لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ تهران ۱۸:۴۴

کارل پوپر، جورج سوروس و وزارت اطلاعات ایران


کیان تاجبخش جزو ایرانی-آمریکایی های دستگیر شده در ایران است
کیان تاجبخش جزو ایرانی-آمریکایی های دستگیر شده در ایران است

دست کم سه محقق ايرانی – آمريکايی هم اکنون در بازداشت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی قرار دارند: هاله اسفندياری، مدير برنامه خاورميانه مرکز پژوهشی ودرو ويلسون، کيان تاجبخش، استاد جامعه شناسی شهری ، نماينده بانک جهانی در تهران و نماينده موسسه «جامعه باز»، و علی شاکری، عضو ايرانی شورای «ابتکار شهروندان برای صلح» در دانشگاه اروين کاليفرنيا.


اتهام هرسه اين افراد، اقدام عليه امنيت ملی از طريق همکاری برای براندازی نرم است. صادق زيبا کلام، استاد علوم سياسی در تهران، به راديو فردا می گوید که اتهام مطرح شده علیه ایران افراد مبنی بر «براندازی نرم» غير قابل درک است.


به گفته آقای زيباکلام، مشکل بتوان تصور کرد اين افراد که در ايران، در ميان دانشجويان و مردم عادی شناخته شده نيستند و ارتباطی با آنها ندارند، چگونه می توانند «انقلاب نرم» راه بيندازند.

محمد سيف زاده ، وکيل خانم هاله اسفندياری نيز به راديو فردا گفت: در قوانين ايران جرمی تحت عنوان «براندازی نرم» وجود ندارد و قضات موظفند کسی را محاکمه کنند که مرتکب جرم شده باشد.


در قوانين ايران جرمی تحت عنوان «براندازی نرم» وجود ندارد و قضات موظفند کسی را محاکمه کنند که مرتکب جرم شده باشد
محمد سیف زاده

مهر انگيز کار، فعال مستقل حقوق بشر، ضمن تاکيد بر اينکه در قوانين جزائی ايران جرمی تحت عنوان براندازی نرم وجود ندارد، می گويد در جايی که نهادهای دمکراتيک وجود ندارد و نارضايتی مردم با مثلا انتقال قدرت از يک حزب به حزب ديگر متجلی نمی شود، حکومت هايی که نمی خواهند به نارضايتی های مردم توجه نشان دهند، هر گونه اعتراضی را اقدام برای براندازی تلقی می کنند.


اگر در قوانين ايران، جرمی تحت عنوان براندازی نرم وجود ندارد، پس علت اين دستگيری ها چيست؟


نيره توحيدی، استاد جامعه شناسی در کاليفرنيا، به راديو فردا گفت: ايجاد حالت بحران، هرگونه نارضايتی و انتقادی را به ايدئولوژی دشمن نسبت دادن، وابسته جلوه دادن هر حرکت مسالمت جويانه ای به نيروها و کشورهای خارجی، يا نشانه آن است که حکومت می داند پايه های محکمی در ميان مردم ندارد و يا نشانه ناکارآمدی دولت و ناآگاهی نسبت به کارکرد موسساتی نظير «اوپن سوسايتی» است.


نيره توحيدی در پاسخ به اين پرسش که جمهوری اسلامی با چه هدفی اقدام به اين دستگيری ها کرده است می گويد که هدف دولت، يا تلاش برای ارعاب ايرانيان مقيم خارج از کشور و باز داشتن آنها از سفر به ايران و به طور کلی جلوگيری از مبادلات فرهنگی و دانشگاهی بين مردم ايران و خارج از کشور است، يا می خواهد از اين ايرانی- آمريکايی ها به عنوان گروگان و گرفتن امتياز استفاده کند.


اين دستگيری ها را هم بايد در متن سياست های داخلی ايران بررسی کرد و هم به عنوان مساله ای در ارتباط با معادلات سياسی بين المللی
شیرین عبادی

شيرين عبادی، حقوقدان و برنده جايزه صلح نوبل هم در مصاحبه با رادیو فردا معتقد است که اين دستگيری ها را هم بايد در متن سياست های داخلی ايران بررسی کرد و هم به عنوان مساله ای در ارتباط با معادلات سياسی بين المللی.


خانم عبادی در مصاحبه ای که با سايت اينترنتی روز داشته در مورد اتهام خانم اسفندياری مبنی بر همکاری با «طرح های ضد امنيت ملی با موسسه اوپن سوسايتی» گفته است که «اوپن سوسايتی» در اعلاميه ای که منتشر کرده تاکيد دارد که از سال ها قبل با کسب موافقت دولت ايران به اين دولت کمک مالی می کرده است .


اين کمک ها، به گفته وی، شامل مبارزه با اعتياد، مبارزه با ايدز وکمک به زلزله زدگان بم بوده است و چون انتقال پول به ايران احتياج به مجوز دولت آمريکا دارد، دولت آمريکا هم در جريان آن قرار داشته است.


