ماندنی سرود.

تورج نگهبان، سراینده بیش از یک هزار ترانه و همکار بسياری از خوانندگان معروف ايرانی، سه شنبه شب در سن ۷۶ سالگی در شهر لس آنجلس درگذشت.


آقای نگهبان که ترانه های بسياری برای خوانندگان ايرانی مانند ملوک ضرابی، دلکش، مرضيه، هايده، مهستی، داريوش و گوگوش ترانه سروده است، پس از مدت ها ابتلا به بيماری ريوی آمفيزم در بيمارستان تارزانا در شهر لس آنجلس درگذشت.


تورج نگهبان در سال ۱۳۱۱ در اهواز به دنيا آمد. او کار ترانه سرايی را در سال ۱۳۲۸ با سرودن شعری بر روی يکی از آهنگ های همايون خرم آغازکرد و در سال ۱۳۴۰ به برنامه «گل ها» پيوست.


وی تا هنگام انقلاب بهمن ۱۳۵۷ برای بسياری از معروف ترين خوانندگان آن دوران ترانه هايی به ياد ماندنی سرود.


فرهنگ فرهی، ياد ماندنی ترين ترانه تورج نگهبان را ترانه محبوب داريوش اقبالی می داند، آنجا که می گويد:«کس نمی داند کدامين روز می آيد – کس نمي داند کدامين روز مي میرد.»

آقای نگهبان علاوه بر ساختن ترانه های بي شمار برای بسياری از هنرمندان برجسته موسيقی پاپ ايرانی، در کارنامه خود، برگردان اشعار فيلم معروف « اشک ها و لبخند ها» را هم ثبت کرده است.


اشعار این فیلم پس از ترجمه به زبان فارسی توسط خوانندگان اپرای ايران برای فيلم خوانده شد.

تورج نگهبان در مدت ۱۴ سال زندگی در شهر لس آنجلس، هر چند همواره به فعاليت های ترانه سرايی و اجرای برنامه های فرهنگی و هنری در راديو و تلويزيون های محلی و ماهواره ای ادامه داد، اما هرگز از ترک وطن خشنود نبود.


او در يکی از گفت و گوهای خود در فيلم مستند «گوگوش، دختر ايران» ساخته فرهاد زمانی، کارگردان ساکن نيويورک، گفت:«در سرزمين ما، هنر دستخوش کينه توزی ها و نظرات خصوصی مذهبيون شده است. صحنه خالی است. جز باد هيچ چيز درها را باز و بسته نمی کند و من دلم می سوزد، زيرا زمانی نام من در ميان مردم مانند سلام بود، آنقدر شهرت داشت. اما حالا، در اوج، بالم شکسته شده است.»


فرهنگ فرهی، همکار راديو تلويزيونی تورج نگهبان در راديو ايران در سال های پيش از انقلاب و در راديو تلويزيون تصوير ايران در شهر لس آنجلس، در مورد اين هنرمند به راديو فردا گفت: «هنوز ساعتی بيش از مرگ او نمی گذرد و مرگ او در تاريخ رقم خورد. او تا آخرين لحظات قبل از مرگش سنگر خود را ترک نکرد و در راديو تلويزيون به عنوان يک رسانه فراگير فعال بود. او تا آخرين لحظات دوری از خانواده اش را که در ايران زندگی می کنند تحمل کرد و هيچ گاه جرات بازگشت به وطنش را نداشت.»


به گفته آقای فرهی، تورج نگهبان همواره وظيفه خود می دانست که تا آخرين لحظه برای تعالی فرهنگ کشور خود تلاش کند.


فرهنگ فرهی تعداد ترانه هايی را که توسط تورج نگهبان سروده شده است، بيش از یک هزار ترانه دانست و گفت: «کمتر خواننده شهره و پرآوازه ای در ايران وجود دارد که پس از خواندن ترانه های تورج به شهرت و اعتبار نرسيده باشد.»


آقای فرهی درگذشت آقای نگهبان را فاجعه ای برای ادبيات و فرهنگ و معاصر ایران دانست و گفت:« پر کردن جای خالی او در شعر و ترانه ديگر ممکن نيست و متاسفم که جای او در ممکلتش خالی بود.»


وی به ياد ماندنی ترين ترانه آقای نگهبان را ترانه محبوب داريوش اقبالی می داند، آنجا که می گويد:«کس نمی داند کدامين روز می آيد – کس نمي داند کدامين روز مي میرد.»


XS
SM
MD
LG