خانم عبادی می گويد: لذا اين کمک ها، نه غير قانونی بوده و نه محرمانه. اگرچه اظهارات خانم عبادی درباره هاله اسفندياری است، اما از آنجا که کيان تاج بخش و علی شاکری هم به دليل همکاری با «اوپن سوسايتی» بازداشت شده اند، اين استدلال در مورد آنها هم می تواند مصداق داشته باشد.


کمک های موسسه «جامعه باز» به ایران، شامل مبارزه با اعتياد، مبارزه با ايدز وکمک به زلزله زدگان بم بوده است و چون انتقال پول به ايران احتياج به مجوز دولت آمريکا دارد، دولت آمريکا هم در جريان آن قرار داشته است

پرسشی که در اينجا مطرح می شود اين است که چگونه کمک مالی گرفتن از يک موسسه در مواردی قابل توجيه است و در موارد ديگری جرم تلقی می شود؟


موسسه اوپن سوسايتی و بنيانگذار آن جورج سوروس هم اکنون محور حملات وزارت اطلاعات و رسانه های نزدیک به محافظه کاران جمهوری اسلامی است. اما این موسسه چه سابقه ای دارد و چه اهدافی را دنبال می کند؟


جورج سوروس بنیانگذار موسسه «جامعه باز»

جورج سوروس در سال ۱۹۳۰ در بوداپست، پايتخت مجارستان متولد شد. در سال ۱۹۴۷ ، پس از روی کار آمدن کمونيست ها، زادگاه خود را به مقصد بريتانيا ترک کرد.


جورج سوروس بنیانگذار موسسه جامعه باز

او در سال ۱۹۵۲ از مدرسه اقتصادی لندن فارغ التحصيل شد. در اين دانشگاه سوروس با کارل پوپر نظريه پرداز آشنا شد و به شدت تحت تاثير افکار او قرار گرفت .


او در سال ۱۹۶۵ به آمريکا مهاجرت کرد و موسسه مالی بين المللیFUND MANAGEMENT را بنا نهاد که موسسه ای خصوصی است و در زمينه سرمايه گذاری و مديريت مالی مشاوره می دهد و از آغاز تاکنون، مشاور اصلی کوانتون فاند (QUANTOM FUND ) بوده که در ۳۰ سال گذشته به طور متوسط سود سالانه اش ۳۱ درصد بوده است .


فعاليت های بشر دوستانه جورج سوروس از سال ۱۹۷۹ و با اعطای بورسيه به دانشجويان سياه پوست برای تحقيق در دانشگاه کيپ تاون در آفريقای جنوبی دارای نظام آپارتايد آغاز شد.


موسسه «جامعه باز»


جورج سوروس در گرامی داشت استاد خود کارل پوپر، نويسنده کتاب «جامعه باز و دشمنانش»، نام موسسه خود را «جامعه باز» گذاشت. موسسه جامعه باز، نهادی است مستقل و شبکه ای است از موسسات خيريه و بشر دوستانه که در بيش از ۶۰ کشور جهان، از ايالات متحده آمريکا تا اروپای شرقی، خاورميانه ، آسيای ميانه، آسيا و آمريکای لاتين فعاليت دارند.


هدف اين موسسات، ايجاد و حفظ ساختارها و نهاد های جامعه باز است . از سال ۱۹۷۹ تا کنون «جامعه باز» صدها ميليون دلار به افراد و موسساتی کمک کرده است که معتقدند «جامعه باز» تنها راه جلوگيری از قدرت گرفتن ديدگاه های تام گرايانه و فاشيستی است.


نخستين هدف جامعه باز ايجاد دمکراسی هايی است که در آن دولت ها به مردم پاسخگو باشند. در سطح محلی اما جامعه باز، به گروه های غير انتفاعی فعال در زمينه های مبارزه با مجازات اعدام، کمک به بيماران در حال مرگ، کمک به زندانيان سياسی، مبارزه با بازداشت های خودسرانه، مبارزه با سل، مبارزه با اعتياد و مبارزه با ايدز، کمک می کند.

نخستين هدف جامعه باز ايجاد دمکراسی هايی است که در آن دولت ها به مردم پاسخگو باشند. در سطح محلی اما جامعه باز، به گروه های غير انتفاعی فعال در زمينه های مبارزه با مجازات اعدام، کمک به بيماران در حال مرگ، کمک به زندانيان سياسی، مبارزه با بازداشت های خودسرانه، مبارزه با سل، مبارزه با اعتياد و مبارزه با ايدز، کمک می کند.


تشويق تبادل آرا و عقايد، تقويت آزادی بيان کمک به انتقال اطلاعات و برنامه های فرهنگی و آموزشی از ديگر فعاليت های اين موسسه است.


اين موسسه، به ايجاد دانشگاه اروپای مرکزی در بوداپست دست زده، تقويت جامعه مدنی در چين را تقويت کرده، از جنبش همبستگی در لهستان و منشور ۷۷ در چکسلواکی پشتيبانی کرده، ۱۰۰ ميليون دلار به گسترش شبکه اينترنت در دانشگاه های روسيه کمک کرده، ۵۰ ميليون دلار به شهروندان سارايه وو در جريان جنگ بوسنی- هرزگوين کمک کرده و ۵۰ ميليون دلار به تصفيه آب در روستاهای اين منطقه اختصاص داده است.


مخالفت با سياست های دولت بوش


اين موسسه در انتخابات رياست جمهوری آمريکا در سال ۲۰۰۴ ، تعهد کرد ۷۵ ميليون دلار به مخالفان بوش کمک کند. جورج سوروس شخصا پنج ميليون دلار در اين راه هزينه کرد. گزارش های سالانه موسسه «جامعه باز» يا اوپن سوسايتی از طريق سايت اينترنتی اين موسسه قابل دسترسی است.


همانطور که گفته شد جورج سوروس به شدت تحت تاثير کارل پوپر، فيلسوف، نظريه پرداز و نويسنده کتاب «جامعه باز و دشمنانش» بود.


«جامعه باز و دشمنانش»


پوپر در اين کتاب، همانطور که از نام آن پيدا است، جوامع بشری از عهد باستان تا زمان خود را به دو نوع تقسيم می کند: «جامعه باز» که منظور از آن جامعه برخوردار از دموکراسی است و نمونه آن دموکراسی آتن در دوران باستان و دموکراسی های آمريکای شمالی و اروپای باختری در قرن بيستم.


پوپر در دوران جديد، هگل و مارکس فيلسوفان آلمانی را دنباله رو افلاطون و نظريه پردازان بزرگ حکومت های تام گرا و خودکامه می داند و می گويد اين فيلسوفان با نظريه مهندسی اجتماعی که می خواهد تمامی جامعه را از بيخ و بن زير و رو و اصلاح کند، راه را برای ديکتاتورهای سهمناک قرن بيستم گشودند

پوپر دشمنان «جامعه باز» را دشمنان دموکراسی می داند که در زمانه او در شکل های نازيسم، فاشيسم، استالينيسم و حکومت های سرکوبگر نظامی خلاصه می شد.


پوپر، افلاطون را رهبر فکری و ايدئولوژيک حکومت های ضد دموکراسی در عهد باستان می داند. دشمنی افلاطون با دموکراسی بر کسی پوشيده نبود. افلاطون کشته شدن استاد بزرگ خود سقراط را به پای دموکراسی آتنی می نوشت که با سازو کارهايش چنان معلم بزرگی را به کام مرگ فرستاده است.


افلاطون، گزينه دموکراسی را حکومتی به رهبری شاهان فيلسوف يا فيلسوف- شاهان معرفی می کرد.


پوپر در دوران جديد، هگل و مارکس فيلسوفان آلمانی را دنباله رو افلاطون و نظريه پردازان بزرگ حکومت های تام گرا و خودکامه می داند و می گويد اين فيلسوفان با نظريه مهندسی اجتماعی که می خواهد تمامی جامعه را از بيخ و بن زير و رو و اصلاح کند، راه را برای ديکتاتورهای سهمناک قرن بيستم گشودند.


پوپر «کل گرائی» را ويژگی بزرگ اين نظريه ها می داند و می گويد نظريه افلاطون، هگل و مارکس در صدد مهندسی کل جامعه اند و از همين رو راه را برای خودکامگانی که فرصت طلبانه از خلاء قدرت بهره می گيرند هموار می سازند.


تاریخيگری، به گفته پوپر ويژگی ديگر اين نظريه هاست چون تاريخ را حاکم بر سرنوشت جامعه های بشری می سازند.


پوپر در برابر اين دشمنان «جامعه باز» و مهندسی تام اجتماعی آنان، نظريه مهندسی اجتماعی «گام به گام» را پيشنهاد می کند و می گويد «جامعه باز» با اصلاحات گام به گام و آزمون و خطا به سوی آزادی هرچه بيشتر پيش می رود و چنانچه خطايی در روند اصلاحات باشد جبران آن ممکن است.


در حالی که به گفته وی، در مهندسی اجتماعی کل گرا، خطاها آنچنان بزرگ است که جبران آنها، اگر غير ممکن نباشد چندان هم آسان نخواهد بود و بشريت برای اصلاح آن بايد رنج و مرارت زيادی را متحمل شود.


نمونه اين خطاها، حکومت های تام گرای قرن بيستم در روسيه، آلمان و ايتاليا و به درجاتی کمتر در آمريکای لاتين است.


XS
SM
MD
LG